گنجور

شمارهٔ ۷۱۷

آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند
چه شود روزی، اگر یاد گدایی بکند
شهر شوریده و او رو ننماید، چه نکوست؟
من ازان روز بترسم که بلایی بکند
مست و شمشیر کشان بر سرم آید هر روز
یارب، اندر دلش افگن که خطایی بکند
مرو، ای دوست که آهم اثری خواهد کرد
گرت اینجا نکند، آخر جایی بکند
دوش نظاره کنت دید و نخفت از شادی
صبر کن تا غم هجرانش سزایی بکند
بخت ما گرنه چو ما سوخته باشد آخر
کار پیچیده ما را سر و پایی بکند
با چنین جور و جفایی که تو داری پس ازین
نه همانا که مرا عمر وفایی بکند
پر غبار آید از کوی تو خسرو هر روز
در دود گریه و در حال صفایی بکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند
چه شود روزی، اگر یاد گدایی بکند
هوش مصنوعی: کسی که هر شب در دلم جایی دارد و به یادش می‌افتم، چه می‌شود اگر روزی به یاد من بیفتد و حس نیاز کند؟
شهر شوریده و او رو ننماید، چه نکوست؟
من ازان روز بترسم که بلایی بکند
هوش مصنوعی: شهر در حال آشفتگی است و او خود را نشان نمی‌دهد، آیا این خوب است؟ من از آن روز می‌ترسم که مشکلی پیش بیاید.
مست و شمشیر کشان بر سرم آید هر روز
یارب، اندر دلش افگن که خطایی بکند
هوش مصنوعی: هر روز وقتی که مست و مسلح به سمت من می‌آیند، ای خدای من، در دل آنها بگذار که دست به اشتباهی بزنند.
مرو، ای دوست که آهم اثری خواهد کرد
گرت اینجا نکند، آخر جایی بکند
هوش مصنوعی: نرو، ای دوست، زیرا صدای دلbroken من تأثیری خواهد داشت. اگر در این مکان تأثیری نگذارد، در جای دیگری حتماً اثر خواهد گذاشت.
دوش نظاره کنت دید و نخفت از شادی
صبر کن تا غم هجرانش سزایی بکند
هوش مصنوعی: شب گذشته تو را تماشا کردم و از خوشحالی خوابم نبرد. صبر کن تا اندوه جدایی‌اش چیزی برای تحمل کردن به تو بدهد.
بخت ما گرنه چو ما سوخته باشد آخر
کار پیچیده ما را سر و پایی بکند
هوش مصنوعی: اگر به شانس ما بستگی نداشته باشد و مانند ما در آتش سوخته باشد، در نهایت سرنوشت ما به جایی خواهد رسید که همه چیز بر هم خواهد خورد.
با چنین جور و جفایی که تو داری پس ازین
نه همانا که مرا عمر وفایی بکند
هوش مصنوعی: با این همه بدی و سخت‌گیری که تو داری، دیگر مسلماً برای من عمری باقی نخواهد ماند که وفا و صداقتی داشته باشد.
پر غبار آید از کوی تو خسرو هر روز
در دود گریه و در حال صفایی بکند
هوش مصنوعی: هر روز خسرو از کوی تو پر از غبار و غمگین می‌آید و در این حال، در میان دود اشک‌ها، حالتی از آرامش و زیبایی را به وجود می‌آورد.