گنجور

شمارهٔ ۲۵۵ - ستایش دیگر از آن پادشاه

الا ای باد شبگیری گذر کن سوی هندستان
که از فر تو هندستان شود آراسته بستان
به هر شهری که بگذشتی به آن شهر این خبر می ده
که آمد بر اثر اینک رکاب خسرو ایران
ملک محمود ابراهیم بن مسعود محمود آنک
چو او شاهی در این نسبت نیارد گنبد گردان
کشیده رایت عالی بر اوج آسمان از وی
خجسته طلعت خسرو چو جام چارده رخشان
غریوان کوس محمودی چو رعد از ابر نیسانی
سپاه گرد بر گردش چو ابری کش بلا باران
خروش نای رویینش تو گفتی نفخ صورستی
که از وی زلزله افتاده در جرم زمین یکسان
اگر از نفخ او اهل زمین گردد همی زنده
کند این نفخ صور اینجا مر اهل شرک را بی جان
خداوندا همی گیتی تو را مأمور شد یکسر
رکاب تو به پیروزی خرامد سوی هندستان
هر آن بقعت که اهل آن بگرداند سر از طاعت
بر آن بقعه فرود آرد عود گرز تو طوفان
چو بجهد برق تیغ تو که ابر رزم خون بارد
زمین از کارزار تو شود چون لاله نعمان
بهر بیشه که بگزاری ز سهم یوز و باز تو
بریزد ببر را ناخن بیفتد شیر را دندان
تو را کشتی چه کار آید به هر آبی که پیش آید
گذر کن چون به نیل مصر بر موسی بن عمران
کرا بود از شهنشاهان چنین جاه و چنین رتبت
که دیدست از جهانداران چنین قدر و چنین امکان
خداوندا جهان سلطان به جای هیچ فرزندی
کجا کردست این اکرام و این اعزاز و این احسان
فرستادت بسی تحفه ز هر نوعی و هر جنسی
ز خاص خویش خلعت ها که فر ملک ازو تابان
سلاح نادره بی حد فراز آورده از عالم
ز تیغ و ناچخ و گرز و عمود و خنجر و خفتان
غلامانی همه کاری به بزم و رزم شایسته
همه چون شید در مجلس همه چون شیر در میدان
همه با تیر هم رخت و همه با نیزه هم خوابه
همه با شیر هم شیر و هم با پیل هم دندان
فراوان مرکب تازی که از مجنونشان نسبت
همه چون ابر در رفتن همه چون چرخ در جولان
به تیغ کوه چون رنگ و به صحن دشت چون آهو
میان آب چون ماهی میان بیشه چون ثعبان
همه با ساز پر گوهر بسان چرخ با کوکب
پر از پروین پر از خرقه پر از شعری پر از کیوان
عماری بر شتر رهبر جلالش از نسیج زر
به در و گوهرش از سر مرصع کرده تا پایان
نوشته عهد منشوری امارت را و اندر وی
ز هر نوعی و هر جنسی بکرده بر تو بر پیمان
کمر شمشیر و اندر وی مرصع کرده گوهرها
که این را از میان برکش جهان از دشمنان بستان
سپاهی بر نشان بی حد به کین جستن همه چیره
ز گیتی جور بردار و ز عالم فتنه ها بنشان
گر آسایش همی خواهی بیاسای و وگر خواهی
که سوی غزو بخرامی تو به دانی رسوم آن
به دست تست امر تو تو را فرمان روا باشد
زرایان خدمت و طاعت ز تو فرمودن فرمان
کنون زین پس تو هر روزی همه فتح و ظفر بینی
شود پر نامه فتحت همه روم و همه ایران
ازین پس نصرت بی حد بود هر روز چون باشد
معین و یار تو بخت و دلیل و ناصرت یزدان
سخا و زور تو شاها هدر کردست در گیتی
سخای حاتم طائی و زور رستم دستان
گر از خشم تو بودی شب نخفتی هیچ کس در شب
ور از رای تو بودی مه نبودی ماه را نقصان
همیشه تا همی تابد ز روی چرخ هفت انجم
همیشه تا همی پاید به گیتی در چهار ارکان
بقا بادت به سرسبزی و پیروزی و بهروزی
تو را هر روز عز افزون دگر روزت دو صد چندان
جلال و دولتت دایم ز سلطان هر زمان افزون
جلال و دولت سلطان به گیتی مانده جاویدان

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای باد شبگیری گذر کن سوی هندستان
که از فر تو هندستان شود آراسته بستان
هوش مصنوعی: ای باد شبانگاهی، به سوی هند برو و بگذر که زیبایی هند به خاطر وجود تو، باغی زیبا و دلنشین خواهد شد.
به هر شهری که بگذشتی به آن شهر این خبر می ده
که آمد بر اثر اینک رکاب خسرو ایران
هوش مصنوعی: هر شهری که از آن عبور کنی، به ا آنجا بگو که بر اثر آمدن خسرو ایران، به این شهر رسیدم.
ملک محمود ابراهیم بن مسعود محمود آنک
چو او شاهی در این نسبت نیارد گنبد گردان
هوش مصنوعی: ملک محمود، فرزند ابراهیم بن مسعود، در مقام پادشاهی و ویژگی‌های مربوطه‌اش به گونه‌ای است که هیچ فرد دیگری نمی‌تواند در این زمینه به پای او برسد. او در این مقام و ویژگی‌ها همچون گنبدی در آسمان است که هیچ چیز نمی‌تواند بر آن سایه بیفکند.
کشیده رایت عالی بر اوج آسمان از وی
خجسته طلعت خسرو چو جام چارده رخشان
هوش مصنوعی: علم و کمال او به حدی است که پرچمش در بالاترین نقطه آسمان در اهتزاز است و چهره‌ی فرخنده‌اش مانند جامی با چهارده رخ درخشان می‌باشد.
غریوان کوس محمودی چو رعد از ابر نیسانی
سپاه گرد بر گردش چو ابری کش بلا باران
هوش مصنوعی: سیل قرن‌ها و حوادث عظیم همچون رعد و برق از آسمان جاری می‌شود. سپاه دشمن به دور ما می‌چرخد، مانند ابری که باران بلا را بر سر زمین می‌بارد.
خروش نای رویینش تو گفتی نفخ صورستی
که از وی زلزله افتاده در جرم زمین یکسان
هوش مصنوعی: صدا و نای آهنگین او چنان است که گویی صدا در روز قیامت به گوش می‌رسد و از این نوا زلزله‌ای در زمین ایجاد شده است.
اگر از نفخ او اهل زمین گردد همی زنده
کند این نفخ صور اینجا مر اهل شرک را بی جان
هوش مصنوعی: اگر نفخه‌ی الهی به زمین برسد، اهل زمین زنده می‌شوند. این دمیدن در صور، اهل شرک را در اینجا بی‌جان می‌کند.
خداوندا همی گیتی تو را مأمور شد یکسر
رکاب تو به پیروزی خرامد سوی هندستان
هوش مصنوعی: ای خداوند، کل جهان به خدمت تو در آمده و همه چیز به سوی پیروزی تو در حرکت است، همچنان که به سمت هندستان راه می‌گیرد.
هر آن بقعت که اهل آن بگرداند سر از طاعت
بر آن بقعه فرود آرد عود گرز تو طوفان
هوش مصنوعی: هر کجا که مردم آنجا از اطاعت و بندگی سر برگردانند، آنجا دیگر به نشانه‌ی محبت و احسان خداوند نخواهد بود و در نتیجه، عواقب منفی و مصیبت‌ها بر آن جامعه سایه خواهد افکند.
چو بجهد برق تیغ تو که ابر رزم خون بارد
زمین از کارزار تو شود چون لاله نعمان
هوش مصنوعی: وقتی که تیغ تو مانند برق به حرکت درآید و ابر رزم خون را بر زمین بریزد، زمین از جنگ تو مانند گل لاله‌ای که در سرزمین نعمان رشد می‌کند، خواهد شد.
بهر بیشه که بگزاری ز سهم یوز و باز تو
بریزد ببر را ناخن بیفتد شیر را دندان
هوش مصنوعی: اگر در جنگلی که برای یوز و باز تقسیم شده، به شیر اجازه ندهی وارد شود، در این صورت، پنجه‌ ببر به راحتی می‌افتد و دندان شیر آسیب می‌بیند.
تو را کشتی چه کار آید به هر آبی که پیش آید
گذر کن چون به نیل مصر بر موسی بن عمران
هوش مصنوعی: تو را به چه کار کشتیست؟ وقتی به آب‌های مختلف می‌رسی، فقط باید از آن‌ها عبور کنی، مانند زمانی که موسی به نیل مصر رسید.
کرا بود از شهنشاهان چنین جاه و چنین رتبت
که دیدست از جهانداران چنین قدر و چنین امکان
هوش مصنوعی: آیا کسی از شاهان وجود دارد که چنین مقام و مرتبه‌ای را داشته باشد و به اندازه‌ی او از فرمانروایان جهان قدر و توانایی دیده باشد؟
خداوندا جهان سلطان به جای هیچ فرزندی
کجا کردست این اکرام و این اعزاز و این احسان
هوش مصنوعی: خدایا، جهان به چه دلیل و به خاطر چه کسی این همه احترام و بزرگ‌داشت را فراهم کرده است؟
فرستادت بسی تحفه ز هر نوعی و هر جنسی
ز خاص خویش خلعت ها که فر ملک ازو تابان
هوش مصنوعی: من هدایای فراوان و متنوعی از تو دریافت کرده‌ام، از جمله لباس‌های خاص که به لطف آن‌ها، ملک روشن و درخشان شده است.
سلاح نادره بی حد فراز آورده از عالم
ز تیغ و ناچخ و گرز و عمود و خنجر و خفتان
هوش مصنوعی: سلاح‌های بی‌نظیر و فراوانی از زمان‌های گذشته در دسترس است، که شامل شمشیر، نیزه، چکش، گرز، تیر و خنجر می‌شود.
غلامانی همه کاری به بزم و رزم شایسته
همه چون شید در مجلس همه چون شیر در میدان
هوش مصنوعی: در بزم و میدان، رزمندگان و خدمتگزارانی هستند که هر یک در کار خود شایستگی دارند، مانند شید در مجالس و مانند شیر در میدان نبرد.
همه با تیر هم رخت و همه با نیزه هم خوابه
همه با شیر هم شیر و هم با پیل هم دندان
هوش مصنوعی: در این متن به تنوع و تفاوت‌هایی که در زندگی و رفتار افراد وجود دارد، اشاره شده است. هر کس با منابع و ابزارهای متفاوتی در تعامل است و ممکن است با چالش‌ها و دشواری‌های گوناگونی مواجه شود. به عبارت دیگر، اگرچه ممکن است همه ما با یکدیگر در یک موقعیت باشند، اما تجربه‌ها و واکنش‌های ما به آن موقعیت می‌تواند بسیار متفاوت باشد.
فراوان مرکب تازی که از مجنونشان نسبت
همه چون ابر در رفتن همه چون چرخ در جولان
هوش مصنوعی: بسیاری از اسب‌های عربی وجود دارد که رفتارهای رام‌نشده آن‌ها به اندازه‌ی مجنون است، و مانند ابرها در حال حرکت هستند و همچون چرخ‌ها در حال چرخش و جنبش.
به تیغ کوه چون رنگ و به صحن دشت چون آهو
میان آب چون ماهی میان بیشه چون ثعبان
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی‌های طبیعی و خاصیت‌های مختلف آنها می‌پردازد. در اینجا رنگ کوه به تندی تیغ تشبیه شده است، دشت نماد نرمی و لطافت آهو به شمار آمده، آب شفاف و روان به مانند ماهی معرفی می‌شود و در نهایت، بیشه به زحمت و چالاکی مار تشبیه می‌شود. این توصیف‌ها نشان‌دهنده ارتباط عمیق انسان با طبیعت و زیبایی‌های آن است.
همه با ساز پر گوهر بسان چرخ با کوکب
پر از پروین پر از خرقه پر از شعری پر از کیوان
هوش مصنوعی: همه مانند چرخشی که با ستاره‌ها می‌چرخد، با ساز و آوازی پر از زیبایی و شعف هستند. آن‌ها از زیبایی‌ها و معانی پر شده‌اند، همچون چرخشی که پر از روشنایی و زینت است.
عماری بر شتر رهبر جلالش از نسیج زر
به در و گوهرش از سر مرصع کرده تا پایان
هوش مصنوعی: یک عماری که بر شتر نشسته، رهبری با جلال دارد و زینتش از طلا بافته شده است و جواهراتش با دقت و زیبایی تزئین شده‌اند تا پایان.
نوشته عهد منشوری امارت را و اندر وی
ز هر نوعی و هر جنسی بکرده بر تو بر پیمان
هوش مصنوعی: متنی در مورد توافق‌نامه یا پیمانی نوشته شده است که در آن به تمام نوع‌ها و اقسام مختلف اشاره شده و بر توافق بر روی آن تأکید شده است.
کمر شمشیر و اندر وی مرصع کرده گوهرها
که این را از میان برکش جهان از دشمنان بستان
هوش مصنوعی: کمربند شمشیر را با جواهرات زیبا آراسته‌اند تا از میان دشمنان، این سلاح را به دست آورده و پیروزی را از آن خود کند.
سپاهی بر نشان بی حد به کین جستن همه چیره
ز گیتی جور بردار و ز عالم فتنه ها بنشان
هوش مصنوعی: سپه‌سالار با تمام قدرت و نیرنگ، همه را زیر فشار و ظلم قرار داده و می‌خواهد بر کینه‌های خود غلبه کند. او باید از شر این فتنه‌ها و آشوب‌ها رهایی یابد و نظم را به دنیای خود بازگرداند.
گر آسایش همی خواهی بیاسای و وگر خواهی
که سوی غزو بخرامی تو به دانی رسوم آن
هوش مصنوعی: اگر آرامش می‌خواهی، باید آرام بگیری، و اگر می‌خواهی به جنگ بروی، باید آداب آن را بدانی.
به دست تست امر تو تو را فرمان روا باشد
زرایان خدمت و طاعت ز تو فرمودن فرمان
هوش مصنوعی: به دست تو قدرت و اختیار هست و تو باید فرمانروایی کنی. در این راستا، کسانی که در خدمت تو هستند، باید اطاعت کنند و از دستورات تو پیروی نمایند.
کنون زین پس تو هر روزی همه فتح و ظفر بینی
شود پر نامه فتحت همه روم و همه ایران
هوش مصنوعی: از این به بعد، هر روز پیروزی و موفقیت را خواهی دید، و نامه‌هایی پر از فتح و پیروزی از سرزمین‌های روم و ایران برایت می‌رسد.
ازین پس نصرت بی حد بود هر روز چون باشد
معین و یار تو بخت و دلیل و ناصرت یزدان
هوش مصنوعی: از این به بعد، هر روز نصرت و موفقیت بی‌پایانی خواهید داشت، زیرا اینکه یاری‌گر و حمایت‌کننده‌تان، خوشبختی و راهنمایی است که خداوند عطا کرده است.
سخا و زور تو شاها هدر کردست در گیتی
سخای حاتم طائی و زور رستم دستان
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت تو ای پادشاه در دنیا چیزی بیشتر از سخاوت حاتم طائی و قدرت رستم نیست و هر دو در کنار هم، به کسری ارزش چندانی نداشته‌اند.
گر از خشم تو بودی شب نخفتی هیچ کس در شب
ور از رای تو بودی مه نبودی ماه را نقصان
هوش مصنوعی: اگر خشم تو بود، هیچ‌کس در شب نمی‌خوابید و اگر نظر تو بود، دیگر ماهی در کار نبود که نقصان یابد.
همیشه تا همی تابد ز روی چرخ هفت انجم
همیشه تا همی پاید به گیتی در چهار ارکان
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که همیشه تا زمانی که آسمان و ستاره‌ها در دور و بر ما در حال حرکت و تابیدن هستند، این جهان و چهار عنصر اصلی آن نیز پابرجا و پایدار خواهند بود.
بقا بادت به سرسبزی و پیروزی و بهروزی
تو را هر روز عز افزون دگر روزت دو صد چندان
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی عمر طولانی و سرسبزی دارم، و امیدوارم که هر روز موفقیت و خوشبختی بیشتری به دست آوری و روزانه بر سعادت و خوشی‌های تو افزوده شود.
جلال و دولتت دایم ز سلطان هر زمان افزون
جلال و دولت سلطان به گیتی مانده جاویدان
هوش مصنوعی: سلطنت و بزرگی تو همیشه بایست و در هر زمانی، شکوه و قدرت تو بیشتر شود. سلطنت تو در جهان باقی و پایدار خواهد بود.