گنجور

شمارهٔ ۱ - یک شنبه

یک شنبه است و دارد نسبت به آفتاب
بر روی آفتاب به من ده شراب ناب
ای آفتاب روی بده باده ای که آن
در روشنی حکایت گوید ز آفتاب
بر یاد خسروی که چو می یاد او خورم
آب حیات گردد در دست من شراب
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان که هست
او را ز چرخ تاج ملوک جهان خطاب
ای آفتاب ملک جهان از تو نورمند
تا تابد آفتاب تو چون آفتاب تاب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک شنبه است و دارد نسبت به آفتاب
بر روی آفتاب به من ده شراب ناب
هوش مصنوعی: امروز یکشنبه است و همزمان با آفتاب، به من شراب خالص بده.
ای آفتاب روی بده باده ای که آن
در روشنی حکایت گوید ز آفتاب
هوش مصنوعی: ای خورشید، رویت را نشان بده و باده‌ای بیاور که داستانی از روشنی و درخشندگی تو روایت کند.
بر یاد خسروی که چو می یاد او خورم
آب حیات گردد در دست من شراب
هوش مصنوعی: به خاطر یاد خسرو، هنگامی که او به ذهنم می‌رسد، نوشیدن آب حیات برای من مانند نوشیدن شراب می‌شود.
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان که هست
او را ز چرخ تاج ملوک جهان خطاب
هوش مصنوعی: سلطان ابوالملوک، ملک ارسلان، کسی است که او را از سوی آسمان و بر اساس جایگاهش در میان ملوک جهان می‌شناسند.
ای آفتاب ملک جهان از تو نورمند
تا تابد آفتاب تو چون آفتاب تاب
هوش مصنوعی: ای خورشید، منبع نور و روشنی این جهان، تا زمانی که نوری چون تو بتابد، هیچ نوری به اندازه تو درخشانی ندارد.