شمارهٔ ۱۰۱ - به شاهد لغت نخکله، بمعنی گوزی ( گردویی) سخت
ای بزفتی علم بگرد جهان
بر نگردم بتو مگر بمری
گرچه سختی چو نخلکه مغزت
جمله بیرون کنم بچاره گری
شمارهٔ ۱۰۰ - به شاهد لغت چنبه، بمعنی چوب پشت در . . . : دو چیزش برکن و دو بشکنشمارهٔ ۱۰۲ - به شاهد لغت چیستان، بمعنی اغلوطه پرسیدنی که بعربی لغز گویند: اگر این چیستان تو بگشایی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بزفتی علم بگرد جهان
بر نگردم بتو مگر بمری
هوش مصنوعی: ای که دانش تو به دور دنیا میتابد، هرگز به تو باز نخواهم گشت مگر اینکه بمیرم.
گرچه سختی چو نخلکه مغزت
جمله بیرون کنم بچاره گری
هوش مصنوعی: اگرچه شرایط سختی مانند درخت نخل را تجربه میکنی، اما من تمام تلاشم را میکنم تا به تو کمک کنم و از دردهایت بکاهم.

لبیبی