شمارهٔ ۱۷
پوستینی بخواستم از تو
تا زمستان به سر بریم در آن
حرمت ما بر تو بود چنانک
حرمت پوستین بر تابستان
بده ای خواجه پوستینم هین
بیشتر زانک پوستینت هان
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پوستینی بخواستم از تو
تا زمستان به سر بریم در آن
هوش مصنوعی: خواستم از تو یک پوستین بگیرم تا در طول زمستان با آن سر کنیم و از سرما در امان باشیم.
حرمت ما بر تو بود چنانک
حرمت پوستین بر تابستان
هوش مصنوعی: حرمت و احترام ما نسبت به تو مانند حرمت پوستین در فصل تابستان است. یعنی در تابستان، پوستین به خاطر گرما ارزشی ندارد و در واقع از استفاده افتاده است. این جمله کنایهای به بیارزشی یا کماهمیتی یک چیز در شرایط خاص دارد.
بده ای خواجه پوستینم هین
بیشتر زانک پوستینت هان
هوش مصنوعی: ای آقا، به من پوستینی بده، زیرا پوستین تو بیشتر از آنچه من نیاز دارم، هست.