گنجور

شمارهٔ ۱۰۱ - به شاهد لغت نخکله، بمعنی گوزی ( گردویی) سخت

ای بزفتی علم بگرد جهان
بر نگردم بتو مگر بمری
گرچه سختی چو نخلکه مغزت
جمله بیرون کنم بچاره گری

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بزفتی علم بگرد جهان
بر نگردم بتو مگر بمری
هوش مصنوعی: ای که دانش تو به دور دنیا می‌تابد، هرگز به تو باز نخواهم گشت مگر اینکه بمیرم.
گرچه سختی چو نخلکه مغزت
جمله بیرون کنم بچاره گری
هوش مصنوعی: اگرچه شرایط سختی مانند درخت نخل را تجربه می‌کنی، اما من تمام تلاشم را می‌کنم تا به تو کمک کنم و از دردهایت بکاهم.