گنجور

شمارهٔ ۲۴

ای به یادت عاشقان را هر نفس
خلوت اندر خلوت اندر خلوت است
ای حدیثت کشتگان را هر زمان
شربت اندر شربت اندر شربت است
ای وصالت عاشقان را دم به دم
عشرت اندر عشرت اندر عشرت است
ای جمال ذو الجلالت لایزال
وحدت اندر وحدت اندر وحدت است
خون بهای یک نظر از روی تو
جنت اندر جنت اندر جنت است
یک نفس بی یاد رویت زندگی
حسرت اندر حسرت اندر حسرت است
یک زمان بر خاک کویت بندگی
قربت اندر قربت اندر قربت است
دردمندم «یا أنیس العاشقین»
تا به کی؟ جان مبتلای فرقت است!
مستمندم «یا جلسی العارفین»
تا به کی؟ دل در بلای هجرت است!
مستحق و مفلس و درمانده ام
«یا کریم أکرم» که وقت همت است
رو سیاه و عاصی و شرمنده ام
«یا رحیم ارحم» که روز رحمت است
گر «وفایی» را گنه بسیار شد
رحمت عامت محیط کثرت است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به یادت عاشقان را هر نفس
خلوت اندر خلوت اندر خلوت است
هوش مصنوعی: تو که یاد تو باعث می‌شود عاشقان همیشه در حال تنهایی و خلوت باشند.
ای حدیثت کشتگان را هر زمان
شربت اندر شربت اندر شربت است
هوش مصنوعی: داستان تو برای هر کشته‌ای در هر زمانی، همچون نوشیدنی‌ای است که پیوسته بر نوشیدنی‌های دیگر افزوده می‌شود.
ای وصالت عاشقان را دم به دم
عشرت اندر عشرت اندر عشرت است
هوش مصنوعی: وصال تو باعث شادی و خوشی دائمی عاشقان است. هر لحظه از بودن تو برای آنان یک جشن است.
ای جمال ذو الجلالت لایزال
وحدت اندر وحدت اندر وحدت است
هوش مصنوعی: ای زیبایی که جلالت همیشه بر جاست، وحدت در وحدت و همواره در وحدت در حال است.
خون بهای یک نظر از روی تو
جنت اندر جنت اندر جنت است
هوش مصنوعی: بهای یک نگاه به چهره‌ات، به اندازه‌ای و به قدری ارزشمند است که می‌تواند جنت را در جنت‌های دیگر معنا کند.
یک نفس بی یاد رویت زندگی
حسرت اندر حسرت اندر حسرت است
هوش مصنوعی: زندگی بدون یاد تو پر از حسرت و ندامت است.
یک زمان بر خاک کویت بندگی
قربت اندر قربت اندر قربت است
هوش مصنوعی: یک زمانی بر روی خاک تو، بندگی و نزدیکی به تو به شدت احساس می‌شود که نزدیکی به تو، نزدیکی به خودت است.
دردمندم «یا أنیس العاشقین»
تا به کی؟ جان مبتلای فرقت است!
هوش مصنوعی: من دردمند هستم و ای مونس عاشقان، تا کی باید این گونه بگذرانم؟ جانم از جدایی رنج می‌برد!
مستمندم «یا جلسی العارفین»
تا به کی؟ دل در بلای هجرت است!
هوش مصنوعی: من به شدت نیازمند حضور و جمع اهل معرفت هستم. تا کی باید در انتظار باشم؟ دل من در درد و رنج هجرت و دوری است!
مستحق و مفلس و درمانده ام
«یا کریم أکرم» که وقت همت است
هوش مصنوعی: من به خاطر نیاز و فقر خود، به درگاه تو ای بزرگوار، درخواست کمک دارم، زیرا اکنون زمان تلاش و همت من است.
رو سیاه و عاصی و شرمنده ام
«یا رحیم ارحم» که روز رحمت است
هوش مصنوعی: من در این روز رحمت، بسیار شرمنده و ناامید هستم و به خداوندی رحیم و مهربان پناه می‌برم که مرا مورد رحمت قرار دهد.
گر «وفایی» را گنه بسیار شد
رحمت عامت محیط کثرت است
هوش مصنوعی: اگر وفایی گناه‌های زیادی کرده باشد، رحمت تو به قدری وسیع و گسترده است که هیچ چیز نمی‌تواند آن را محدود کند.

حاشیه ها

1404/01/08 20:04
فرید کیومرثیان زند

(( یا کریم یا لطیف )) 

یا کریم، ای که عطا بی‌منت است،
یا لطیف، ای که دلت چون رحمت است.
.. 
یا کریم، ای کرامت بی‌نهایت،
یا لطیف، ای نسیمِ صبحِ هدایت.
...
یا کریم، ای سفره‌دار آسمان،
یا لطیف، ای عشق پنهان در جهان.
.. 
یا کریم، ای پناهِ دلِ شکسته،
یا لطیف، ای نوازشگرِ خسته.
.... 
یا کریم، ای دستِ پر مهرِ پناه،
یا لطیف، ای نغمه‌ی آرامِ نگاه.
.. 
یا لطیف، ای نسیم نوازشِ دل‌های خسته،
یا کریم، ای عطوفتِ بی‌منتِ دستِ بسته.
..
یا کریم، ای گشاینده‌ی نهانی.
یا لطیف، ای نسیمِ مهربانی
... 
یا کریم، آرامش بخش روح لطفعلی،
یا لطیف، به فرید گشای درِ حق و نیکی.

 

تقدیم به رو پاک شهید لطفعلی خان زند
 قصیده از فرید کیومرثیان
شنبه - ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ شیراز