لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۷۴ - به شاهد لغت ملنگ، به معنی بیهوش

شمارهٔ ۷۵ - به شاهد لغت ماژ، بمعنی عشرت و سور کردن

ز جا جست چون آتشی بی درنگ
دل از باده عشق مست و ملنگ

هوش مصنوعی: شاعر در این بیت از احساسات شدید و بی‌تابی ناشی از عشق سخن می‌گوید. او مانند آتش، در جستجوی فراق و دوری است و دلش به خاطر عشق پر از سرمستی و شادابی شده است.

شمارهٔ ۷۳ - به شاهد لغت بستر آهنگ، به معنی لحاف یا آنچه بر روی لحاف و نهالی پوشند که گرد بر آن ننشیند

شمارهٔ ۷۴ - به شاهد لغت ملنگ، به معنی بیهوش

هوش مصنوعی: چگونه آتش به یک‌باره از جا جست و شعله‌ور شد، دل نیز از شراب عشق به شدت سرخوش و شاداب است.

ز جا جست چون آتشی بی‌درنگ

دل از باده عشق مست و ملنگ

شمارهٔ ۷۴ - به شاهد لغت ملنگ، به معنی بیهوش

اطلاعات

برگردان به زبان ساده