گنجور

شمارهٔ ۳۲

رندی و شب روی به دو عالم چکار ماست
شکرخدا که دلبر عیار یار ماست
در شام زلف یار چه احیا کنیم شب
گوید بروز وصل که شب زنده دار ماست
بر ما چو خضر شد صفت و ذات و اسم و فعل
شد امن دل که ذات حقیقت حصار ماست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رندی و شب روی به دو عالم چکار ماست
شکرخدا که دلبر عیار یار ماست
هوش مصنوعی: به خاطر وجود محبوب دل‌ران و باهوش ما، هیچ نیازی به نگرانی درباره‌ی دنیا و مسائل آن نداریم.
در شام زلف یار چه احیا کنیم شب
گوید بروز وصل که شب زنده دار ماست
هوش مصنوعی: در شب، زمانی که با زیبایی‌های یار مشغول هستیم، چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟ شب به ما می‌گوید که وقتی به هم می‌رسیم، این شب زنده و پر از شور و حال است.
بر ما چو خضر شد صفت و ذات و اسم و فعل
شد امن دل که ذات حقیقت حصار ماست
هوش مصنوعی: وقتی که خضر به ما شبیه شد، ویژگی‌ها و نام‌های ما نیز تغییر کرد و کارهایمان به آرامش رسید؛ زیرا ذات حقیقت، ما را در حفاظ خود قرار داده است.