گنجور

شمارهٔ ۶۰۰

چشمم همه روز خون تراود
من دانم و دل که چون تراود
نتراوم پیش هیچ مردم
کز مردم دیده خون تراود
دل گر ز تو لخته شد محال است
کاین حال به آزمون تراود
با دیده مگوی راز، ای دوست
زیرا که روان برون تراود
من دست بشویم از تو هر چند
لیکن دیده فزون تراود
گر عقل مرا کسی بکاود
دانم که از او جنون تراود
افسون چه کنی به ریش خسرو؟
کاین بیشتر از فسون تراود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمم همه روز خون تراود
من دانم و دل که چون تراود
هوش مصنوعی: چشمم هر روز پر از اشک تو است و من این را می‌دانم، و قلبم نیز این حس را دارد که چگونه به خاطر تو داغدار می‌شود.
نتراوم پیش هیچ مردم
کز مردم دیده خون تراود
هوش مصنوعی: من اجازه نمی‌دهم که در برابر هیچ انسانی که خون تو را دیده، خودم را بشکنم و ضعف نشان دهم.
دل گر ز تو لخته شد محال است
کاین حال به آزمون تراود
هوش مصنوعی: اگر دل انسان از تو جدا شود، بعید است که این حال و وضعیت دوباره به آزمایش بیفتد.
با دیده مگوی راز، ای دوست
زیرا که روان برون تراود
هوش مصنوعی: با چشم خود راز و رمز را آشکار نکن، ای دوست، زیرا که روح و جان بیرون می‌آید.
من دست بشویم از تو هر چند
لیکن دیده فزون تراود
هوش مصنوعی: من با وجود اینکه از تو فاصله می‌گیرم و خودم را از تو جدا می‌کنم، اما احساسات و یاد تو همچنان در قلب و ذهنم باقی خواهد ماند.
گر عقل مرا کسی بکاود
دانم که از او جنون تراود
هوش مصنوعی: اگر کسی به عقل من دقت کند و خوب بشناسد، متوجه می‌شود که جنون از او نشئت می‌گیرد.
افسون چه کنی به ریش خسرو؟
کاین بیشتر از فسون تراود
هوش مصنوعی: افسون و جادو به چه کار خسرو می‌آید؟ چون این زیبایی و جذابیت که در توست، از هر جادو و فریبی بیشتر است.