شمارهٔ ۴۷ - به شاهد لغت فاژ،بمعنی دهان دره
قیاس . . . ش چگونه کنم بیا و بگوی
ایا گذشته بشعر از بیانی و بوالحر
اگر ندانی بندیش تا چگونه بود
که سبزه خورده بفاژد بهار گه اشتر
شمارهٔ ۴۶ - به شاهد لغت جخش، بمعنی علتی که از گلو مانند بادنجان برآید و درد نکند و اگر ببرند بیم هلاکت باشد و اکثر مردم گیلان و فرغانه را باشد: از گردن او جخش در آویخته گوئیشمارهٔ ۴۸ - به شاهد لغت اژدر: ازین هفت سر اژدر عمر خوار
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قیاس . . . ش چگونه کنم بیا و بگوی
ایا گذشته بشعر از بیانی و بوالحر
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم با قیاسهای مختلف به مقایسه بپردازم؟ بیا و بگو آیا شعرهایی که از بیانی و بوالحسن گذشته به شمار میآیند، بهتر هستند یا نه؟
اگر ندانی بندیش تا چگونه بود
که سبزه خورده بفاژد بهار گه اشتر
هوش مصنوعی: اگر ندانی حال این سبزهها را، چگونه میتوانی بفهمی که در بهار، به وسیله شترها چگونه از بین میروند؟

لبیبی