گنجور

شمارهٔ ۵۱ - حسن تعلیل

جانب سایه شده مردم روان
سایه به دنباله مردم دوان
پرده نشین گشت فلک سوبسوی
با همه زالی شد پوشیده روی
از سم اسپش که زمین کرد چاک
خاک پر از مه شد و مه پر ز خاک
دیدن او را کله افگند ماه
بلکه فتادش گرء، دیدن کلاه
خواست که پیشش ز سپهر برین
ماه فرود آید و بوسد زمین
سوی فلک رفت زمیدانش گرد
هم به فلک ماه زمین بوس کرد
اوج معانی نه به مقدار طبع
بلکه گذشته ز سماوات سبع
رفت زمین را چو حجاب از میان
گشت پدید از تهٔ آب آسمان
بس که زمین رفت ز همراهیش
گاو زمین شد خورش ماهیش

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانب سایه شده مردم روان
سایه به دنباله مردم دوان
هوش مصنوعی: مردم به سمت سایه می‌روند و سایه نیز به دنباله آنها حرکت می‌کند.
پرده نشین گشت فلک سوبسوی
با همه زالی شد پوشیده روی
هوش مصنوعی: آسمان به مانند یک پرده‌نشین در آمده و تمام رنگ‌ها با وجود زوال و کهنگی، چهره‌اش را پوشانده است.
از سم اسپش که زمین کرد چاک
خاک پر از مه شد و مه پر ز خاک
هوش مصنوعی: از سم اسب، زمین دچار ترک و شکاف شد و نتیجه‌اش این شد که خاک پر از مه و غبار گشت.
دیدن او را کله افگند ماه
بلکه فتادش گرء، دیدن کلاه
هوش مصنوعی: دیدن او باعث می‌شود که چهره‌اش به زیبایی ماه درآید و اگر به او نزدیک شوی، این زیبایی همچون کلاهی بر سرت قرار می‌گیرد.
خواست که پیشش ز سپهر برین
ماه فرود آید و بوسد زمین
هوش مصنوعی: خواست که ماه از آسمان پایین بیاید و زمین را ببوسد.
سوی فلک رفت زمیدانش گرد
هم به فلک ماه زمین بوس کرد
هوش مصنوعی: از زمین به سمت آسمان قامتش بلند شد و در آسمان، ماه زمین را در آغوش گرفت.
اوج معانی نه به مقدار طبع
بلکه گذشته ز سماوات سبع
هوش مصنوعی: اوج معانی به اندازه ظرفیت انسان نیست، بلکه فراتر از آسمان‌ها و طبقات بالایی است.
رفت زمین را چو حجاب از میان
گشت پدید از تهٔ آب آسمان
هوش مصنوعی: زمین از زیر پوشش خود خارج شد و از عمق آب مفهوم آسمان نمایان گشت.
بس که زمین رفت ز همراهیش
گاو زمین شد خورش ماهیش
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه زمین از همراهی گاو دور شده، حالا زمین به حالت افسرده و غمگینی درآمده و مثل این است که خورشید از آسمان به خاطر آن زمین درونش ماهی پیدا کرده است.