گنجور

شمارهٔ ۱۸

ای کائنات ذات ترا مظهر صفات
وی پیش اهل دیده صفات تو به ز ذات
تا روی دلفریب تو آهنگ جلوه کرد
شد جلوه گاه روی تو مجموع کاینات
تا آفتاب حسن و جمالت ظهور کرد
ظاهر شدند جمله ذرات ممکنات
از بس که ابر فیض تو بارید بر عدم
سر بر زد از زمین عدم چشمه حیات
خاک عدم نکرد ز آیات یکنظر
شد مورد تجلی واردات
ز صنام صومنات چو حسن تو جلوه کرد
شد بت پرست عابد اصنام سومنات
لات و منا ت را ز سر شوق سجده کرد
کافر چو دید حسن ترا از منات و لات
ای چرخ را بچرخ آورده عشق تو
از شوق تست جمله افلاک را برات
ایطفل لطف ایزد بیچون که چون توتی
هرگز ندیده دیده ابا و امهات
ای مخزن خزاین وی خازن امین
وی مشکل دو عالم و سر حل مشکلات
ای مرکز و مدار وجود و محیط خود
وی همچو قطب ثابت و چون چرخ بی ثبات
گر سوی تو سلام فرستم تویی سلام
ور بر تو من صلات فرستم تویی صلات
کی چون دهد ترا بتو آخر بگو مرا؟
ای تو ترا مزکی و تو ترا زکات
یا اجمل الجمال و یا املح الملاح
یا لطف اللطایف یا نکته النکات
یا اشمل ابمظاهر یا اکمل الظهور
یا برزخ البرازخ و یا جامع الشتات
هم گنج و هم طلسمی هم جسم و هم روان
هم اسم و هم مسما هم ذات و هم صفات
هم مغربی و هم مشرقی و شرق
هم عرش و فرش و عنصر افلاک و هم جهات

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کائنات ذات ترا مظهر صفات
وی پیش اهل دیده صفات تو به ز ذات
هوش مصنوعی: ای جهان، وجود تو نشانه‌ای از صفات خداوند است و در نظر بینایان، صفات تو به ذات او نسبت داده می‌شود.
تا روی دلفریب تو آهنگ جلوه کرد
شد جلوه گاه روی تو مجموع کاینات
هوش مصنوعی: وقتی چهره زیبای تو نمایان شد، تمامی عالم به تماشای زیبایی‌ات مشغول گردید.
تا آفتاب حسن و جمالت ظهور کرد
ظاهر شدند جمله ذرات ممکنات
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی و جذابت مثل خورشید نمایان شد، همه ذرات موجودات به ظهور درآمدند.
از بس که ابر فیض تو بارید بر عدم
سر بر زد از زمین عدم چشمه حیات
هوش مصنوعی: به دلیل فراوانی بارش رحمت تو، عدم نتوانست خود را پنهان کند و از زمینِ بی‌حالی، جویبار حیات به وجود آمد.
خاک عدم نکرد ز آیات یکنظر
شد مورد تجلی واردات
هوش مصنوعی: خاک عدم، با نشانه‌های یکتایی، به موضوع تجلی و ظهور واردات الهی تبدیل شد.
ز صنام صومنات چو حسن تو جلوه کرد
شد بت پرست عابد اصنام سومنات
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی تو ظاهر شد، آن‌چنان تأثیری گذاشت که عابدی که به بت‌ها ایمان داشت، به پرستش زیبایی تو روی آورد.
لات و منا ت را ز سر شوق سجده کرد
کافر چو دید حسن ترا از منات و لات
هوش مصنوعی: کافر به خاطر زیبایی تو، با شوق و اشتیاق برای لات و منات سجده کرد.
ای چرخ را بچرخ آورده عشق تو
از شوق تست جمله افلاک را برات
هوش مصنوعی: عشق تو سبب شده است که همه چیز در جهان به حرکت بیفتد و به دور تو بچرخد؛ همه اجزای آسمان تحت تاثیر شوق تو هستند.
ایطفل لطف ایزد بیچون که چون توتی
هرگز ندیده دیده ابا و امهات
هوش مصنوعی: ای کودک، لطف و رحمت خداوند بی‌نظیر است، زیرا تو مانند پرنده‌ توتی هستی که هرگز چشم والدینش چنین زیبایی را ندیده‌اند.
ای مخزن خزاین وی خازن امین
وی مشکل دو عالم و سر حل مشکلات
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ که همه چیز را در خود داری و نگهدارنده‌اش هستی، ای کسی که مسائل سخت دنیای ما را حل می‌کنی و رازهای دشوار را برای ما روشن می‌سازی.
ای مرکز و مدار وجود و محیط خود
وی همچو قطب ثابت و چون چرخ بی ثبات
هوش مصنوعی: تو محور و مرکز هستی و محیط خودت هستی، مانند قطبی ثابت و در عین حال مثل چرخ واره‌ای ناپایدار.
گر سوی تو سلام فرستم تویی سلام
ور بر تو من صلات فرستم تویی صلات
هوش مصنوعی: اگر من به تو سلامی بگویم، تو خود سلام هستی و اگر بر تو درود بفرستم، تو خود درود هستی.
کی چون دهد ترا بتو آخر بگو مرا؟
ای تو ترا مزکی و تو ترا زکات
هوش مصنوعی: کی به تو می‌گوید که در پایان کلام، من چه باید بگویم؟ ای کسی که تو را تصفیه می‌کند و تو را زکات می‌دهد.
یا اجمل الجمال و یا املح الملاح
یا لطف اللطایف یا نکته النکات
هوش مصنوعی: ای زیباترین زیبایی‌ها، ای دل‌نشین‌ترین دل‌نشین‌ها، ای لطیف‌ترین لطافت‌ها، ای نکته‌های ناب و ارزنده.
یا اشمل ابمظاهر یا اکمل الظهور
یا برزخ البرازخ و یا جامع الشتات
هوش مصنوعی: این جمله به دنبال طلب یا درخواست ویژگی‌هایی از یک مقامی بلندمرتبه است. گوینده خواسته است که یا این مقام تمام ویژگی‌ها و اوصاف را در بر بگیرد، یا به کمال و تمامی‌داشتن ویژگی‌ها برسد، یا به عنوان نقطه اتصال و پیوند میان موجودات و مفاهیم مختلف عمل کند و یا به جمع‌آوری و وحدت چیزهای پراکنده و متفاوت بپردازد. به عبارتی، این متن تأکید بر طلب کمال و جمع‌آوری دارد.
هم گنج و هم طلسمی هم جسم و هم روان
هم اسم و هم مسما هم ذات و هم صفات
هوش مصنوعی: این عبارت به مفهوم وجود یک حقیقت جامع و همه‌جانبه اشاره دارد که شامل عناصر مادی و معنوی، نام و مفهوم، و جوهر و ویژگی‌ها می‌شود. به عبارتی، این حقیقت هم جسمانی و هم روحانی، هم شناخته شده و هم نام‌گذاری شده، و در مجموع نشان‌دهنده تنوع و وحدت در وجود است.
هم مغربی و هم مشرقی و شرق
هم عرش و فرش و عنصر افلاک و هم جهات
هوش مصنوعی: تو هم در مغرب هستی و هم در مشرق، همچنین در عرش و فرش و در عناصر آسمانی و همه جهات.