گنجور

شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

لشگر ماه صیام روی به رفتن نهاد
عید فرو کوفت کوس رایت خود برگشاد
تاختن آورد عید در دم لشکر فتاد
ای خنک آنکو به صوم داد خود از وی بداد
آمد عید شریف فرخ و فرخنده باد
فیه کلوا و اشربوا یا ایها الصائمون
روزه ز ما تافت روی راه سفر برگزید
رفت به سوی سفر و ز ما صحبت برید
عید برو دست یافت تیغ ظفر برکشید
چون سیه منهزم روزه ازو در رمید
زود شود این شگفت از بر ما ناپدید
روزه شد و عید باز از پسش آمد کنون
این شدن و آمدن فرخ و فرخنده باد
بر ملک کامگار خسرو خسرو نژاد
روزه ش پذرفته باد باد همه ساله شاد
محمود سیف دول شاه خردمند راد
آن شه با علم و حلم آن شه با عدل و داد
فاز لکل العلوم فاق جمیع الفنون
آن شه خورشید رای و ان ملک ابر کف
بحر دمان روز رزم شیر ژیان پیش صف
جوشن پیشش چو خر خفتان نزدش چو خف
مملکت از وی شریف همچو ز لؤلؤ صدف
خدمتش اصل جلال مدحتش اصل شرف
ای بخرد رهنمای وی به هنر رهنمون
ای شده شهره به تو هر چه در آفاق شهر
عالم سر تا به سر یافت ز فر تو بهر
بر همه گردنکشان کرده به شمشیر قهر
زهر ز مهر تو نوش نوش ز کین تو زهر
آنچه تو جویی ز چرخ و انچه تو خواهی ز دهر
لاشک فی انهم لابد فی ان یکون
شاها ملک جهان نظم ز روی تو یافت
همت و قدر تو را چرخ فلک بر نتافت
سعد فلک یکسره سوی جنابت شتافت
هر کوکین تو جست کینه دلش بر شکافت
هر که ز فرمان تو گردن روزی بتافت
گردون از گردنش پاک بپالود خون
شاها بر حاسدانت چرخ بر آشفته باد
دولت بدخواه تو همچو تنش خفته باد
سوی تو از عز و ناز سفته و بس سفته باد
هر چه بکردی ز خیر از تو پذیرفته باد
گلبن دولت مدام پیش تو بشکفته باد
فی نعم لایزول فی دول لایحون

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لشگر ماه صیام روی به رفتن نهاد
عید فرو کوفت کوس رایت خود برگشاد
هوش مصنوعی: ماه رمضان به پایان رسید و عید با شادی و سروری آغاز گردید. در این زمان، فرا رسیدن عید همچون لشگری است که اعلام جشن و سرور می‌کند و پرچم پیروزی را به اهتزاز در می‌آورد.
تاختن آورد عید در دم لشکر فتاد
ای خنک آنکو به صوم داد خود از وی بداد
هوش مصنوعی: عید به سرعت نزدیک می‌شود و در این لحظه لشکر در حال آماده‌باش است. چه خوشا به حال کسی که به خاطر روزه‌اش به خوبی خود را آماده کرده و از این فرصت بهره‌مند می‌شود.
آمد عید شریف فرخ و فرخنده باد
فیه کلوا و اشربوا یا ایها الصائمون
هوش مصنوعی: عید مبارک و خوشی فرا رسید، در این روز خوشحال باشید و از خوردن و آشامیدن لذت ببرید ای روزه‌داران.
روزه ز ما تافت روی راه سفر برگزید
رفت به سوی سفر و ز ما صحبت برید
هوش مصنوعی: روزه از ما جدا شد و به سوی سفر رفت و دیگر با ما سخن نگفت.
عید برو دست یافت تیغ ظفر برکشید
چون سیه منهزم روزه ازو در رمید
هوش مصنوعی: در روز عید، جشن پیروزی را برگزار کن و گواهی بر موفقیت خود را با افتخار نشان بده، زیرا همانطور که روز شکست به تاریکی فرو می‌رود، روز پیروزی باید با سر بلندی جشن گرفته شود.
زود شود این شگفت از بر ما ناپدید
روزه شد و عید باز از پسش آمد کنون
هوش مصنوعی: زمان به سرعت می‌گذرد و این شگفتی که در کنار ما بود، اکنون ناپدید شده است. روزه تمام شد و عید دوباره از پس آن فرا رسید. الان وقت شادی و جشن است.
این شدن و آمدن فرخ و فرخنده باد
بر ملک کامگار خسرو خسرو نژاد
هوش مصنوعی: آمدن و رفتن خوش و مبارک باد بر سرزمین کامیاب، پادشاه نیکو نسب.
روزه ش پذرفته باد باد همه ساله شاد
محمود سیف دول شاه خردمند راد
هوش مصنوعی: امیدوارم روزه ام در تمامی سال ها قبول شود و همیشه شاد و خوشحال باشم، همچون محمود، پادشاه خردمند و نیکوکار.
آن شه با علم و حلم آن شه با عدل و داد
فاز لکل العلوم فاق جمیع الفنون
هوش مصنوعی: آن پادشاه با دانش و خرد و با انصاف و عدالت، برتری او به تمامی علوم و فنون می‌رسد.
آن شه خورشید رای و ان ملک ابر کف
بحر دمان روز رزم شیر ژیان پیش صف
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وصف جنگ و نبردی می‌پردازد که در آن یک فرمانده با عظمت (که به خورشید تشبیه شده) و یک پادشاه (که به ابر و کف دریا تشبیه می‌شود) در میدان نبرد حاضرند. همچنین، او از شیران (نماد قدرت و دلاوری) یاد می‌کند که در صفوف جنگ آماده‌اند. به طور کلی، شعر فضایی حماسی و مبارزاتی را به تصویر می‌کشد.
جوشن پیشش چو خر خفتان نزدش چو خف
مملکت از وی شریف همچو ز لؤلؤ صدف
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن محبوبیت و مقام بلند فردی اشاره دارد که در مقابل او، جوشن (زره) مانند خواب خر است و در حضورش، عصای حکمرانی مانند دانه‌ای در درون صدف، ارزش و زیبایی خاصی دارد. بدین ترتیب، این فرد به قدری با ارزش و شریف است که تمام چیزها در برابر او بی‌اهمیت جلوه می‌کنند.
خدمتش اصل جلال مدحتش اصل شرف
ای بخرد رهنمای وی به هنر رهنمون
هوش مصنوعی: خدمت به او نشانه بزرگی و فخر است، ای خردمند، تو می‌توانی او را با هنر و هنرآموزی راهنمایی کنی.
ای شده شهره به تو هر چه در آفاق شهر
عالم سر تا به سر یافت ز فر تو بهر
هوش مصنوعی: هر چه در دنیا وجود دارد و به شهرت و محبوبیت رسیده است، به خاطر زیبایی و جذابیت توست.
بر همه گردنکشان کرده به شمشیر قهر
زهر ز مهر تو نوش نوش ز کین تو زهر
هوش مصنوعی: با قدرت و قهر، بر تمامی ستمگران و گردنکشان می‌زنی و آنها را تنبیه می‌کنی. محبت تو برای من خوشایند و شیرین است، اما کینه‌توزی تو برای من زهرآگین و خطرناک است.
آنچه تو جویی ز چرخ و انچه تو خواهی ز دهر
لاشک فی انهم لابد فی ان یکون
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دنبال آن هستی، چه از آسمان و چه از دنیا، در نهایت باید به دست آید، زیرا مقدر شده است که حتماً واقع شود.
شاها ملک جهان نظم ز روی تو یافت
همت و قدر تو را چرخ فلک بر نتافت
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به خاطر چهره‌ی تو، جهان به نظم درآمد و آسمان نتوانست برتری تو را تحمل کند.
سعد فلک یکسره سوی جنابت شتافت
هر کوکین تو جست کینه دلش بر شکافت
هوش مصنوعی: سعید به خاطر شما به طور کامل و بی‌وقفه به سوی شما آمد. هر کسی که به دنبال شما بود، کینه‌ای که در دل داشت را شکسته است.
هر که ز فرمان تو گردن روزی بتافت
گردون از گردنش پاک بپالود خون
هوش مصنوعی: هر کسی که از دستورات تو سرپیچی کند، زندگی‌اش از نشانه‌های بد و ناپاکی پاک خواهد شد.
شاها بر حاسدانت چرخ بر آشفته باد
دولت بدخواه تو همچو تنش خفته باد
هوش مصنوعی: ای پادشاه، امیدوارم که چرخ زمان بر دشمنانت بلایا و بدبختی‌ها نازل کند، همان‌طور که بدن خوابیده است و هیچ حرکتی ندارد.
سوی تو از عز و ناز سفته و بس سفته باد
هر چه بکردی ز خیر از تو پذیرفته باد
هوش مصنوعی: به سوی تو با احترام و محبت می‌آیم و هر چه خوبی از تو بوده، مورد قبول و پذیرش من است.
گلبن دولت مدام پیش تو بشکفته باد
فی نعم لایزول فی دول لایحون
هوش مصنوعی: پرتو شادی و برکت همواره در زندگی تو شکوفا باد و نعمت‌های دائمی‌ات هیچ‌گاه کم نباشد.

حاشیه ها

1397/05/30 15:07
ایلیا محمدی

در رشته ی دوم سیه غلط و سپه درست است
سپاه منهزم یعنی سپاه شکست‌خورده