گنجور

بخش ۱۱۹ - ۳۷ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ الایة... این آیت در شأن صهیب بن سنان الرومی آمده است. مردی بود از جمله صحابه از عرب ابن نمر بن قاسط کنیت وی ابو یحیی دو پسر بود او را یکی حمزه نام، و یکی یحیی، و مصطفی او را باین کنیت خواند، بکودکی در غارت بدست روم افتاد، در میان ایشان بالید، وی را بدان رومی خواندند. عمر خطاب وصیت کرد تا وی بر او نماز کرد رسول خدا وی را دوست داشت و از وی راضی مرد، آن گه که بر رسول خدا می‌آمد بهجرت، مشرکان وی را در راه بگرفتند، قصد کردند که وی را بکشند یا باز گردانند، آنچه از مال دنیا با خود داشت فرا ایشان داد، و آنچه بخانه داشت نشان فرا داد تا بستدند، و خویشتن را ازیشان باز خرید اسلام را، و هجرت را برسول خدا آمد بوی. در خبر آورده‌اند که چون پیش وی آمد مصطفی او را گفت: «صهیب ربح البیع ربح البیع»، و گفته‌اند که مشرکان او را روزگاری در مکه تعذیب کردند، گفت «انی شیخ کبیر فهل لکم ان تأخذوا مالی و تذرونی و دینی، ففعلوا، ثم خرج الی المدینة، فتلقاه ابو بکر و عمر فی رجال، فقال له ابو بکر ربح بیعک ابا یحیی و قرأ علیه هذه الآیة. یشری و یشتری و یبیع و یبتاع همه یکی است خرید را و فروخت را عرب هر چهار گویند. ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ طلبا لمرضاته، مشرکان صهیب را عذاب میکردند تا مرتد شود، گفت: من پیر مردیم، اگر من با شما باشم هیچ نفعی بشما عاید نگردد و هیچ مضرتی نرسد، مرا بگذارید و مالم فرا گیرید، پس مال ازو بستدند و او مراجعت بمدینه کرد.

وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ این عباد جماعتی مسلمانان بودند در مکه، کافران ایشان را تعذیب میکردند و رنج می‌نمودند، تا بعضی را بکشتند و بعضی را باز فروختند عمار یاسر بود و مادر وی سمیه، و پدر وی یاسر، و بلال و خباب بن الارت، میگویند اول کسی را از مسلمانان که کشتند در اسلام مادر و پدر عمار یاسر بودند، قیل ربطت ام عمار بین بعیرین ثم وجئی قبلها بالرمح مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بوی بر گذشت و او را بر آن صفت دید، گفت صبرا، آل یاسر، فان موعدکم الجنة.

و گفته‌اند، که این آیت در شأن امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) آمد آن گه که مصطفی هجرت کرد، و علی را بر جای خواب خود خوابانید، و ذلک ان اللَّه تعالی اوحی الی جبرئیل و میکائیل، انی آخیت بینکما و جعلت عمر احد کما اطول من عمر الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة، فاختار کلاهما الحیاة، فاوحی اللَّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی بن ابی طالب، آخیت بینه و بین نبی محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فبات علی فراشه یفدیه بنفسه، و یؤثره بالحیاة. اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدوّه، فنزلا، و کان جبرئیل عند رأس علی، و میکائیل عند رجلیه، و جبرئیل ینادی «بخ بخ من مثلک یا بن ابی طالب، یباهی اللَّه عز و جل بک الملائکة.» فانزل اللَّه عز و جل علی رسوله و هو متوجّه الی المدینة فی شأن علی: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ... الآیة.

قوله تعالی یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً الآیة... بفتح سین قراءت حجازی و کسایی است، و بکسر سین قرائت باقی، اگر بفتح خوانی صلح است و اگر بکسر خوانی اسلام. و معنی هر دو متداخل اند که هر که در اسلام آمد در صلح مسلمانان آمد، و هر که در صلح مسلمانان آمد در بعضی معانی اسلام و شرایع آن پیوست. گفته‌اند که آیت در شأن مؤمنان اهل کتاب آمد عبد اللَّه بن سلام، و ثعلبة بن سلام، و ابن یامین و اسد و اسید ابنی کعب، و شعبة بن عمرو، و بحیر الراهب که روز شنبه را بزرگ میداشتند و گوشت و شیر شتر خوردن بر خود حرام میشناختند چنانک حکم جاهلیت بود پیش از اسلام، و نیز میگفتند یا رسول اللَّه توریة هم کتاب خدا است اگر دستوری باشد تا برخوانیم و بدان قیام کنیم. اللَّه تعالی با ایشان خطاب کرد که ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً جمله بشرایع دین محمد در آئید، و احکام اسلام همه در پذیرید، و دین جهودی بیکبارگی دست بدارید. روی جابر بن عبد اللَّه انّ عمر بن الخطاب اتی رسول اللَّه فقال انّا نسمع احادیث من یهود، فتعجبنا، أ فتری ان نکتب بعضها؟ فقال أ متهوکون انتم کما تهوّکت الیهود و النصاری؟ لقد جئتکم بها بیضا نقیة، و لو کان موسی حیّا ما وسعه الّا اتباعی و گفته‌اند که این خطاب جمله مؤمنانست میگوید: بر اسلام پاینده باشید، و حدود سهام آن بجای آرید.

عن علی (ع) قال قال رسول اللَّه «الاسلام ثمانیة اسهام: الاسلام سهم، و الصلوات سهم، و الزکاة سهم، و صوم رمضان سهم و الحج سهم، و الجهاد سهم، و الامر بالمعروف سهم و النهی عن المنکر سهم، و قد خاب من لا سهم له».

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «کما لا تحسن الشجرة و لا تصلح الّا بالورق الاخضر، کذلک لا یصلح الاسلام الّا بالکفّ عن محارم اللَّه و الاعمال الصالحة»

وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ الآیة... بر گامهای شیطان مروید و خلاف مجوئید و از صلح سر مکشید، و از راه سنت و جماعت بمگردید، و با امیر خویش و با جماعة خویش خلاف میارید، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «الجماعة رحمة و الفرقة عذاب، و ید اللَّه علی الجماعة، فاتبعوا السواد الاعظم فان من شذّ شدّ فی النار.»

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ الآیة... آن قوم را میگوید که بدین جهودی میل داشتند پس اسلام. میگوید اگر شما از شرایع اسلام بگردید و پای از جاده شرع محمد و احکام قرآن برگیرید، و چیزی را از شرایع منسوخ پیش گیرید، و دل فاز آن دهید، از تعظیم روز شنبه و تحریم گوشت شتر بعد از آنک اسلام و قرآن بشما آمد، و حلال و حرام بر شما روشن گشت.

فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ اگر چنان کنید، پس بدانید که خدای تواناست و دانا و عقوبت کردن را توان دارد، آنچه از آن باز زند بدانش باز زند، و آنچه فرماید بدانش فرماید.

آورده‌اند که کعب الاحبار در ابتداء اسلام وی سورة البقرة می‌آموخت، چون باین آیت رسید، معلم او را گفت: «فاعلموا ان اللَّه غفور رحیم» کعب گفت: این نه بر وجه است و قرآن چنین نتواند بود، غفور رحیم» گفتن اینجایگه لایق نیست، پس بمصحف بازگشتند در مصحف نبشته بود که فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ گفت «اجل هکذا هی» اکنون قرآن است براستی، و نظم قرآن بدرستی، گفتند از چه بدانستی؟ گفت «علمت ان الحکیم لا یتوعد ثم یقول غفور رحیم.»

هَلْ یَنْظُرُونَ الآیة... عکرمه روایت کند از ابن عباس رض قال «یاتی اللَّه فی ظلل من السخاب، و قد قطعت طاقات» و فی روایة عن النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال من الغمام طاقات یاتی اللَّه عز و جل فیها محفوفة بالملائکة و ذلک قوله الّا ان یأتیهم اللَّه فی ظلل من الغمام.

ظلل جمع ظله، و ظلّه سایه‌بان است، و غمام ابری باشد سپید رقیق همانست که در سورة الفرقان گفت: وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ ای عن الغمام، میگوید آن روز که باز شکافد آسمان از ابر سپید نزول خدای را عز و جل حین ینزل فی ظلل من الغمام.

آن گه گفت وَ الْمَلائِکَةُ یعنی که اللَّه آید و جوکی فریشتگان با وی.

قال ابن عباس مع الکروبیین، لها قرون، لهم کعوب ککعوب القنا ما بین اخمص احدهم و کعبه مسیرة خمسمائة عام.» مذهب اهل سنت و اصحاب حدیث در چنین اخبار و آیات صفات، بظاهر برفتن است و باطن تسلیم کردن، و از تفکر در معانی آن دور بودن، و تأویل نه نهادن، که تأویل راه بی راهان است، و تسلیم شعار اهل سنة و ایمانست. و بر وفق این آیت بروایت بو هریره مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «فبینا نحن وقوف یعنی یوم القیمة اذ سمعنا حسّا من السماء شدیدا، فهالنا ثم ینزل اهل السماء الدنیا بمثلی من فی الارض من الجن و الانس، حتی اذا دنوا من الارض، اشرقت الارض لنورهم، و اخذوا مصافهم فقلنا لهم فیکم ربنا عز و علا؟ قالوا لا و هو آت. ثم ینزل اهل السماء الثانیة بمثلی من نزل من الملائکة من اهل السماء الدنیا و بمثلی من فیها من الجن و الانس، حتی اذا دنوا من الارض اشرقت الارض لنورهم و اخذوا مصافهم، قلنا لهم فیکم ربنا؟ قالوا لا و هو آت، ثم ینزلون علی قدر ذلک من التضعیف، حتی ینزل الجبّار تبارک و تعالی فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَةُ و یحمل عرشه یومئذ ثمانیة، و هم الیوم اربعة اقدامهم علی تخوم الارض السفلی و السماوات الی حجزهم، و العرش علی مناکبهم، لهم زجل من التسبیح، یقولون: «سبحان ذی العز و الجبروت، سبحان ذی الملک و الملکوت، سبحان الذی لا یموت، سبحان الذی یمیت الخلائق و لا یموت، سبوح قدوس، رب الملائکة و الروح، سبحان ربنا الاعلی الذی یمیت الخلائق و لا یموت.» فیضع اللَّه تبارک و تعالی کرسیه حیث شاء من ارضه، ثم یهتف بصوته فیقول یا معشر الجن و الانس انی قد انصت لکم، منذ خلقتکم الی یومکم هذا، اسمع قولکم و ابصر اعمالکم، فانصتوا الی، فانما هی اعمالکم و صحفکم، تقرء علیکم منذ خلقتکم، فمن وجد خیرا فلیحمد اللَّه، و من وجد غیر ذلک فلا یلومنّ الّا نفسه.

وَ قُضِیَ الْأَمْرُ و پاداش گرویدگان بسپارند، و در سرای پاداش فرو آرند و پاداش ناگرویدگان بسازند.

وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ و بازگشت هر کار با خواست خداست، و بازگشت هر چیز با علم وی، و هر بودنی با حکم وی. تُرْجَعُ بضم تاء قراءة حجازی و بو عمر و عاصم است، و بفتح تا قراءت باقی، و در معنی متقارب اند و متداخل، لان الامور کلها ترجع الی اللَّه، اذا رجعها اللَّه ای امرها بالرجوع الیه. بعضی مفسران گفتند در معنی تُرْجَعُ الْأُمُورُ که این تصرف بندگانست و ملکت ایشان در اموال و اسباب دنیا، و نفاذ فرمان بعضی بر بعضی در قیامت، آن همه باطل گردد، و فرمان و حکم جز خدای را عز و جل بر خلق نبود، چنانک گفت وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ و گفته‌اند امور اینجا ارواح است، که جای دیگر روح را «امر» نام کرد: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی باز نمود که روحها همه بوی باز گردد، چنانک جای دیگر گفت اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها و قال تعالی کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ.

قوله تعالی: سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ الآیة... بنی اسرائیل اینجایگه مؤمنان و گرویدگان اهل توراتند، و گفته‌اند که جهودان مدینه‌اند، که میگوید بپرس ازیشان یعنی بر سبیل تنبیه و تقریع، که چند دادیم پدران ایشان را، و گذشتگان ایشان را، ازین نشانهای روشن، و پیغامهای نیکو، و معجزات پیدا، و کرامتهای آشکارا، چون عصا، و ید بیضا، و شکافت دریا، و رهانیدن ایشان از کید اعدا، و از آن پس در تیه منّ و سلوی.

وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ الآیة... و هر که کتاب خدای بگرداند، و در آن تغییر و تبدیل آرد، و آن نعمت که اللَّه تعالی بر ایشان ریخت و در کتاب بایشان داد در کار محمد و بیان نعت وی بپوشد، و در باطل بکوشد فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ بدرستی که خدای سخت عقوبت است، عذاب کند این پوشنده نعمت را، و جدا کننده کلمت را، و گفته‌اند که نعمت ایدر مصطفی است، میگوید هر که این نعمت که محمد است بدل کند، پس از آنک بوی آمد، که استوار باید گرفت نااستوار گیرد و تصدیق بتکذیب بدل کند، خدای او را عقوبت کند و سخت گیرد.

زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا الآیة... جای دیگر ازین گشاده‌تر گفت: وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ شیطان بر ایشان آراست و بچشم ایشان نیکو نمود این زندگانی دنیا، که جز بساط لهو و لعب نیست، و جز متاع الغرور نیست روزی فراروزی بردن بفرهیب و برخورداری اندک، و بر آراست بر ایشان کردار بد ایشان، تا بر مؤمنان و بر درویشان سخریت و افسوس میدارند، و می‌خندند. کافران قریش بودند که بر درویشان صحابه چون بلال، و سلمان، و ابو الدرداء، و عبد اللَّه مسعود، و عمار یاسر، و خباب، و صهیب و ابن ام مکتوم می‌خندیدند، و بر طریق سخریّت میگفتند یکدیگر را: که در نگرید در کار محمد! که میگوید باین درویشان و گدایان که من کار جهان راست کنم، و عرب را بر شکنم، و قاعده دین نو نهم! آن گه گفتند اگر دین وی حق بودی سادات و اشراف قریش و برادران پس رو بودی، نه این گدایان و بی کسان!.

اللَّه تعالی گفت وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ الآیة... فردا این گدایان و بی‌کسان بالای ایشان باشند، اینان در فردوس برین و درجه علیا، و ایشان در قعر جهنم در درکه سفلی.

روی علی علیه السّلام قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من استذل مؤمنا او مؤمنة او حقّره لفقره، و قلة ذات یده، شهره اللَّه تعالی یوم القیمة ثم یفضحه، و من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیه ما لیس فیه، اقامه اللَّه علی نار من نار جهنم، حتی یخرج مما قاله فیه، و ان المؤمن اعظم عند اللَّه عز و جل، و اکرم علیه من ملک مقرب.

و لیس شی‌ء احبّ الی اللَّه عز و جل من مؤمن تائب او مؤمن تائبه. و انّ المؤمن یعرف فی السماء کما یعرف الرجل اهله و ولده».

و قال ابو بکر الصدیق: لا تحقرن احدا من المسلمین فان صغیر المسلمین عند اللَّه کبیر و قال یحیی بن معاذ بئس القوم قوم ان استغنی بینهم المؤمن حسدوه و ان افتقر بینهم استذّلوه.

ثم قال وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ خدای او را که خواهد روزی میدهد بی اندازه، یعنی بی تبعه در دنیا، و بی شمار و واخواست در عقبی، و گفته‌اند که معنی این آنست که روزی دهد چنانک خود خواهد، بی آنک کسی بر وی اعتراضی کند، یا شمار کند که این را چند دادی؟ و او را چون دادی؟ از آنک بی شریک و بی منازع است، و بی‌نظیر و بی قسیم و بی معانداست، سدیگر معنی آنست که روزی دهد بی شمار، که نه خزینه وی می‌برسد تا بشمار دهد، یا از اجحاف می‌ترسد تا باندازه دهد، و این کسی را باشد که امروز در سرای خدمت و طاعت حساب از میان برگیرد، و چندانک تواند و طاقت دارد عبادت کند، و چشم از آن بیفکند، و بر حق نشمرد، تا فردا در سرای جزا و نعمت، در ثواب دادن حساب از میان بر گیرد، و بی شمار نعیم خلد بر وی ریزد.

بخش ۱۱۸ - ۳۷ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ مِنَ النَّاسِ و از مردمان کسست مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ که خویشتن را می خرد و دنیا می‌فروشد ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ اسلام را و جستن خشنودی خدای را وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ و اللَّه سخت مهربان بخشاینده است بر رهیکان.بخش ۱۲۰ - ۳۷ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ الآیة... آنجا که عنایت است پیروزی را چه نهایت است، فضل خدا نهانی نیست، و بر فعل وی چون و چرایی نیست و معرفت وی جز عطائی نیست، بو جهل قرشی و بو طالب هاشمی در آتش قطعیت سوختند، و ذره معرفت ازیشان دریغ داشتند، و طلیعت آن دولت باستقبال صهیب و بلال به روم و حبشه فرستادند، و قرآن مجید جلوه‌گاه ایشان کردند که وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ. دو قوم را دو آیت بهم یاد کردند، یکی را سوخته آتش قطعیت کرد، یکی را افروخته شمع محبت: آن یکی را گفت: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ این یکی را گفت وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ، سرانجام یکی را گفت وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ بد جایگاهی که جایگاه ایشانست، عذاب آتش و فرقت جاودان! و نواخت این یکی را گفت وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ مهربانست بر بندگان، خدای جهان و جهانیان. آری با دولت بازی نیست! و نواخت الهی مجازی نیست! و از رأفت و رحمت احدیت بر ایشان آنست که غیرت عزت ایشان را متواری دارد، در حفظ خویش بداشت و بنعت محبت در خلوت وَ هُوَ مَعَکُمْ به پرورد، و قدر شریعت مصطفی ایشان دانستند، و حق سنت ایشان گزاردند، و نسبت آدم در عالم حقائق بایشان زنده شد،و منهج صدق به ثبات قدم ایشان معمور گشت، دلها بذکر سیر ایشان شاد و خرم، و روی زمین بچراغ علم ایشان روشن: «اصحابی کالنجوم بأیّهم اقتدیتم اهتدیتم».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ الایة... این آیت در شأن صهیب بن سنان الرومی آمده است. مردی بود از جمله صحابه از عرب ابن نمر بن قاسط کنیت وی ابو یحیی دو پسر بود او را یکی حمزه نام، و یکی یحیی، و مصطفی او را باین کنیت خواند، بکودکی در غارت بدست روم افتاد، در میان ایشان بالید، وی را بدان رومی خواندند. عمر خطاب وصیت کرد تا وی بر او نماز کرد رسول خدا وی را دوست داشت و از وی راضی مرد، آن گه که بر رسول خدا می‌آمد بهجرت، مشرکان وی را در راه بگرفتند، قصد کردند که وی را بکشند یا باز گردانند، آنچه از مال دنیا با خود داشت فرا ایشان داد، و آنچه بخانه داشت نشان فرا داد تا بستدند، و خویشتن را ازیشان باز خرید اسلام را، و هجرت را برسول خدا آمد بوی. در خبر آورده‌اند که چون پیش وی آمد مصطفی او را گفت: «صهیب ربح البیع ربح البیع»، و گفته‌اند که مشرکان او را روزگاری در مکه تعذیب کردند، گفت «انی شیخ کبیر فهل لکم ان تأخذوا مالی و تذرونی و دینی، ففعلوا، ثم خرج الی المدینة، فتلقاه ابو بکر و عمر فی رجال، فقال له ابو بکر ربح بیعک ابا یحیی و قرأ علیه هذه الآیة. یشری و یشتری و یبیع و یبتاع همه یکی است خرید را و فروخت را عرب هر چهار گویند. ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ طلبا لمرضاته، مشرکان صهیب را عذاب میکردند تا مرتد شود، گفت: من پیر مردیم، اگر من با شما باشم هیچ نفعی بشما عاید نگردد و هیچ مضرتی نرسد، مرا بگذارید و مالم فرا گیرید، پس مال ازو بستدند و او مراجعت بمدینه کرد.
هوش مصنوعی: در این آیه به جایگاه صهیب بن سنان الرومی اشاره شده است، که یکی از صحابه پیامبر اسلام بود. او مردی از عرب بود و دو پسر به نام‌های حمزه و یحیی داشت. صهیب در دوران کودکی به دست رومی‌ها افتاده و در میان آن‌ها بزرگ شده بود. او در هجرت به مدینه، با مشقات زیادی مواجه شد و مشرکان تلاش کردند تا او را به عقب برگردانند یا به قتل برسانند. در این میان، او همه دارایی‌اش را به آن‌ها داد تا خود را نجات دهد و به اسلام و پیامبر بپیوندد. پیامبر او را دوست داشت و از او راضی بود. در مدینه، ابو بکر و عمر به استقبال او آمدند و ابو بکر به او گفت: "تجارت خوبی کردی، ای ابو یحیی." در حالی که مشرکان او را عذاب می‌کردند، صهیب به آن‌ها گفت که به دلیل سن و سالش، هیچ فایده‌ای برای آن‌ها ندارد و آن‌ها می‌توانند دارایی‌اش را بگیرند اما او را به حال خود بگذارند. Таким образом, او در نهایت به مدینه برگشت.
وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ این عباد جماعتی مسلمانان بودند در مکه، کافران ایشان را تعذیب میکردند و رنج می‌نمودند، تا بعضی را بکشتند و بعضی را باز فروختند عمار یاسر بود و مادر وی سمیه، و پدر وی یاسر، و بلال و خباب بن الارت، میگویند اول کسی را از مسلمانان که کشتند در اسلام مادر و پدر عمار یاسر بودند، قیل ربطت ام عمار بین بعیرین ثم وجئی قبلها بالرمح مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بوی بر گذشت و او را بر آن صفت دید، گفت صبرا، آل یاسر، فان موعدکم الجنة.
هوش مصنوعی: خداوند نسبت به بندگانش بسیار مهربان است. گروهی از مسلمانان در مکه تحت فشار و آزار و اذیت کافران قرار داشتند. برخی از آن‌ها کشته شدند و برخی دیگر به اسارت درآمدند. از جمله افرادی که مورد آزار قرار گرفتند، عمار یاسر و خانواده‌اش بودند. گفته می‌شود که اولین کسانی که در تاریخ اسلام به دست دشمنان کشته شدند، والدین عمار یاسر بودند. مادر عمار به شدت مورد شکنجه قرار گرفت و در آخرین لحظات، پیامبر اسلام (ص) او را در حال شکنجه دید و به او گفت: "صبر کنید، خانواده یاسر، زیرا وعده شما بهشت است."
و گفته‌اند، که این آیت در شأن امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) آمد آن گه که مصطفی هجرت کرد، و علی را بر جای خواب خود خوابانید، و ذلک ان اللَّه تعالی اوحی الی جبرئیل و میکائیل، انی آخیت بینکما و جعلت عمر احد کما اطول من عمر الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة، فاختار کلاهما الحیاة، فاوحی اللَّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی بن ابی طالب، آخیت بینه و بین نبی محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فبات علی فراشه یفدیه بنفسه، و یؤثره بالحیاة. اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدوّه، فنزلا، و کان جبرئیل عند رأس علی، و میکائیل عند رجلیه، و جبرئیل ینادی «بخ بخ من مثلک یا بن ابی طالب، یباهی اللَّه عز و جل بک الملائکة.» فانزل اللَّه عز و جل علی رسوله و هو متوجّه الی المدینة فی شأن علی: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ... الآیة.
هوش مصنوعی: گفته شده است که این آیه درباره امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (ع) نازل شد، زمانی که پیامبر اسلام هجرت کرد و علی (ع) را در جای خواب خود قرار داد. در آن هنگام خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی کرد که من شما را برادر کردم و عمری که یکی از شما خواهد داشت، طولانی‌تر از عمر دیگری است. اگر یکی از شما زندگی را به دیگری ترجیح دهد، هر دو زندگی را انتخاب کردند. خداوند به آن‌ها وحی کرد آیا نمی‌خواهید مانند علی بن ابی‌طالب باشید که بین او و پیامبر محمد (ص) برادری برقرار شد و او در بستر پیامبر خوابید و جانش را فدای او کرد. سپس به آن دو دستور داده شد که به زمین بیایند و علی را از دشمنانش محافظت کنند. جبرئیل در کنار سر علی و میکائیل در کنار پاهای او ایستادند و جبرئیل فریاد کشید: «چه کسی مانند توست ای پسر ابی‌طالب؟ خداوند با تو به فرشتگان مباهات می‌کند.» سپس خداوند به پیامبرش در حالی که به مدینه می‌رفت، در مورد علی وحی فرمود: «و برخی از مردم حیات خود را می‌فروشند...».
قوله تعالی یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً الآیة... بفتح سین قراءت حجازی و کسایی است، و بکسر سین قرائت باقی، اگر بفتح خوانی صلح است و اگر بکسر خوانی اسلام. و معنی هر دو متداخل اند که هر که در اسلام آمد در صلح مسلمانان آمد، و هر که در صلح مسلمانان آمد در بعضی معانی اسلام و شرایع آن پیوست. گفته‌اند که آیت در شأن مؤمنان اهل کتاب آمد عبد اللَّه بن سلام، و ثعلبة بن سلام، و ابن یامین و اسد و اسید ابنی کعب، و شعبة بن عمرو، و بحیر الراهب که روز شنبه را بزرگ میداشتند و گوشت و شیر شتر خوردن بر خود حرام میشناختند چنانک حکم جاهلیت بود پیش از اسلام، و نیز میگفتند یا رسول اللَّه توریة هم کتاب خدا است اگر دستوری باشد تا برخوانیم و بدان قیام کنیم. اللَّه تعالی با ایشان خطاب کرد که ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً جمله بشرایع دین محمد در آئید، و احکام اسلام همه در پذیرید، و دین جهودی بیکبارگی دست بدارید. روی جابر بن عبد اللَّه انّ عمر بن الخطاب اتی رسول اللَّه فقال انّا نسمع احادیث من یهود، فتعجبنا، أ فتری ان نکتب بعضها؟ فقال أ متهوکون انتم کما تهوّکت الیهود و النصاری؟ لقد جئتکم بها بیضا نقیة، و لو کان موسی حیّا ما وسعه الّا اتباعی و گفته‌اند که این خطاب جمله مؤمنانست میگوید: بر اسلام پاینده باشید، و حدود سهام آن بجای آرید.
هوش مصنوعی: در این آیه خطاب به مؤمنان آمده است که باید به طور کامل و با تمام وجود به دین اسلام وارد شوند. در اینجا دو نوع قرائت برای کلمه "سلم" وجود دارد؛ با فتح و کسری. اگر با فتح خوانده شود، به معنای صلح است و اگر با کسر خوانده شود، به معنای اسلام است. هر دو معنا به هم مرتبط هستند؛ یعنی هر کس که به اسلام بپیوندد، به صلح مسلمانان نیز وارد شده است و برعکس. این آیه درباره مؤمنان اهل کتاب نازل شده است که در زمان جاهلیت برخی از احکام را پذیرفته بودند و از مسلمانان خواسته بودند که دستورات کتاب‌های دیگر را نیز بپذیرند. خداوند به آن‌ها می‌فرماید که باید به طور کامل به شریعت محمدی پیوسته و همه احکام اسلام را بپذیرند. در ادامه، روایتی از عمر بن خطاب نقل می‌شود که به رسول خدا پیشنهاد نوشتن احادیث یهود را می‌دهد، و پاسخ رسول خدا این است که اگر موسی هم زنده بود، جز پیروی از او چیزی دیگر برایش نخواهد بود. این آیه به مؤمنان تأکید می‌کند که به اسلام متعهد باشند و حدود آن را رعایت کنند.
عن علی (ع) قال قال رسول اللَّه «الاسلام ثمانیة اسهام: الاسلام سهم، و الصلوات سهم، و الزکاة سهم، و صوم رمضان سهم و الحج سهم، و الجهاد سهم، و الامر بالمعروف سهم و النهی عن المنکر سهم، و قد خاب من لا سهم له».
هوش مصنوعی: امام علی (ع) نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمودند: «اسلام شامل هشت بخش است: اسلام به‌عنوان یک بخش، نماز به‌عنوان یک بخش، زکات به‌عنوان یک بخش، روزه ماه رمضان به‌عنوان یک بخش، حج به‌عنوان یک بخش، جهاد به‌عنوان یک بخش، امر به معروف به‌عنوان یک بخش و نهی از منکر به‌عنوان یک بخش. و کسی که هیچ‌یک از این بخش‌ها را ندارد، از رحمت خدا نامید است.»
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «کما لا تحسن الشجرة و لا تصلح الّا بالورق الاخضر، کذلک لا یصلح الاسلام الّا بالکفّ عن محارم اللَّه و الاعمال الصالحة»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: همان‌طور که درخت تنها با برگ‌های سبز خود خوب و سالم می‌ماند، اسلام نیز تنها زمانی به خوبی و درستی باقی می‌ماند که از انجام کارهای حرام خدا دست کشیده شود و اعمال نیک انجام گیرد.
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ الآیة... بر گامهای شیطان مروید و خلاف مجوئید و از صلح سر مکشید، و از راه سنت و جماعت بمگردید، و با امیر خویش و با جماعة خویش خلاف میارید، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «الجماعة رحمة و الفرقة عذاب، و ید اللَّه علی الجماعة، فاتبعوا السواد الاعظم فان من شذّ شدّ فی النار.»
هوش مصنوعی: به راه‌های شیطان نروید و برخلاف مسیر حق عمل نکنید و از صلح و دوستی پرهیز نکنید. به سوی سنت و جمعیت درست برگردید و با رهبری و جمع خودتان هم‌راستا بمانید. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده‌اند: «جمعیت رحمت است و تفرقه عذاب. دست خداوند بر جمعیت است، پس از اکثریت پیروی کنید، زیرا کسی که از جمع خارج شود، به آتش خواهد افتاد.»
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ الآیة... آن قوم را میگوید که بدین جهودی میل داشتند پس اسلام. میگوید اگر شما از شرایع اسلام بگردید و پای از جاده شرع محمد و احکام قرآن برگیرید، و چیزی را از شرایع منسوخ پیش گیرید، و دل فاز آن دهید، از تعظیم روز شنبه و تحریم گوشت شتر بعد از آنک اسلام و قرآن بشما آمد، و حلال و حرام بر شما روشن گشت.
هوش مصنوعی: اگر شما بعد از اینکه نشانه‌های روشن به شما رسید، از مسیر حق و اصول اسلامی منحرف شوید و به آموزه‌های منسوخی روی آورید، از جمله اگر نسبت به روز شنبه احترام بگذارید یا خوردن گوشت شتر را بعد از ورود اسلام و روشن شدن حلال و حرام برای شما، حرام بدانید، بدانید که در این صورت گمراه شده‌اید.
فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ اگر چنان کنید، پس بدانید که خدای تواناست و دانا و عقوبت کردن را توان دارد، آنچه از آن باز زند بدانش باز زند، و آنچه فرماید بدانش فرماید.
هوش مصنوعی: بدانید که خداوند قدرت و حکمت دارد. اگر چنین عملی انجام دهید، آگاه باشید که او توانایی کیفر دادن را دارد و هر چه را بخواهد به علمش انجام می‌دهد.
آورده‌اند که کعب الاحبار در ابتداء اسلام وی سورة البقرة می‌آموخت، چون باین آیت رسید، معلم او را گفت: «فاعلموا ان اللَّه غفور رحیم» کعب گفت: این نه بر وجه است و قرآن چنین نتواند بود، غفور رحیم» گفتن اینجایگه لایق نیست، پس بمصحف بازگشتند در مصحف نبشته بود که فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ گفت «اجل هکذا هی» اکنون قرآن است براستی، و نظم قرآن بدرستی، گفتند از چه بدانستی؟ گفت «علمت ان الحکیم لا یتوعد ثم یقول غفور رحیم.»
هوش مصنوعی: کعب احبار در اوایل دوره اسلام، سوره بقره را یاد می‌گرفت. هنگامی که به آیه‌ای رسید که می‌فرمود: «فاعلموا ان اللَّه غفور رحیم»، معلمش توضیح داد. اما کعب احساس کرد که این عبارت مناسب نیست و بر این باور بود که قرآن چنین نخواهد بود. در نتیجه، به مصحف بازگشتند و متوجه شدند که در مصحف نوشته شده است: «فاعلموا ان اللَّه عزیز حکیم». کعب تأکید کرد که این درست است و گفت که این نشان‌دهنده نظم الهی قرآن است. وقتی از او پرسیدند چگونه به این نتیجه رسید، پاسخ داد که فهمیده است که حکیم هرگز تهدید نمی‌کند و سپس می‌گوید که بخشنده و مهربان است.
هَلْ یَنْظُرُونَ الآیة... عکرمه روایت کند از ابن عباس رض قال «یاتی اللَّه فی ظلل من السخاب، و قد قطعت طاقات» و فی روایة عن النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال من الغمام طاقات یاتی اللَّه عز و جل فیها محفوفة بالملائکة و ذلک قوله الّا ان یأتیهم اللَّه فی ظلل من الغمام.
هوش مصنوعی: آیا آن‌ها منتظر نشانه‌ای هستند؟ عکرمە از ابن عباس روایت کرده است که می‌گوید: «خداوند در سایه‌هایی از ابرها می‌آید و آن‌ها را قطع کرده‌اند» و در روایتی از پیامبر اسلام نیز آمده است که خداوند در سایه‌هایی از ابرها می‌آید که اطراف آن را ملایکه احاطه کرده‌اند، و این همان است که گفته شده: «مگر اینکه خداوند در سایه‌هایی از ابرها به سوی آن‌ها بیاید.»
ظلل جمع ظله، و ظلّه سایه‌بان است، و غمام ابری باشد سپید رقیق همانست که در سورة الفرقان گفت: وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ ای عن الغمام، میگوید آن روز که باز شکافد آسمان از ابر سپید نزول خدای را عز و جل حین ینزل فی ظلل من الغمام.
هوش مصنوعی: ظلل به معنای سایه‌بان است و غمام به ابرهای سفید و نازک اشاره دارد. در روزی خاص، آسمان از ابرهای سفید شکاف می‌خورد و به عنوان نشانه‌ای از نزول خداوند در زیر آن ابرها توصیف می‌شود.
آن گه گفت وَ الْمَلائِکَةُ یعنی که اللَّه آید و جوکی فریشتگان با وی.
هوش مصنوعی: سپس گفتند که فرشتگان به همراه خداوند می‌آیند.
قال ابن عباس مع الکروبیین، لها قرون، لهم کعوب ککعوب القنا ما بین اخمص احدهم و کعبه مسیرة خمسمائة عام.» مذهب اهل سنت و اصحاب حدیث در چنین اخبار و آیات صفات، بظاهر برفتن است و باطن تسلیم کردن، و از تفکر در معانی آن دور بودن، و تأویل نه نهادن، که تأویل راه بی راهان است، و تسلیم شعار اهل سنة و ایمانست. و بر وفق این آیت بروایت بو هریره مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «فبینا نحن وقوف یعنی یوم القیمة اذ سمعنا حسّا من السماء شدیدا، فهالنا ثم ینزل اهل السماء الدنیا بمثلی من فی الارض من الجن و الانس، حتی اذا دنوا من الارض، اشرقت الارض لنورهم، و اخذوا مصافهم فقلنا لهم فیکم ربنا عز و علا؟ قالوا لا و هو آت. ثم ینزل اهل السماء الثانیة بمثلی من نزل من الملائکة من اهل السماء الدنیا و بمثلی من فیها من الجن و الانس، حتی اذا دنوا من الارض اشرقت الارض لنورهم و اخذوا مصافهم، قلنا لهم فیکم ربنا؟ قالوا لا و هو آت، ثم ینزلون علی قدر ذلک من التضعیف، حتی ینزل الجبّار تبارک و تعالی فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَةُ و یحمل عرشه یومئذ ثمانیة، و هم الیوم اربعة اقدامهم علی تخوم الارض السفلی و السماوات الی حجزهم، و العرش علی مناکبهم، لهم زجل من التسبیح، یقولون: «سبحان ذی العز و الجبروت، سبحان ذی الملک و الملکوت، سبحان الذی لا یموت، سبحان الذی یمیت الخلائق و لا یموت، سبوح قدوس، رب الملائکة و الروح، سبحان ربنا الاعلی الذی یمیت الخلائق و لا یموت.» فیضع اللَّه تبارک و تعالی کرسیه حیث شاء من ارضه، ثم یهتف بصوته فیقول یا معشر الجن و الانس انی قد انصت لکم، منذ خلقتکم الی یومکم هذا، اسمع قولکم و ابصر اعمالکم، فانصتوا الی، فانما هی اعمالکم و صحفکم، تقرء علیکم منذ خلقتکم، فمن وجد خیرا فلیحمد اللَّه، و من وجد غیر ذلک فلا یلومنّ الّا نفسه.
هوش مصنوعی: ابن عباس درباره فرشتگان می‌گوید که آن‌ها دارای شاخک‌هایی هستند و قد آن‌ها به اندازه‌ی قد نیزه‌هاست، فاصله‌ی بین پاشنه‌ی یکی از آن‌ها تا زانویش معادل پانصد سال سفر است. مذهب اهل سنت و پیروان حدیث در مورد اینگونه اخبار و آیات، معتقدند که باید به ظواهر آن‌ها توجه کرد و در باطن، تسلیم این مفاهیم شد و از تفکر در عمق معانی آن‌ها دوری گزید. تأویل این آیات را به عنوان راهی پر از انحراف می‌دانند و تسلیم را نشانه‌ی ایمان اهل سنت می‌دانند. بر اساس روایت ابوهریره از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمده است که در روز قیامت، هنگامی که ما در حال ایستادن هستیم، صدای بلندی از آسمان خواهیم شنید و اهل آسمان دنیا به اندازه‌ی جمعیت اهل زمین از جن و انسان نازل می‌شوند. وقتی نزدیک زمین می‌شوند، زمین به خاطر نور آن‌ها روشن می‌شود و در صف خود قرار می‌گیرند و از آن‌ها می‌پرسیم: «پروردگار ما کجاست؟» آن‌ها می‌گویند: «نیست و او خواهد آمد.» سپس اهل آسمان دوم به همین شکل نازل می‌شوند و به همین ترتیب ادامه دارد تا اینکه خداوند متعال در سایه‌ای از ابر و همراه با فرشتگان نازل می‌شود و در آن روز هشت فرشته عرش او را برداشت کرده و در حال حاضر چهار نفر از آن‌ها با پاهایشان بر زمین و آسمان‌ها ایستاده‌اند و عرش بر دوش آن‌هاست. آن‌ها درحال تسبیح می‌گویند: «پاک و آسمانی است خداوندی که عزت و قدرت دارد...» بعد از آن، خداوند کرسی‌اش را در جایی از زمین قرار می‌دهد و با صدای بلندی می‌گوید: «ای جن و انسان، من به شما گوش می‌دهم از زمان آفرینش تا امروز، اقوال شما را می‌شنوم و اعمال شما را می‌بینم. به من گوش بسپارید، زیرا این فقط اعمال و نوشته‌های شماست که از زمان آفرینش بر شما خوانده می‌شود. پس هر کس خوب کاری پیدا کرد، خدا را حمد کند و هر کس غیر از این یافت، نباید جز خودش را سرزنش کند.»
وَ قُضِیَ الْأَمْرُ و پاداش گرویدگان بسپارند، و در سرای پاداش فرو آرند و پاداش ناگرویدگان بسازند.
هوش مصنوعی: و کار تمام شد و پاداش کسانی که ایمان آورده‌اند داده می‌شود، و آن‌ها به بهشت برده می‌شوند و پاداش کسانی که ایمان نیاورده‌اند فراهم می‌شود.
وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ و بازگشت هر کار با خواست خداست، و بازگشت هر چیز با علم وی، و هر بودنی با حکم وی. تُرْجَعُ بضم تاء قراءة حجازی و بو عمر و عاصم است، و بفتح تا قراءت باقی، و در معنی متقارب اند و متداخل، لان الامور کلها ترجع الی اللَّه، اذا رجعها اللَّه ای امرها بالرجوع الیه. بعضی مفسران گفتند در معنی تُرْجَعُ الْأُمُورُ که این تصرف بندگانست و ملکت ایشان در اموال و اسباب دنیا، و نفاذ فرمان بعضی بر بعضی در قیامت، آن همه باطل گردد، و فرمان و حکم جز خدای را عز و جل بر خلق نبود، چنانک گفت وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ و گفته‌اند امور اینجا ارواح است، که جای دیگر روح را «امر» نام کرد: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی باز نمود که روحها همه بوی باز گردد، چنانک جای دیگر گفت اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها و قال تعالی کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ.
هوش مصنوعی: هر چیزی در نهایت به خداوند برمی‌گردد. بازگشت همه امور بر اساس اراده و علم خداوند است و هر وجودی به حکم او ناشی می‌شود. برخی از مفسران گفته‌اند که در اینجا اشاره به تصرف و اختیار بندگان در اموال و وسایل دنیوی است، اما در روز قیامت همه این اختیارات باطل می‌شود و تنها فرمان و حکم خداوند بر مخلوقات حاکم خواهد بود. همچنین برخی دیگر گفته‌اند که در اینجا منظور از امور، ارواح است که به خداوند بازمی‌گردند و این موضوع با آیات دیگری نیز تأیید می‌شود که نشان‌دهنده بازگشت روح‌ها و مرگ انسان‌هاست.
قوله تعالی: سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ الآیة... بنی اسرائیل اینجایگه مؤمنان و گرویدگان اهل توراتند، و گفته‌اند که جهودان مدینه‌اند، که میگوید بپرس ازیشان یعنی بر سبیل تنبیه و تقریع، که چند دادیم پدران ایشان را، و گذشتگان ایشان را، ازین نشانهای روشن، و پیغامهای نیکو، و معجزات پیدا، و کرامتهای آشکارا، چون عصا، و ید بیضا، و شکافت دریا، و رهانیدن ایشان از کید اعدا، و از آن پس در تیه منّ و سلوی.
هوش مصنوعی: در این آیه به بنی اسرائیل اشاره شده است که به عنوان مؤمنان و پیروان تورات شناخته می‌شوند. برخی گفته‌اند که این اشاره به یهودیان مدینه است. در اینجا از آنها خواسته می‌شود که با یادآوری دستاوردهای بزرگ و نشانه‌های روشنی که به祖انشان داده شده است، به خود بیایند؛ مانند معجزاتی که برایشان رخ داده، از جمله عصای موسی، دست سفید، شکافتن دریا، و نجاتشان از دشمنان، و همچنین مهر و محبت الهی در بیابان با نعمت‌هایی مانند مَنّ و سَلوى.
وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ الآیة... و هر که کتاب خدای بگرداند، و در آن تغییر و تبدیل آرد، و آن نعمت که اللَّه تعالی بر ایشان ریخت و در کتاب بایشان داد در کار محمد و بیان نعت وی بپوشد، و در باطل بکوشد فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ بدرستی که خدای سخت عقوبت است، عذاب کند این پوشنده نعمت را، و جدا کننده کلمت را، و گفته‌اند که نعمت ایدر مصطفی است، میگوید هر که این نعمت که محمد است بدل کند، پس از آنک بوی آمد، که استوار باید گرفت نااستوار گیرد و تصدیق بتکذیب بدل کند، خدای او را عقوبت کند و سخت گیرد.
هوش مصنوعی: هر که به نعمت‌های خداوند بی‌توجهی کند و تغییراتی در آن ایجاد نماید، به ویژه در مورد پیامبر و ویژگی‌های او، باید بداند که خداوند سخت مجازات خواهد کرد. این بیان اشاره به این دارد که اگر کسی نعمت پیامبری مانند محمد را نادیده بگیرد یا آن را به تحریف بکشاند، در واقع خودش را در معرض عذاب الهی قرار داده است. در حقیقت، این رفتار به جای پذیرش حقیقت، به انکار و ایجاد تردید منجر می‌شود و نتیجه‌اش عذاب سخت از جانب خدا خواهد بود.
زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا الآیة... جای دیگر ازین گشاده‌تر گفت: وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ شیطان بر ایشان آراست و بچشم ایشان نیکو نمود این زندگانی دنیا، که جز بساط لهو و لعب نیست، و جز متاع الغرور نیست روزی فراروزی بردن بفرهیب و برخورداری اندک، و بر آراست بر ایشان کردار بد ایشان، تا بر مؤمنان و بر درویشان سخریت و افسوس میدارند، و می‌خندند. کافران قریش بودند که بر درویشان صحابه چون بلال، و سلمان، و ابو الدرداء، و عبد اللَّه مسعود، و عمار یاسر، و خباب، و صهیب و ابن ام مکتوم می‌خندیدند، و بر طریق سخریّت میگفتند یکدیگر را: که در نگرید در کار محمد! که میگوید باین درویشان و گدایان که من کار جهان راست کنم، و عرب را بر شکنم، و قاعده دین نو نهم! آن گه گفتند اگر دین وی حق بودی سادات و اشراف قریش و برادران پس رو بودی، نه این گدایان و بی کسان!.
هوش مصنوعی: زندگی دنیوی برای کافران به زیبایی جلوه داده شده است و شیطان اعمال آنها را برایشان آراسته و به آنها نشان داده که این زندگی چیزی جز سرگرمی و فریب نیست. آنها هر روز به دنبال لذت‌های زودگذر و بهره‌مندی‌های اندک هستند و این موضوع رفتارهای ناپسندشان را زیبا جلوه می‌دهد. به همین دلیل به مؤمنان و درویشان طعنه می‌زنند و به مسخره می‌گیرند. قریش، به عنوان کلاس خاصی از کافران، به صحابه‌ای مانند بلال و سلمان و غیره می‌خندیدند و می‌گفتند که چگونه محمد با این افراد فقیر می‌خواهد دنیای عرب را تغییر دهد و دین جدیدی را پایه‌گذاری کند. آنها استدلال می‌کردند که اگر دین او حق بود، باید ثروتمندان و اشراف قریش دنبال او می‌آمدند، نه این بی‌پول‌ها و درویشان.
اللَّه تعالی گفت وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ الآیة... فردا این گدایان و بی‌کسان بالای ایشان باشند، اینان در فردوس برین و درجه علیا، و ایشان در قعر جهنم در درکه سفلی.
هوش مصنوعی: خداوند تعالی فرمود: کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند، در روز قیامت برتر از دیگران خواهند بود. در آن روز، افرادی که در دنیا به کمبود و تنگدستی دچار بودند، در بهشت برین و در درجات عالی قرار خواهند گرفت، در حالی که دیگران در پست‌ترین درجات جهنم خواهند بود.
روی علی علیه السّلام قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من استذل مؤمنا او مؤمنة او حقّره لفقره، و قلة ذات یده، شهره اللَّه تعالی یوم القیمة ثم یفضحه، و من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیه ما لیس فیه، اقامه اللَّه علی نار من نار جهنم، حتی یخرج مما قاله فیه، و ان المؤمن اعظم عند اللَّه عز و جل، و اکرم علیه من ملک مقرب.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام فرمودند: کسی که برای فقر یا کم‌برکتی مادی یک مؤمن یا مؤمنه را تحقیر کند، خداوند او را در روز قیامت خوار خواهد کرد و رسوایش خواهد نمود. همچنین، کسی که درباره یک مؤمن یا مؤمنه تهمت بزند یا به او چیزی نسبت دهد که واقعیت ندارد، خداوند او را بر آتش جهنم قرار می‌دهد تا زمانی که از آنچه که درباره او گفته، خارج شود. در حقیقت، مقام و ارزش مؤمن در نزد خداوند از ملای مقرب نیز بالاتر است.
و لیس شی‌ء احبّ الی اللَّه عز و جل من مؤمن تائب او مؤمن تائبه. و انّ المؤمن یعرف فی السماء کما یعرف الرجل اهله و ولده».
هوش مصنوعی: هیچ چیزی در نزد خداوند عزیز و جلیل محبوب‌تر از مؤمنی که توبه کرده باشد، وجود ندارد. همچنین، مؤمن در آسمان به گونه‌ای شناخته می‌شود که مانند مردی که خانواده و فرزندانش را می‌شناسد، او نیز شناخته می‌شود.
و قال ابو بکر الصدیق: لا تحقرن احدا من المسلمین فان صغیر المسلمین عند اللَّه کبیر و قال یحیی بن معاذ بئس القوم قوم ان استغنی بینهم المؤمن حسدوه و ان افتقر بینهم استذّلوه.
هوش مصنوعی: ابوبکر صدیق گفت: هیچ کس از مسلمانان را دست کم نگیر، زیرا کوچک‌ترین مسلمان در نظر خداوند بزرگ است. یحیی بن معاذ نیز بیان کرد که قوم بدی هستند که اگر مؤمنی در میان آن‌ها توانگر باشد، حسد او را می‌ورزند و اگر فقیر شود، او را تحقیر می‌کنند.
ثم قال وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ خدای او را که خواهد روزی میدهد بی اندازه، یعنی بی تبعه در دنیا، و بی شمار و واخواست در عقبی، و گفته‌اند که معنی این آنست که روزی دهد چنانک خود خواهد، بی آنک کسی بر وی اعتراضی کند، یا شمار کند که این را چند دادی؟ و او را چون دادی؟ از آنک بی شریک و بی منازع است، و بی‌نظیر و بی قسیم و بی معانداست، سدیگر معنی آنست که روزی دهد بی شمار، که نه خزینه وی می‌برسد تا بشمار دهد، یا از اجحاف می‌ترسد تا باندازه دهد، و این کسی را باشد که امروز در سرای خدمت و طاعت حساب از میان برگیرد، و چندانک تواند و طاقت دارد عبادت کند، و چشم از آن بیفکند، و بر حق نشمرد، تا فردا در سرای جزا و نعمت، در ثواب دادن حساب از میان بر گیرد، و بی شمار نعیم خلد بر وی ریزد.
هوش مصنوعی: خداوند به هر کس که بخواهد روزی می‌دهد، بدون حساب و کتاب. این بدان معناست که روزی او بی‌حد و حدود است، یعنی در دنیا و آخرت بی‌نظیر و بی شمار است و هیچ‌کس نمی‌تواند بر او اعتراضی کند یا از او بپرسد که این مقدار را چه زمانی و چگونه داده است. روزی خداوند بدون شریک و رقیب است و به هیچ‌کس وابسته نیست. همچنین، می‌توان گفت که روزی‌ای که می‌دهد آن‌قدر زیاد است که حتی خزانه‌اش نمی‌تواند آن را بشمارد، یا از ترس اینکه کم بدهد، به اندازه‌ای توزیع نمی‌کند. این توفیق برای کسانی است که امروز در مسیر خدمت و بندگی هستند و نیازی به حساب و کتاب در عبادت خود ندارند. آنها به عوض و پاداش فردا فکر نمی‌کنند و به همین ترتیب، در روز جزا به اندازه‌ای از نعمت‌ها و پاداش‌ها بهره‌مند می‌شوند که وصف ناشدنی است.