گنجور

شمارهٔ ۹۳ - به شاهد لغت کالیدن، بمعنی گریختن

ز کالیدن یک تن از رزمگاه
شکست اندر آید به پشت سپاه

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز کالیدن یک تن از رزمگاه
شکست اندر آید به پشت سپاه
هوش مصنوعی: وقتی که یکی از سربازان از میدان نبرد با شکست برمی‌گردد، به پس‌زمینه لشکر می‌پیوندد.