شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
رخش طلب کرد شه کام گار
شد بگهٔ چاشت به دولت سوار
از روش پیل کران تا کران
سر به سر اندام زمین شد گران
صف سیاه از علم سرخ و زرد
نسخهٔ دیباچهٔ نوروز کرد
شه به ته چتر سیه می چمید
اول شب صبح دوم میدمید
شاه به دروازهٔ دولت شتافت
داد به دروازه گشادی که یافت
نغمهٔ مطرب زگلوگاه ساز
گوش نیوشنده همی کرد باز
ماه وشان چرخ زنان پای کوب
گشته به مو از ره شه خاکروب
بس که فشاندند ز هر سو نثار
فرش زمین شد ز در شاهوار
شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی ): کرد چو ره در سرطان آفتابشمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی: حضرت دهلی کنف دین و داد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1397/12/20 20:03
سعید فاضلی
در مصراع اول از بیت سوم اشتباه تایپی به چشم می خورد ...
صف سیاه از علم سرخ وز رد
که باید به این شکل تصحیح شود ...
صف سیاه از علم سرخ و زرد