گنجور

شمارهٔ ۵۹۶

گر دلبر من بر من آید
دل در بر و روح در تن آید
شبها ز هوا گرفته ام باز
وقت است که در نشیمن آید
ترسم که در انتظار رویش
رویم به نماز خفتن آید
شد موسم آنکه در گلستان
بلبل به نوا به گفتن آید
ابر آب زند ز دیده بر خاک
فراش صبا به رفتن آید
وز ناله مرغ و گریه ابر
گل خندد و در شکفتن آید
ساقی کشد انتظار بلبل
تا باز گلی به گلشن آید
چون شمع ستاده ام به یک پا
پروانه اگر به کشتن آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر دلبر من بر من آید
دل در بر و روح در تن آید
هوش مصنوعی: اگر معشوق من به سراغ من بیاید، قلبم در آغوشش و جانم در بدنم قرار می‌گیرد.
شبها ز هوا گرفته ام باز
وقت است که در نشیمن آید
هوش مصنوعی: شب‌ها از هوا ناراحت شده‌ام، دوباره وقتی است که به خانه برگردد.
ترسم که در انتظار رویش
رویم به نماز خفتن آید
هوش مصنوعی: می‌ترسم که در انتظار دیدن چهره‌ات، خوابم ببرد و نتوانم دعا کنم.
شد موسم آنکه در گلستان
بلبل به نوا به گفتن آید
هوش مصنوعی: زمانی فرارسیده که بلبل در باغ گل شروع به آواز خواندن و صحبت کردن می‌کند.
ابر آب زند ز دیده بر خاک
فراش صبا به رفتن آید
هوش مصنوعی: ابر به واسطه بارش باران، اشک‌هایی را از چشمانش بر روی زمین می‌ریزد و نسیم صبحگاهی نیز برای رفتن در حال آماده شدن است.
وز ناله مرغ و گریه ابر
گل خندد و در شکفتن آید
هوش مصنوعی: از ناله‌ی پرنده و اشک ابر، گل خندیده و شکوفا می‌شود.
ساقی کشد انتظار بلبل
تا باز گلی به گلشن آید
هوش مصنوعی: شراب‌دهنده به بلبل می‌گوید که او منتظر است تا دوباره گلی در باغ به شمع آید و شادی و زیبایی را به ارمغان آورد.
چون شمع ستاده ام به یک پا
پروانه اگر به کشتن آید
هوش مصنوعی: من مانند شمع هستم که با یک پا ایستاده‌ام و اگر پروانه‌ای به سمت من بیاید، ممکن است جانم را در خطر بیندازد.