شمارهٔ ۱۵
ای صفات بیکران تو طلسم گنج ذات
گنج ذات تو گشته مخفی ز طلسمات صفات
هست عالم سربسر نقش طلسم گنج تو
از طلسم و نقش هرگز حل نگردو مشکلات
ای صفاتت نقشبند کارگاه هردو کَون
سایه نور صفات توست نقش کاینات
ظل نقش کاینات از نور تو دارد ظهور
زانکه باشد انبساطش بر جمیع ممکنات
پرتو نور است سایه خود ندارد اختیار
زان سبب هرگز نباشد یکزمان او را ثبات
سایه ناچیز گوید هر زمانی نور را
ای بتو ظاهر شده ماهمچو تو ظاهر بذات
سایه هستی مینماید لیکن او را اصل نیست
نیست را از هست اگر بشناختی یابی نجات
کی خورد خضر حیات از آب حیوان شربتی
تا تو ظلمت را تصور کرده آب حیات
ایدل سرگشته حیران بساط مغربی
بیجهت را گر همی جویی گذر کن از جهات
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای صفات بیکران تو طلسم گنج ذات
گنج ذات تو گشته مخفی ز طلسمات صفات
هوش مصنوعی: ویژگیهای بینظیر تو مانند طلسمی است که گنج وجود تو را پنهان کرده و این گنج به خاطر آن ویژگیها در خفا مانده است.
هست عالم سربسر نقش طلسم گنج تو
از طلسم و نقش هرگز حل نگردو مشکلات
هوش مصنوعی: جهان بهطور کامل نمایی از جادوی گنجینه توست و تا زمانی که این جادو و نشانهها وجود دارند، مشکلات هرگز حل نخواهند شد.
ای صفاتت نقشبند کارگاه هردو کَون
سایه نور صفات توست نقش کاینات
هوش مصنوعی: ای ویژگیهای تو، هنرمندی را در کارگاه هستی به تصویر کشیدهای و هر دو عالم، سایهای از نور صفات تو هستند که جاى نقشآفرینی کائنات است.
ظل نقش کاینات از نور تو دارد ظهور
زانکه باشد انبساطش بر جمیع ممکنات
هوش مصنوعی: نور تو باعث پیدایش و ظهور تمامی موجودات دنیایی است، زیرا این نور به همه چیز گسترش پیدا میکند و بر روی همه ممکنات تأثیر میگذارد.
پرتو نور است سایه خود ندارد اختیار
زان سبب هرگز نباشد یکزمان او را ثبات
هوش مصنوعی: نور به خودی خود سایهای ندارد و به همین دلیل نمیتواند در یک زمان ثابت بماند.
سایه ناچیز گوید هر زمانی نور را
ای بتو ظاهر شده ماهمچو تو ظاهر بذات
هوش مصنوعی: سایهای ناچیز در هر زمانی به نور میگوید که تو چقدر آشکار و نمایان هستی، مانند ماه که به زیبایی و روشنی خود به وجود تو نمایان میشود.
سایه هستی مینماید لیکن او را اصل نیست
نیست را از هست اگر بشناختی یابی نجات
هوش مصنوعی: زندگی و وجود ما نمایان است، اما در واقعیت، او اصلی ندارد. اگر بتوانی تفاوت بین هستی و نیستی را درک کنی، به نجات و رهایی میرسی.
کی خورد خضر حیات از آب حیوان شربتی
تا تو ظلمت را تصور کرده آب حیات
هوش مصنوعی: کی خضر، آن پیامبر بزرگ که نوشیدنی خاصی به نام آب حیات را از آب حیوان دریافت کرد؟ تا زمانی که تو در تاریکی و جهالت به فکر نوشیدن آب حیات هستی.
ایدل سرگشته حیران بساط مغربی
بیجهت را گر همی جویی گذر کن از جهات
هوش مصنوعی: ای دل، اگر در جستجوی دلیلی برای سرگردانیات هستی، از جهات و سویی که دلبستهاش هستی عبور کن.