گنجور

شمارهٔ ۲۲

هستم از لعل تو در آتش و آب
مردم و سوختم مرا دریاب
از جلال و جمال و زلف و رخت
میکند در دلم خطاب خطاب
از دل و آب دیده در عشقت
میخورم روز و شب شراب و کباب
آه کز نفس قیس و طاعت جان
چند باشیم در خطا و ثواب
همه زنار کافری بستند
از دو زلف تو شیخ و طفل و شباب
ز آتشت سوختیم با دم سرد
تا مرا سوختی ز آب و تراب
تو محیطی و هر چه موجودند
غرقه در موج بحر بی پایاب
خاک در کاه تست هر دو جهان
ان هذا اقل ما فی الباب
ما به نسبت صفات فعل توئیم
خویشتن گفته فلا انساب
هم بچشم تو دیده ام روشن
شدت ذات تو است بر توحجاب
هست کوهی چو قشر و عشقت لب
عین یکدیگرند قشر و لباب

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هستم از لعل تو در آتش و آب
مردم و سوختم مرا دریاب
هوش مصنوعی: من در آتش و آب عشق تو هستم و به شدت در حال سوختم. لطفاً مرا نجات بده.
از جلال و جمال و زلف و رخت
میکند در دلم خطاب خطاب
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حس زیبایی و جذابیت است که از وجود شخصی خاص و دلنشین به دل شاعر می‌آید. شاعر احساس می‌کند که آن فرد با زیبایی‌هایش هر گونه توجه و خطاب را به سمت خود جلب می‌کند و در دل او تأثیر عمیق و مثبتی می‌گذارد. زیبایی و جذابیت او به حدی است که احساسات شاعر را به هیجان درمی‌آورد.
از دل و آب دیده در عشقت
میخورم روز و شب شراب و کباب
هوش مصنوعی: من در عشق تو روز و شب با دل و اشک‌هایم نوشیدن شراب و خوردن کباب می‌کنم.
آه کز نفس قیس و طاعت جان
چند باشیم در خطا و ثواب
هوش مصنوعی: ای کاش که ما هم از نفس قیس و از اطاعت جان بهره‌مند می‌شدیم و در راه خطا و درستکاری کامیاب می‌بودیم.
همه زنار کافری بستند
از دو زلف تو شیخ و طفل و شباب
هوش مصنوعی: همه به خاطر زیبایی‌های دو زلف تو، از کافری خود را در بند زنجیرها کرده‌اند، حتی مردان و بچه‌گان و جوانان.
ز آتشت سوختیم با دم سرد
تا مرا سوختی ز آب و تراب
هوش مصنوعی: از آتش تو سوخته‌ایم با نفس سردت، تا اینکه مرا در آب و خاک سوزانیدی.
تو محیطی و هر چه موجودند
غرقه در موج بحر بی پایاب
هوش مصنوعی: تو فضایی هستی و همه موجودات در دریا و امواج بی‌پایان آن غرق شده‌اند.
خاک در کاه تست هر دو جهان
ان هذا اقل ما فی الباب
هوش مصنوعی: خاک در کاه تو، نشانه‌ای است که همه چیز در جهان در این جمله نهفته است. این بیان به ما می‌گوید که هر چیزی که در زندگی وجود دارد، حتی کوچک‌ترین چیزها نیز اهمیت و معنی خاص خود را دارند.
ما به نسبت صفات فعل توئیم
خویشتن گفته فلا انساب
هوش مصنوعی: ما با توجه به ویژگی‌های اعمال تو، خود را می‌شناسیم و نسب‌های خود را نمی‌دانیم.
هم بچشم تو دیده ام روشن
شدت ذات تو است بر توحجاب
هوش مصنوعی: من با نگاه تو، روشنی و راستی وجودت را حس کرده‌ام که بر اثر پرده‌ها و حجاب‌ها پنهان شده است.
هست کوهی چو قشر و عشقت لب
عین یکدیگرند قشر و لباب
هوش مصنوعی: عشق تو مانند قشر کوه است و در عمق آن، لب آب قرار دارد؛ هر دو به هم مرتبط و متصل هستند.