شمارهٔ ۲ - به شاهد لغت چنگلوک، بمعنی کسیکه دست و پایش سست شده باشد و کژ
ای غوک چنگلوک چو پژمرده برگ کوک
خواهی که چون چکوک بپری سوی هوا
شمارهٔ ۱ - به شاهد لغت بسیچیدن، بمعنی ساز کار کردن: بباید بسیچیدن این کار راشمارهٔ ۳ - به شاهد لغت تکژ به معنی استخوان انگور: گر بیارند و بسوزند و دهندت بر باد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.