شمارهٔ ۱۳۱ - مرثیت یکی از سخنوران
گفتم تو مرا مرثیت کنی
خویشان مرا تعزیت کنی
فرزند مرا چون برادران
در هر هنری تربیت کنی
یابی به جهان عمر تا که قاف
تا قاف پر از قافیت کنی
شاهان جهان را به مدح ها
هر جنس بسی تهنیت کنی
عمال خرد را ز طبع و دل
ترتیب نهی تمشیت کنی
جان را و روان را به فضل و عقل
تیمارکش تقویت کنی
میدان سخن را به نظم و نثر
بر باره نیکو شیت کنی
در عالم دانش به سعی فهم
طاعت همه بی معصیت کنی
کی بود گمانم کز این جهان
بی زاد به رفتن نیت کنی
شمارهٔ ۱۳۰ - فرامش گشت رسم شادمانی: بر آن افراخته کوهم که گوییشمارهٔ ۱۳۲ - آفت مردمی پشیمانی است: ما به هر مجلسی ز تو زده ایم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل فاعلن
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتم تو مرا مرثیت کنی
خویشان مرا تعزیت کنی
هوش مصنوعی: به او گفتم که برای من سوگواری کند و به بستگانم تسلیتی بدهد.
فرزند مرا چون برادران
در هر هنری تربیت کنی
هوش مصنوعی: فرزندم را مانند برادرانم در همه زمینهها آموزش دهی.
یابی به جهان عمر تا که قاف
تا قاف پر از قافیت کنی
هوش مصنوعی: به دنیای جاودان عمر دست مییابی، تا زمانی که بتوانی با مهارت و هنرمندی هر چیز را با لفظ و معنا به تصویر بکشی.
شاهان جهان را به مدح ها
هر جنس بسی تهنیت کنی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی پادشاهان دنیا را با تعریف و تمجیدهای مختلف شاد کنی، باید به همه نوع ستایش و تبریک بپردازی.
عمال خرد را ز طبع و دل
ترتیب نهی تمشیت کنی
هوش مصنوعی: اگر عقل و دل را به خوبی تنظیم کنی، کارها را به درستی اداره خواهی کرد.
جان را و روان را به فضل و عقل
تیمارکش تقویت کنی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی جان و روح خود را تقویت کنی، باید به لطف و عقل خود توجه کنی و از آنها بهرهمند شوی.
میدان سخن را به نظم و نثر
بر باره نیکو شیت کنی
هوش مصنوعی: در گفتگو و بیان خود، با دقت و زیبایی، سخنان را به صورت نظم و نثر ارائه بدهی.
در عالم دانش به سعی فهم
طاعت همه بی معصیت کنی
هوش مصنوعی: در دنیای دانش با کوشش و تلاش خود میتوانی بدون مرتکب شدن به گناه، به بندگی و طاعت بپردازی.
کی بود گمانم کز این جهان
بی زاد به رفتن نیت کنی
هوش مصنوعی: کی فکرش را میکرد که از این دنیا بدون هیچ چیز و زاد و توشهای قصد رفتن داشته باشی؟