گنجور

شمارهٔ ۱۵ - دیمهر روز

ای مرا همچو جان و از جان به
بامدادان نشاط کن، برجه
دی به مهرست مهربانی کن
کز همه چیز مهربانی به
سخن از عز ملک سلطان گوی
باده بر یاد ملک سلطان ده
شه ملک ارسلان که عالم را
غرقه کردست در عطای فره
مایه جود او ز دریا بیش
پایه جاه او ز گردون به

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مرا همچو جان و از جان به
بامدادان نشاط کن، برجه
هوش مصنوعی: ای تو برای من همچون جان هستی و در صبحگاهان روح و شادی به من ببخش، بیدار شو و حرکت کن.
دی به مهرست مهربانی کن
کز همه چیز مهربانی به
هوش مصنوعی: روز دلتنگی را با محبت پر کن، زیرا محبت از تمام چیزها ارزش بیشتری دارد.
سخن از عز ملک سلطان گوی
باده بر یاد ملک سلطان ده
هوش مصنوعی: در اینجا به یاد یک پادشاه بزرگ صحبت می‌کنیم، پس برای یادآوری او شرابی بنوشید.
شه ملک ارسلان که عالم را
غرقه کردست در عطای فره
هوش مصنوعی: پادشاه ارسلان که دنیا را در نعمت و بخشش غرق کرده است.
مایه جود او ز دریا بیش
پایه جاه او ز گردون به
هوش مصنوعی: خیر و نیکی او از دریایی وسیع فراتر است و مقام و اعتبارش از آسمان‌ها بالاتر است.