گنجور

بخش ۱۱۰ - ۳۴ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ الآیة ... این آیت را دو معنی گفته‌اند یکی آنست که مال یکدیگر بباطل و ناشایست مخورید، چنانک دزدی و خیانت و غصب، همچنانک جای دیگر گفت وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ تنهای خود را مکشید، یعنی که یکدیگر را مکشید، و این در لغت عرب روا و روانست. معنی دیگر آنست که مال خود را بباطل و اسراف هزینه مکنید، چنانک زنا و قمار و انواع فسق.

وَ تُدْلُوا بِها ای و لا تدلوا کقوله وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ ای و لا تکتموا و ادلاء فرا نشیب گذاشتن بود در لغت عرب از دلو گرفته‌اند ادلی دلوه آن بود که دلو فرو گذارد و دلّی دلوه آن بود که برکشد. میگوید مال فرا دستهای حاکمان مگذارید برشوت، تا ایشان را بعنایت فرا خود گردانید، و مال مردم بدان ببرید، و بظلم بخورید، و خود دانید که آن شما را حلال و گشاده نیست. مفسران گفتند این در شأن کسی است که مالی بر وی باشد، و حقی دادنی، وانگه انکار کند و جحود آرد، و چون صاحب حق مطالبت وی کند، با وی خصمی کند، و به پیچد، و در مجلس حاکم به گواهان دروغ حق وی ببرد. رب العالمین گفت این خصومت مکنید، چون میدانید که ظالم اید، و گواهی بدروغ میدهید.

قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «عدلت شهادة الزور بالاشراک باللّه».

قال اللَّه تعالی «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»، و فی معناه ما

روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «انّما انا بشر و انتم تختصمون الی و لعلّ بعضکم ان یکون الحن بحجته من بعض فأقضی له علی نحو ما اسمع منه، فمن قضیت له بشی‌ء من حق اخیه فانّما اقطع له قطعة من النار.

دو مرد بودند در عهد رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلم یکی امرؤ القیس بن عابس الکندی و دیگر عبدان بن الاشوع، با یکدیگر خصومت کردند بضیعتی که میان ایشان بود. امرؤ القیس خواست تا سوگند خورد و حق خود بر وی بسوگند درست کند، اللَّه تعالی آیت فرستاد که إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا میگوید ایشان که می‌خرند بفروختن عهد خدای و سوگندان خویش بهای اندک، ایشان را در آن جهان بهره نیست.

پس چون رسول خدا این آیت بر وی خواند. سوگند نخورد و خصومت بگذاشت، و آن زمین که در آن خصومت میرفت بعبدان باز گذاشت.

پس خدای تعالی در شأن ایشان این آیت فرستاد: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ... الی آخرها.

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ... الآیة معاذ جبل و ثعلبة بن غنم هر دو از رسول خدا پرسیدند که این ماه نو چونست که می‌افزاید و می‌کاهد؟ و بر یک صفت نمی‌پاید؟

رب العالمین بجواب ایشان این آیت فرستاد قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ... گفت ایشان را جواب ده که حکمت در زیادت و نقصان ماه نو آنست که تا هنگامها و وقتها بر مردم روشن شود، و راه برند بمزد مزدوران، و عدت زنان، و مدت باروران، و محل دینها، و تحقیق شرطها، و نیز ماه رمضان، و فطر، و روزگار حج، و ترتیب آن باین روشن میشود و بر خلق آسان.

قال ابو هریره بلغ رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلّم ان الناس یتقدمون الشهر بصیام یوم و یومین، فقال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم انّ اللَّه جعل الاهلة مواقیت اذا رأیتموها صوموا، و اذا رأیتموها فافطروا، فان غمّ علیکم فأتموا ثلثین»

گفته‌اند که هلال اول ماه است تا دو شب بگذرد و بقول بعضی سه شب و بقول بعضی هفت شب، پس قمر گویند تا آخر ماه.

وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها حمزه و کسایی و بو بکر و قالون البیوت بکسر با خوانند باقی قرا بضمّ با، فالکسر لمکان الیاء و الضم علی الاصل مفسران گفتند که در جاهلیت عادت داشتند که از حج باز آمد ندید از بام سرای خویش در سرای آمد ندید، نه از در سرای، و بآن تعظیم حج میخواستند و کراهیت داشتندی پشت بر گردانیدن، از آن رب العالمین ایشان را فرمود تا این سنت و عادت جاهلیت دست باز دارند، و ایشان را خبر کرد که این نه نیکی و پارسایی است، اگر نیکی و پارسایی میخواهید بآن پس بیان کرد که پارسایی و نیکی چیست، گفت وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی‌... پارسایی و نیکی آنست که آزرم اللَّه نگه دارید و از خشم او بپرهیزید، و قیل معناء و لکنّ البر برّ من اتّقی لکن پارسایی پارسایی آن کس است که از خشم و عذاب خدای بپرهیزید.

وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها... و بخانه‌ها که در آئید از در درآئید و آزرم اللَّه نگه دارید، و از خشم او بپرهیزید تا به نیکی دو جهان رسید. وَ اتَّقُوا اللَّهَ چون بر اللَّه رسید لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ به پیروزی و رستگاری و خشنودی بروی رسید.

ابو عبیده در معنی آیت گفته است لیس البرّ بان تطلبوا المعروف من غیر اهله.

وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها ای اطلبوا المعروف من اهله هر معروفی را جایی هست، و هر کاری را رویی و هر برّی را محلی و اهلی، چون نه بجای خویش و نه از اهل خویش طلب کنی برّ نباشد، برّ آنست که از اهل خویش طلب کنی. مصطفی ع بر وفق این گفت «اطلبوا المعروف من اهله» «اطلبوا الخیر عند حسان الوجوه»

وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ... الآیة... اول آیتی که فرو آمد در قتال و جهاد با کافران این آیت بود، و مصطفی ع بر موجب این آیت جنگ میکرد، هر کس از کافران که بجنگ آمدی با وی جنگ کردی، و اگر نه ابتدا نکردی، چنانک گفت وَ لا تَعْتَدُوا ای لا تبدوا و لا تفجأوهم بالقتال، ناگاه ایشان را مکشید پیش از آن که باسلام دعوت کنید، و ابتدا مکنید مگر که ایشان ابتدا کنند: إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ پس این آیت و این حکم منسوخ شد بآنچه گفت فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ این قول بعضی مفسران است، اما ابن عباس و مجاهد میگویند این آیت از محکمات قرآن است که از حکم آن هیجیز منسوخ نشد، و فرمانست بقتال کافران. چنانک جایهای دیگر بآن فرمود فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ و اشباه ذلک، و باین قول معنی وَ لا تَعْتَدُوا آنست که زنان و کودکان را مکشید، و چون زینهار خواهند زینهار دهید، و زینهار مشکنید، و از عهد باز پس نیائید، و چون گزیت پذیرند گزیت ازیشان بپذیرید، و این گزیت پذیرفتن خاصه اهل کتاب راست، بنص قرآن و ذلک فی قوله تعالی قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ الی قوله مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ مجوس را همین حکم است که، مصطفی ع گفت، «سنّوا بهم سنّة اهل الکتاب»

و علی بن ابی طالب ع را پرسیدند که جزیة از مجوس پذیریم؟ گفت «آری که ایشان را کتابی بود و برداشتند و ببردند از میان ایشان» این دلیلی روشن است که پذیرفتن جزیة را اهل کتاب بودن شرط است، پس مشرکان و عبده اوثان ازین حکم بیرون‌اند، و البته ازیشان جزیت نه پذیرند، که نه اهل کتاب‌اند و ربّ العالمین حکم ایشان این کرد که وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ. ای قاتلوهم حتّی یسلّموا با ایشان کشتن میکنید تا آن گه که مسلمان شوند، پس جزز اسلام ازیشان قبول نباید کرد و نیز گفت وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ای حیث وجدتموهم ایشان را بکشید هر جا که بریشان دست یابید، وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ و ایشان را از مکه بیرون کنید چنانک شما را بیرون کردند وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ و شما را که عذاب میکردند که از اسلام باز آئید آن سختتر است در ناپسند اللَّه از کشتن، که ایشان را کشید در حرم. معنی دیگر وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ شرک آوردن صعب تر است از کشتن شما ایشان را.

وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ قراءت حمزه و علی «و لا تقتلوهم حتی یقتلوکم فیه فان قتلوکم فاقتلوهم» بی الف است در هر سه حرف، و دیگران همه بالف خوانند. آن از قتل است و این از قتال، آن عین کشتن است و این جنگ کردن. میگوید ایشان را مکشید به نزدیک مسجد حرام، یعنی در حرم تا آن گه که شما را کشند، پس اگر شما را کشند، همانجای شما نیز کشید همانجای ایشان را. میان مفسران اختلاف است که این آیت منسوخ است یا محکم، مجاهد گفت محکم است که در حرم تا کافران بقتال ابتدا نکنند روا نیست مسلمانان را با ایشان قتال کردن و کشتن، و بقول قتاده و ربیع این حکم منسوخ است بآیت سیف، و باین آیت دیگر که گفت وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ میگوید با ایشان کشتن کنید تا آن گه که بر زمین کافر نماند که مسلمانان را رنجاند، یا بی گزیت ایمن زید.

وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ و میکشید تا آن گه که بر زمین جز اللَّه را دین نماند. در خبر می‌آید که لا یبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا وبر الّا ادخله اللَّه عز و جل کلمة الاسلام امّا بعز عزیزا و بذل ذلیل، امّا ان یعزهم اللَّه فیجعلهم من اهله فیعزّوا به، و اما ان یذلّهم فیدینوا له.

فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ ای لا سبیل به و لا حجة، لقوله تعالی ایّما الاجلین قضیت فلا عدوان علیّ ای لا سبیل علیّ، میگوید اگر از شرک آوردن و افزونی جستن باز ایستند شما را بر ایشان راهی نیست، و حجتی نیست. که با ایشان در حرم کشتن کنید إِلَّا عَلَی الظَّالِمِینَ مگر بر ایشان که ابتدا کنند و با شما در حرم کشتن کنند، قال عکرمه الظالم الذی ابی ان یقول لا اله الا اللَّه.

الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ رسول خدا سرّیه فرستاد در ماه حرام بقومی مشرکان، ایشان گفتند که در ماه حرام جنگ می‌کنید؟ این جواب آنست، میگوید که ایشان نیز ترا از مکه در ماه حرام برگردانیدند، یعنی در صلح حدیبیه که رسول خدای را بر گردانیدند و با وی پیمان بستند که دیگر سال باز آید، این بر گردانیدن هم در ماه حرام بود، و مشرکان آزرم نداشتند. رب العالمین گفت این ماه حرام بآن ماه حرام، و این شکستن آزرم بآن شکستن آزرم.

فَمَنِ اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ... خرج مخرج الجواب و المضاهاة، این در برابر نام جنایت بیامد بر طریق جزا، چنانک جای دیگر گفت فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ

و فی الخبر من سب عمارا سبه اللَّه..

وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ اللَّه با پرهیزگارانست ایشان که از هوی و مراد خود بپرهیزند، و رضا و مراد خویش فدای رضا و مراد حق کنند، و بهر چه شان پیش آید خدای را در آن قیام کنند، نه خود را، اللَّه تعالی بنصرت بایشان است، چنانک جای دیگر گفت إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ و فی الخبر من کان اللَّه کان اللَّه له.

وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ... التهلکة الهلاک و المراد بالایدی الانفس فعبّر اللَّه بالید عن النفس، کقوله قَدَّمَتْ یَداکَ.

این آیت را تأویلها گفته‌اند: یکی آنست که اگر هزینه نکنید در راه خدای و در آن نکوشید و بصفت بخل آلوده گردید هلاک شوید هم از روی ظاهر و هم از روی باطن، باطن خراب شود بسبب بخل، و ظاهر هلاک گردد بدست دشمن. این جواب آنست که چون فرمان آمد بانفاق قوی گفتند اگر ما هزینه کنیم درویش و مفلس بمانیم، و در کار روزی ظن بد بردند بخدای عز و جل. رب العالمین گفت نفقه کنید و خود را هلاک مکنید، و تنهای خویش ببیم درویشی و ترسیدن بر گسستن روزی سوی تباهی میفکنید، و احسنوا الظن باللّه فی الثواب و الاخلاف بخدای عز و جل ظن نیکو برید بپاداش نیکو کردن در آن جهان و درین جهان بدل مال دادن و روزی فراخ، همانست که گفت وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ.

قال رسول اللَّه «من ارسل نفقة فی سبیل اللَّه و اقام فی بیته فله بکل درهم سبعمائة درهم، و من غزا بنفسه فی سبیل اللَّه و انفق فی وجهه ذلک فله بکل درهم یوم القیمة سبعمائة الف درهم ثم تلا هذه الآیة وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ»

زید اسلم گفت این در شأن قومی آمد، که با غازیان بیرون می‌شدند، بی برگ و بی‌ساز، و توانایی آن نداشتند پس براه در منقطع می‌شدند، پس و بال و عیال دیگران می‌بودند. رب العزة فرمود که در راه خدا بر خود نفقه کنید، و اگر چیزی ندارید خود بیرون مشوید، و خود را در تهلکة میفکنید، و تهلکه آن بود که به گرسنگی و تشنگی یا از ماندگی در رفتن هلاک می‌شدند، آن گه دیگران را گفت که توانایی داشتند وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ و قیل التهلکة عذاب، یقول اللَّه عز و جل و لا تترکوا الجهاد فتعذبوا.

میگوید جهاد فرومگذارید که اگر بگذارید بعذاب خدا رسید همانست که جای دیگر گفت إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلِیماً. و قیل التهلکة القنوط من رحمة اللَّه.

قال ابو قلابه هو الرجل یصیب الذنب فیقول لیست لی توبة. فییأس من رحمة اللَّه و ینهمک فی المعاصی، این در شأن کسیست که بگناه در افتد، آن گه با خود گوید که مرا آب روی نیست، و جای توبه نیست که توبه من بجای قبول نیست و از رحمت خدا نومید شود و در گناه بیفزاید. رب العالمین گفت خود را هلاک مکنید بانک از رحمت من نومید شوید، و بمن ظن بد برید. آن گه گفت وَ أَحْسِنُوا بمن ظن نیکو دارید که من آنجا ام که ظن بنده منست، انا عند ظن عبدی فلیظن بی ما شاء و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «ظنّوا بربّکم ان سیغفر لکم ظنّوا بربکم ان سیتوب علیکم، ان حسن الظن من العبادة»

و قال صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «لا یموتنّ احدکم الّا و هو یحسن الظن باللّه، فان حسن الظّن باللّه ثمن الجنة.»

بخش ۱۰۹ - ۳۴ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ مال یکدیگر مخورید بَیْنَکُمْ در میان خویش بِالْباطِلِ بگزاف و بنا شایست وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ و آن را فرا دست حاکمان مگذارید برشوت، لِتَأْکُلُوا تا خورید بآن فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ، چیزی از خواسته‌های مردمان بِالْإِثْمِ به بزه‌مندی وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ و شما دانید که چه میکنید.بخش ۱۱۱ - ۳۴ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ اشارت آیت آنست که کردگار قدیم و داور حکیم مطلع است بر اسرار بندگان، و عالم بحال ایشان، هر چند که داور زمین و حاکم مخلوق بظاهر حکم کند، داور آسمان بباطن نگرد، و نهانیها داند. نگر تا راستی در باطن بکار داری، و صدق در معاملت پیشه گیری و از خداوند نهان دان شرم داری، که جز حق خود طلب کنی، که امروز آب رویت نزدیک خلق ببرد، و فردا بتازیانه عتاب ادب طلب کند. و گوید ای بی شرم فرزند آدم! أ لم تعلم انّی انا الرب الذی اعلم غیب السماوات و الارض، و ما انا بغافل عما یعمل الظالمون؟

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ الآیة ... این آیت را دو معنی گفته‌اند یکی آنست که مال یکدیگر بباطل و ناشایست مخورید، چنانک دزدی و خیانت و غصب، همچنانک جای دیگر گفت وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ تنهای خود را مکشید، یعنی که یکدیگر را مکشید، و این در لغت عرب روا و روانست. معنی دیگر آنست که مال خود را بباطل و اسراف هزینه مکنید، چنانک زنا و قمار و انواع فسق.
هوش مصنوعی: در این آیه تأکید شده که هرگز نباید اموال یکدیگر را به روش‌های نادرست و ناچیز که شامل دزدی، خیانت و غصب می‌شود به دست آورد. همچنین، این مفهوم به نحوی دیگر نیز بیان شده که به معنای این است که نباید جان یکدیگر را بگیرید. در زبان عربی این برداشت‌ها قابل قبول است. به علاوه، معنای دیگری نیز وجود دارد که بیان می‌کند باید از هدر دادن و اسراف در مال خود پرهیز کرد، مانند درگیر شدن در زنا، قمار و سایر فسادها.
وَ تُدْلُوا بِها ای و لا تدلوا کقوله وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ ای و لا تکتموا و ادلاء فرا نشیب گذاشتن بود در لغت عرب از دلو گرفته‌اند ادلی دلوه آن بود که دلو فرو گذارد و دلّی دلوه آن بود که برکشد. میگوید مال فرا دستهای حاکمان مگذارید برشوت، تا ایشان را بعنایت فرا خود گردانید، و مال مردم بدان ببرید، و بظلم بخورید، و خود دانید که آن شما را حلال و گشاده نیست. مفسران گفتند این در شأن کسی است که مالی بر وی باشد، و حقی دادنی، وانگه انکار کند و جحود آرد، و چون صاحب حق مطالبت وی کند، با وی خصمی کند، و به پیچد، و در مجلس حاکم به گواهان دروغ حق وی ببرد. رب العالمین گفت این خصومت مکنید، چون میدانید که ظالم اید، و گواهی بدروغ میدهید.
هوش مصنوعی: نکته‌ای که در اینجا مطرح شده این است که نباید حقیقت را با باطل مخلوط کنید و آن را پنهان نمایید. در زبان عربی، واژه "ادلاء" به معنای افکندن چیزی است و از واژه "دلو" که به معنی سطل است گرفته شده. منظور این است که نباید اموال مردم را در اختیار حاکمان قرار دهید تا آنها از آن سوءاستفاده کنند و حقوق دیگران را نادیده بگیرند. این متن به این موضوع اشاره دارد که اگر کسی حق و مالی به دیگران دارد، نباید انکار کرده و به بهانه‌های مختلف از پرداخت آن خودداری کند. زمانی که صاحب حق از او طلبش کند، نباید با او به جدل بپردازد و سعی کند با دلایل دروغین در محاکم ادعا کند که حق با اوست. خداوند به ما یادآوری می‌کند که در اینگونه موارد، نباید به ظلم ادامه دهیم و گواهی‌های دروغین ندهیم.
قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «عدلت شهادة الزور بالاشراک باللّه».
هوش مصنوعی: پیامبر خدا (ص) فرمودند: "شهادت دروغ معادل با شرک به خداوند است."
قال اللَّه تعالی «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»، و فی معناه ما
هوش مصنوعی: خداوند متعال می‌فرماید: «از پلیدی‌های بت‌ها دوری کنید و از گفتن سخنان دروغ پرهیز کنید.» و در این معنا چیزهای دیگری نیز موجود است.
روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «انّما انا بشر و انتم تختصمون الی و لعلّ بعضکم ان یکون الحن بحجته من بعض فأقضی له علی نحو ما اسمع منه، فمن قضیت له بشی‌ء من حق اخیه فانّما اقطع له قطعة من النار.
هوش مصنوعی: امام علی (علیه‌السلام) فرمود: پیامبر خدا (صلی‌الله‌عليه‌وآله) فرمود: «من تنها یک انسان هستم و شما در مسائل خود به من مراجعه می‌کنید. ممکن است برخی از شما در استدلال خود از دیگران قوی‌تر باشد و من بر اساس چیزی که از شما می‌شنوم، قضاوت می‌کنم. بنابراین اگر من به کسی از شما چیزی از حق برادرش را بدهم، در واقع من تکه‌ای از آتش را به او می‌دهم.»
دو مرد بودند در عهد رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلم یکی امرؤ القیس بن عابس الکندی و دیگر عبدان بن الاشوع، با یکدیگر خصومت کردند بضیعتی که میان ایشان بود. امرؤ القیس خواست تا سوگند خورد و حق خود بر وی بسوگند درست کند، اللَّه تعالی آیت فرستاد که إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا میگوید ایشان که می‌خرند بفروختن عهد خدای و سوگندان خویش بهای اندک، ایشان را در آن جهان بهره نیست.
هوش مصنوعی: دو مرد در زمان پیامبر اکرم (ص) به نام‌های امرؤ القیس بن عابس الکندی و عبدان بن الاشوع با هم دچار اختلاف شدند. امرؤ القیس تصمیم گرفت برای اثبات حق خود سوگند یاد کند. در این مواقع خداوند آیه‌ای نازل کرد که می‌گوید افرادی که با قسم‌های خود و عهد خداوند معامله می‌کنند و آن را به بهای اندکی می‌فروشند، در عالم آخرت بهره‌ای نخواهند داشت.
پس چون رسول خدا این آیت بر وی خواند. سوگند نخورد و خصومت بگذاشت، و آن زمین که در آن خصومت میرفت بعبدان باز گذاشت.
هوش مصنوعی: زمانی که پیامبر اسلام این آیه را بر او خواند، او قسم نخورد و دعوا و نزاع را کنار گذاشت. در نتیجه، آن سرزمینی که نزاع در آن ادامه داشت، برای بندگان خدا آزاد شد.
پس خدای تعالی در شأن ایشان این آیت فرستاد: وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ... الی آخرها.
هوش مصنوعی: بنابراین خداوند پیامی درباره این افراد نازل کرد که در آن فرموده است: مال یکدیگر را به ناحق نخورید... و ادامه آیه.
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ... الآیة معاذ جبل و ثعلبة بن غنم هر دو از رسول خدا پرسیدند که این ماه نو چونست که می‌افزاید و می‌کاهد؟ و بر یک صفت نمی‌پاید؟
هوش مصنوعی: آن‌ها از تو درباره ماه‌های قمری می‌پرسند... معاذ جبل و ثعلبه بن غنم از پیامبر خدا پرسیدند که چرا ماه نو به صورت‌های مختلف ظاهر می‌شود و هر بار تغییر می‌کند و به یک حالت ثابت نمی‌ماند؟
رب العالمین بجواب ایشان این آیت فرستاد قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ... گفت ایشان را جواب ده که حکمت در زیادت و نقصان ماه نو آنست که تا هنگامها و وقتها بر مردم روشن شود، و راه برند بمزد مزدوران، و عدت زنان، و مدت باروران، و محل دینها، و تحقیق شرطها، و نیز ماه رمضان، و فطر، و روزگار حج، و ترتیب آن باین روشن میشود و بر خلق آسان.
هوش مصنوعی: پروردگار عالم در پاسخ به ایشان این آیه را نازل کرد: بگو، اینها زمان‌های مشخصی برای مردم است... به ایشان بفرمایید که دلیل تغییر و دگرگونی ماه‌های نو این است که زمان‌ها و دوره‌ها برای انسان‌ها روشن شود، تا بتوانند امور مختلفی را مثل مزدوران، مدت عده زنان، زمان بارداری، مناسک دین، و تأکید شرایط را بهتر تدبیر کنند. همچنین زمان‌های مهمی مانند ماه رمضان، عید فطر و ایام حج نیز به این شکل مشخص می‌شوند و برای مردم آسان‌تر می‌گردد.
قال ابو هریره بلغ رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلّم ان الناس یتقدمون الشهر بصیام یوم و یومین، فقال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم انّ اللَّه جعل الاهلة مواقیت اذا رأیتموها صوموا، و اذا رأیتموها فافطروا، فان غمّ علیکم فأتموا ثلثین»
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که پیامبر اسلام فرمودند که مردم گاهی زودتر از آغاز ماه رمضان، یک یا دو روز قبل از آن روزه می‌گیرند. پیامبر فرمودند که خدا هلال‌ها را زمان‌بند قرار داده است؛ بنابراین، وقتی هلال ماه را دیدید، روزه بگیرید و وقتی آن را دیدید، افطار کنید. اگر هلال ماه دیده نشود، باید سی روز کامل را روزه بگیرید.
گفته‌اند که هلال اول ماه است تا دو شب بگذرد و بقول بعضی سه شب و بقول بعضی هفت شب، پس قمر گویند تا آخر ماه.
هوش مصنوعی: گفته‌اند که هلال ماه نو تا دو شب باقی می‌ماند و بعضی می‌گویند سه شب و برخی دیگر می‌گویند هفت شب. بعد از آن به آن قمر می‌گویند تا پایان ماه.
وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها حمزه و کسایی و بو بکر و قالون البیوت بکسر با خوانند باقی قرا بضمّ با، فالکسر لمکان الیاء و الضم علی الاصل مفسران گفتند که در جاهلیت عادت داشتند که از حج باز آمد ندید از بام سرای خویش در سرای آمد ندید، نه از در سرای، و بآن تعظیم حج میخواستند و کراهیت داشتندی پشت بر گردانیدن، از آن رب العالمین ایشان را فرمود تا این سنت و عادت جاهلیت دست باز دارند، و ایشان را خبر کرد که این نه نیکی و پارسایی است، اگر نیکی و پارسایی میخواهید بآن پس بیان کرد که پارسایی و نیکی چیست، گفت وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی‌... پارسایی و نیکی آنست که آزرم اللَّه نگه دارید و از خشم او بپرهیزید، و قیل معناء و لکنّ البر برّ من اتّقی لکن پارسایی پارسایی آن کس است که از خشم و عذاب خدای بپرهیزید.
هوش مصنوعی: نیکی و پارسایی به این نیست که از پشت در خانه‌ها وارد شوید، بلکه باید از درورود کنید. در زمان جاهلیت مردم عادت داشتند که برای احترام به حج، از بام خانه‌ها وارد می‌شدند و از در وارد نمی‌شدند، زیرا نمی‌خواستند به خداوند پشت کنند. اما خداوند به آنها فرمود که باید این عادت را ترک کنند و به آنها گفت که این کار نیکی نیست. سپس توضیح داد که نیکی و پارسایی واقعی چیست: "پارسایی آن است که از خشم و عذاب خداوند بپرهیزید." در واقع، کسی که از خداوند بترسد و از کارهای ناپسند دوری کند، انسان پارسایی است.
وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها... و بخانه‌ها که در آئید از در درآئید و آزرم اللَّه نگه دارید، و از خشم او بپرهیزید تا به نیکی دو جهان رسید. وَ اتَّقُوا اللَّهَ چون بر اللَّه رسید لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ به پیروزی و رستگاری و خشنودی بروی رسید.
هوش مصنوعی: به خانه‌ها وارد شوید از درهای آن‌ها و نسبت به خداوند احترام بگذارید و از خشم او دوری کنید تا در دو جهان به خوبی و نیکی دست پیدا کنید. از خدا بترسید و اگر چنین کنید، ممکن است به پیروزی و نجات و خوشنودی برسید.
ابو عبیده در معنی آیت گفته است لیس البرّ بان تطلبوا المعروف من غیر اهله.
هوش مصنوعی: ابو عبیده در تفسیر آیه گفته است: نیکوکاری این نیست که شما خیر و خوبی را از کسانی بخواهید که شایستگی آن را ندارند.
وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها ای اطلبوا المعروف من اهله هر معروفی را جایی هست، و هر کاری را رویی و هر برّی را محلی و اهلی، چون نه بجای خویش و نه از اهل خویش طلب کنی برّ نباشد، برّ آنست که از اهل خویش طلب کنی. مصطفی ع بر وفق این گفت «اطلبوا المعروف من اهله» «اطلبوا الخیر عند حسان الوجوه»
هوش مصنوعی: به خانه‌ها باید از درهای آنها وارد شوید، یعنی برای انجام خوبی‌ها باید به اهل آن مراجعه کنید. هر نوع کار نیک و محبت جایی دارد و باید از افراد مناسب و در موقعیت صحیح آن را خواست. اگر از جای مناسب یا از کسانی که در آن زمینه تخصص ندارند، درخواست کنید، نتیجه درستی نخواهد داشت. نیکی واقعی این است که نیاز خود را از اهل آن بخواهید. رسول خدا (ص) نیز به همین موضوع اشاره کرده‌اند که باید خوبی‌ها را از افرادی درخواست کنیم که شایستگی و حسن نیت دارند.
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ... الآیة... اول آیتی که فرو آمد در قتال و جهاد با کافران این آیت بود، و مصطفی ع بر موجب این آیت جنگ میکرد، هر کس از کافران که بجنگ آمدی با وی جنگ کردی، و اگر نه ابتدا نکردی، چنانک گفت وَ لا تَعْتَدُوا ای لا تبدوا و لا تفجأوهم بالقتال، ناگاه ایشان را مکشید پیش از آن که باسلام دعوت کنید، و ابتدا مکنید مگر که ایشان ابتدا کنند: إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ پس این آیت و این حکم منسوخ شد بآنچه گفت فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ این قول بعضی مفسران است، اما ابن عباس و مجاهد میگویند این آیت از محکمات قرآن است که از حکم آن هیجیز منسوخ نشد، و فرمانست بقتال کافران. چنانک جایهای دیگر بآن فرمود فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ و اشباه ذلک، و باین قول معنی وَ لا تَعْتَدُوا آنست که زنان و کودکان را مکشید، و چون زینهار خواهند زینهار دهید، و زینهار مشکنید، و از عهد باز پس نیائید، و چون گزیت پذیرند گزیت ازیشان بپذیرید، و این گزیت پذیرفتن خاصه اهل کتاب راست، بنص قرآن و ذلک فی قوله تعالی قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ الی قوله مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ مجوس را همین حکم است که، مصطفی ع گفت، «سنّوا بهم سنّة اهل الکتاب»
هوش مصنوعی: در آغاز آیات مربوط به جهاد و قتال با کافران، آیه‌ای وجود دارد که به جنگ با آنها اشاره می‌کند. طبق این آیه، پیامبر اسلام (ص) در جنگ‌ها عمل می‌کرد و با هر کافری که حمله می‌کرد، می‌جنگید. اما اگر کافران ابتدا به جنگ نمی‌آمدند، نباید به آنها حمله می‌شد، بلکه باید پیش از قتال آنها را به اسلام دعوت کرد. این آیه به معنای این است که نمی‌توان به‌طور ناگهانی به کافران حمله کرد و شروع کننده جنگ باید آن‌ها باشند. در ادامه، برخی مفسران معتقدند آیات بعدی در مورد قتال کافرانی که در هرجا یافت می‌شوند، حکم سابق را نسخ کرده است، در حالی که دیگران بر این باورند که این آیه محکم است و کماکان حکم قتال کافران را دارد. همچنین، در بحث احترام به زنان و کودکان و رعایت قراردادها و آتش‌بس‌ها نیز تأکید شده است. در نهایت، در مورد اهل کتاب، باید به شرایط خاصی مانند پرداخت جزیه توجه شود.
و علی بن ابی طالب ع را پرسیدند که جزیة از مجوس پذیریم؟ گفت «آری که ایشان را کتابی بود و برداشتند و ببردند از میان ایشان» این دلیلی روشن است که پذیرفتن جزیة را اهل کتاب بودن شرط است، پس مشرکان و عبده اوثان ازین حکم بیرون‌اند، و البته ازیشان جزیت نه پذیرند، که نه اهل کتاب‌اند و ربّ العالمین حکم ایشان این کرد که وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ. ای قاتلوهم حتّی یسلّموا با ایشان کشتن میکنید تا آن گه که مسلمان شوند، پس جزز اسلام ازیشان قبول نباید کرد و نیز گفت وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ای حیث وجدتموهم ایشان را بکشید هر جا که بریشان دست یابید، وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ و ایشان را از مکه بیرون کنید چنانک شما را بیرون کردند وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ و شما را که عذاب میکردند که از اسلام باز آئید آن سختتر است در ناپسند اللَّه از کشتن، که ایشان را کشید در حرم. معنی دیگر وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ شرک آوردن صعب تر است از کشتن شما ایشان را.
هوش مصنوعی: علی بن ابی‌طالب (ع) درباره پذیرش جزیه از مجوس سؤالی مطرح شد و ایشان جواب دادند که بله، زیرا آن‌ها دارای کتابی هستند که از میان آن‌ها برداشته و به جای دیگری منتقل شده است. این موضوع نشان‌دهنده این است که برای پذیرش جزیه، شرایط آن این است که فرد اهل کتاب باشد. بنابراین، مشرکان و پرستندگان بت‌ها شامل این حکم نمی‌شوند و از آن‌ها جزیه‌ای قبول نمی‌شود، چرا که آن‌ها اهل کتاب نیستند. خداوند در مورد آنان فرمان داده که با آن‌ها بجنگید تا هیچ فتنه‌ای باقی نماند و باید با آنان تا زمانی که مسلمان شوند، جنگید. همچنین بیان شده که باید آن‌ها را هر جا که یافتید، بکشید و از مکه بیرون کنید، همان‌طور که شما را از آن خارج کردند. همچنین عذابی که بر آن‌ها وارد می‌شود به مراتب بدتر از کشتن است، زیرا آن‌ها شما را به بازگشت از اسلام وادار می‌کنند که این بسیار ناپسندتر از کشتن است. در واقع، مراجعه به شرک و کفر بدتر از کشتن شماست.
وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ قراءت حمزه و علی «و لا تقتلوهم حتی یقتلوکم فیه فان قتلوکم فاقتلوهم» بی الف است در هر سه حرف، و دیگران همه بالف خوانند. آن از قتل است و این از قتال، آن عین کشتن است و این جنگ کردن. میگوید ایشان را مکشید به نزدیک مسجد حرام، یعنی در حرم تا آن گه که شما را کشند، پس اگر شما را کشند، همانجای شما نیز کشید همانجای ایشان را. میان مفسران اختلاف است که این آیت منسوخ است یا محکم، مجاهد گفت محکم است که در حرم تا کافران بقتال ابتدا نکنند روا نیست مسلمانان را با ایشان قتال کردن و کشتن، و بقول قتاده و ربیع این حکم منسوخ است بآیت سیف، و باین آیت دیگر که گفت وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ میگوید با ایشان کشتن کنید تا آن گه که بر زمین کافر نماند که مسلمانان را رنجاند، یا بی گزیت ایمن زید.
هوش مصنوعی: اگر شما با ایشان در حرم امن درگیر شدید، نباید آن‌ها را بکشید مگر این‌که آن‌ها شما را نخست بکشند. اگر آن‌ها به شما حمله کنند، شما نیز می‌توانید از خود دفاع کنید. در میان مفسران، نظرات مختلفی درباره‌ی این آیه وجود دارد. برخی، مانند مجاهد، بر این باورند که این آیه هنوز معتبر است و تأکید دارند که مسلمانان نباید نخست به جنگ با کافران در حرم بپردازند. اما دیگرانی مانند قتاده و ربیع معتقدند که این حکم منسوخ شده است و آیات بعدی که بر جنگ تا زمانی که فتنه‌ای باقی نماند تأکید می‌کنند، جایگزین آن شده‌اند.
وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ و میکشید تا آن گه که بر زمین جز اللَّه را دین نماند. در خبر می‌آید که لا یبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا وبر الّا ادخله اللَّه عز و جل کلمة الاسلام امّا بعز عزیزا و بذل ذلیل، امّا ان یعزهم اللَّه فیجعلهم من اهله فیعزّوا به، و اما ان یذلّهم فیدینوا له.
هوش مصنوعی: و دین فقط مخصوص خداوند خواهد بود و به قدری فشار می‌آورند که بر روی زمین، غیر از خداوند هیچ دینی باقی نخواهد ماند. در روایت‌ها آمده است که هیچ خانه‌ای از خاک یا مو بر روی زمین نمی‌ماند مگر اینکه خداوند کلمه اسلام را در آن وارد کند؛ یا با عزتی به آن جایگاه می‌دهد و یا به ذلت و حقارت می‌کشاند. در صورتی که خداوند آنها را عزیز کند، آنها از اهل حق خواهند شد و با آن عزت می‌یابند و اگر خداوند آنها را ذلیل کند، به او گردن خواهند نهاد.
فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ ای لا سبیل به و لا حجة، لقوله تعالی ایّما الاجلین قضیت فلا عدوان علیّ ای لا سبیل علیّ، میگوید اگر از شرک آوردن و افزونی جستن باز ایستند شما را بر ایشان راهی نیست، و حجتی نیست. که با ایشان در حرم کشتن کنید إِلَّا عَلَی الظَّالِمِینَ مگر بر ایشان که ابتدا کنند و با شما در حرم کشتن کنند، قال عکرمه الظالم الذی ابی ان یقول لا اله الا اللَّه.
هوش مصنوعی: اگر آنان از شرک و تجاوز به حقوق دیگران بازایستند، دیگر بر شما راهی برای کشتن آنان نیست و حجتی برای این عمل ندارید. این بدان معنی است که فقط باید بر افرادی که نخستین حمله را آغاز کنند و به شما حمله کنند، اقدام کنید. به بیان دیگر، کسی که از قبول توحید سر باز زند، از جمله ظالمین محسوب می‌شود.
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ رسول خدا سرّیه فرستاد در ماه حرام بقومی مشرکان، ایشان گفتند که در ماه حرام جنگ می‌کنید؟ این جواب آنست، میگوید که ایشان نیز ترا از مکه در ماه حرام برگردانیدند، یعنی در صلح حدیبیه که رسول خدای را بر گردانیدند و با وی پیمان بستند که دیگر سال باز آید، این بر گردانیدن هم در ماه حرام بود، و مشرکان آزرم نداشتند. رب العالمین گفت این ماه حرام بآن ماه حرام، و این شکستن آزرم بآن شکستن آزرم.
هوش مصنوعی: در ماه‌های حرام، پیامبر اسلام که به سوی قوم مشرکان فرستاده شده بود، با این سؤال مواجه شد که چرا در ماه حرام جنگ می‌کنند؟ پاسخی که دریافت کرد این بود که مشرکان خود نیز در ماه حرام او را از مکه برگردانده بودند. این به یادآوری صلح حدیبیه اشاره دارد که در آن مشرکان پیامبر را از بازگشت به مکه منع کردند و با او پیمانی برای بازگشت در سال بعد بستند، که آن هم در یک ماه حرام بود و مشرکان هیچ گونه حرمتی قائل نشدند. نیز در این زمینه، خداوند بیان می‌فرماید که شکستن احترام در ماه حرام به همان اندازه که در ماه دیگر شکسته می‌شود، نادرست است.
فَمَنِ اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ... خرج مخرج الجواب و المضاهاة، این در برابر نام جنایت بیامد بر طریق جزا، چنانک جای دیگر گفت فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ
هوش مصنوعی: اگر کسی به شما ظلم کند، شما نیز باید به او پاسخ دهید... این بیان به نوعی نشان‌دهنده قصاص و مجازات در مقابل ظلم است، به طوری که در جای دیگر گفته شده است: "اگر آنها به شما تمسخر کنند، خداوند نیز به آنها تمسخر می‌کند."
و فی الخبر من سب عمارا سبه اللَّه..
هوش مصنوعی: در روایت آمده است که هر کس عمار را دشنام دهد، در واقع خداوند را دشنام داده است.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ اللَّه با پرهیزگارانست ایشان که از هوی و مراد خود بپرهیزند، و رضا و مراد خویش فدای رضا و مراد حق کنند، و بهر چه شان پیش آید خدای را در آن قیام کنند، نه خود را، اللَّه تعالی بنصرت بایشان است، چنانک جای دیگر گفت إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ و فی الخبر من کان اللَّه کان اللَّه له.
هوش مصنوعی: از خدا بترسید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. کسانی که از خواسته‌ها و هوس‌های خود دوری می‌کنند و خواسته‌های خود را فدای رضایت و اراده خدا می‌نمایند. هرچه که برایشان پیش بیاید، در راستای خداوند ایستادگی می‌کنند و به خود اهمیت نمی‌دهند. خداوند متعال آنها را یاری خواهد کرد، همان‌طور که در جای دیگری گفته شده است: اگر شما خدا را یاری کنید، او نیز شما را یاری خواهد کرد. همچنین در خبری آمده که هر کس با خدا باشد، خداوند با اوست.
وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ... التهلکة الهلاک و المراد بالایدی الانفس فعبّر اللَّه بالید عن النفس، کقوله قَدَّمَتْ یَداکَ.
هوش مصنوعی: در راه خدا هزینه کنید و خود را به خطر نیندازید... "هلک" به معنای نابودی است و منظور از "دست‌ها" در اینجا نفس انسان است. خداوند به جای نفس، از دست استفاده کرده است، مانند مثال "دست‌هایت را جلو آورده‌ای".
این آیت را تأویلها گفته‌اند: یکی آنست که اگر هزینه نکنید در راه خدای و در آن نکوشید و بصفت بخل آلوده گردید هلاک شوید هم از روی ظاهر و هم از روی باطن، باطن خراب شود بسبب بخل، و ظاهر هلاک گردد بدست دشمن. این جواب آنست که چون فرمان آمد بانفاق قوی گفتند اگر ما هزینه کنیم درویش و مفلس بمانیم، و در کار روزی ظن بد بردند بخدای عز و جل. رب العالمین گفت نفقه کنید و خود را هلاک مکنید، و تنهای خویش ببیم درویشی و ترسیدن بر گسستن روزی سوی تباهی میفکنید، و احسنوا الظن باللّه فی الثواب و الاخلاف بخدای عز و جل ظن نیکو برید بپاداش نیکو کردن در آن جهان و درین جهان بدل مال دادن و روزی فراخ، همانست که گفت وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ.
هوش مصنوعی: اگر در راه خدا هزینه نکنید و به بخل آلوده شوید، هم از نظر باطن و هم از نظر ظاهر هلاک خواهید شد. باطن شما به خاطر بخل خراب می‌شود و ظاهر شما به دست دشمن نابود می‌گردد. این پاسخ به کسانی است که وقتی دستور انفاق داده شد، گفتند که اگر هزینه کنیم، فقیر و نیازمند خواهیم ماند و نسبت به روزی خود بدگمان شدند. در جواب، خداوند فرموده است که انفاق کنید تا خود را هلاک نکنید، و نترسید از گرسنگی و کمبود روزی. به خداوند در مورد پاداش‌ها و جبران هزینه‌های خود نیکو اندیشی کنید و مطمئن باشید که او به شما پاداش نیکو خواهد داد و روزی شما را فراوان می‌کند. همانگونه که قرآن می‌فرماید: «هر چیزی که انفاق کنید، خداوند آن را جبران می‌کند و او بهترین روزی‌دهنده است.»
قال رسول اللَّه «من ارسل نفقة فی سبیل اللَّه و اقام فی بیته فله بکل درهم سبعمائة درهم، و من غزا بنفسه فی سبیل اللَّه و انفق فی وجهه ذلک فله بکل درهم یوم القیمة سبعمائة الف درهم ثم تلا هذه الآیة وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ»
هوش مصنوعی: پیامبر خدا فرمودند: «هر کس در راه خدا هزینه‌ای کند و در خانه‌اش بماند، به ازای هر درهمی که خرج کرده، هفتصد درهم پاداش می‌گیرد. و هر کس خود به راه خدا برود و در این مسیر هزینه کند، به ازای هر درهمی که خرج کرده، در روز قیامت هفتصد هزار درهم پاداش می‌برد.» سپس این آیه را تلاوت کردند: «و خداوند برای هر کس که بخواهد، برکت می‌دهد».
زید اسلم گفت این در شأن قومی آمد، که با غازیان بیرون می‌شدند، بی برگ و بی‌ساز، و توانایی آن نداشتند پس براه در منقطع می‌شدند، پس و بال و عیال دیگران می‌بودند. رب العزة فرمود که در راه خدا بر خود نفقه کنید، و اگر چیزی ندارید خود بیرون مشوید، و خود را در تهلکة میفکنید، و تهلکه آن بود که به گرسنگی و تشنگی یا از ماندگی در رفتن هلاک می‌شدند، آن گه دیگران را گفت که توانایی داشتند وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ و قیل التهلکة عذاب، یقول اللَّه عز و جل و لا تترکوا الجهاد فتعذبوا.
هوش مصنوعی: زید اسلم گفت این وضعیت به قومیتی تعلق دارد که با مجاهدان به میدان جنگ می‌رفتند، بدون تجهیزات و آذوقه کافی، و به همین دلیل به سختی پیش می‌رفتند و به دیگران وابسته بودند. خداوند فرموده که در راه خدا باید هزینه و نفقه کنید، و اگر چیزی ندارید، نباید خود را به خطر بیندازید، چرا که خطر به معنی هلاکت به سبب گرسنگی، تشنگی یا در جا ماندن است. سپس به دیگران که توانایی داشتند، یادآوری کرد که باید نیکوکار باشند، چون خداوند نیکوکاران را دوست دارد و همچنین به تهلکه اشاره کرد که به معنای عذاب است و خداوند هشدار داده که اگر از جهاد باز بمانید، عذاب خواهید شد.
میگوید جهاد فرومگذارید که اگر بگذارید بعذاب خدا رسید همانست که جای دیگر گفت إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلِیماً. و قیل التهلکة القنوط من رحمة اللَّه.
هوش مصنوعی: می‌گوید که نباید از جهاد غافل شوید، زیرا اگر این کار را کنید، عذاب خداوند نازل می‌شود. همچنین گفته شده است که ناامیدی از رحمت خدا به عنوان هلاکت شناخته می‌شود.
قال ابو قلابه هو الرجل یصیب الذنب فیقول لیست لی توبة. فییأس من رحمة اللَّه و ینهمک فی المعاصی، این در شأن کسیست که بگناه در افتد، آن گه با خود گوید که مرا آب روی نیست، و جای توبه نیست که توبه من بجای قبول نیست و از رحمت خدا نومید شود و در گناه بیفزاید. رب العالمین گفت خود را هلاک مکنید بانک از رحمت من نومید شوید، و بمن ظن بد برید. آن گه گفت وَ أَحْسِنُوا بمن ظن نیکو دارید که من آنجا ام که ظن بنده منست، انا عند ظن عبدی فلیظن بی ما شاء و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «ظنّوا بربّکم ان سیغفر لکم ظنّوا بربکم ان سیتوب علیکم، ان حسن الظن من العبادة»
هوش مصنوعی: ابو قلابه می‌گوید که فردی که مرتکب گناه می‌شود، ممکن است به خود بگوید که توبه‌ای برای او وجود ندارد و به این ترتیب از رحمت خدا نومید شده و به گناهان بیشتر دچار شود. خداوند به انسان‌ها متذکر می‌شود که خود را هلاک نکنند و از رحمت او ناامید نشوند و نباید بدگمان باشند. سپس می‌فرماید که به خوبی به او امید داشته باشند زیرا او مطابق امید بندگانش عمل می‌کند. پیامبر اسلام نیز تأکید کرده که باید به پروردگار خود امیدوار باشید که او شما را می‌بخشد و توبه‌تان را قبول می‌کند و این حسن ظن از عبادت است.
و قال صلی اللَّه علیه و آله و سلّم «لا یموتنّ احدکم الّا و هو یحسن الظن باللّه، فان حسن الظّن باللّه ثمن الجنة.»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "هیچ یک از شما نمی‌میرد مگر اینکه با حسن ظن نسبت به خداوند از دنیا برود، چون حسن ظن به خداوند به منزله بهایی برای بهشت است."