گنجور

شمارهٔ ۱۲ - به شاهد لغت کولک، بمعنی کدویی که زنان روستا پنبه در او نهند

زن برون کرد کولک از انگشت
کرد بر دوک و دوک ریسی پشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زن برون کرد کولک از انگشت
کرد بر دوک و دوک ریسی پشت
هوش مصنوعی: زن انگشتانش را روی دوک گذاشت و با دقت و مهارت، نخ را ریخت.