گنجور

شمارهٔ ۱۸۶۷

هر شب، ای ماه، کجا می گردی؟
از من خسته جدا می گردی
گر به ذکر تو دمی گردد دل
هیچ گرد دل ما می گردی؟
ورق جور به کف چون خط خویش
همه در گرد بلا می گردی
با خط خویش بگویی کامشب
گرد خورشید چرا می گردی؟
من کجا تا به کجا در طلبت؟
تو کجایی و کجا می گردی؟
من دهن باز چو گل منتظرت
تو پریشان چو صبا می گردی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر شب، ای ماه، کجا می گردی؟
از من خسته جدا می گردی
هوش مصنوعی: هر شب، ای ماه، کجا می‌روی؟ چرا از من دور می‌شوی و خسته می‌شوی؟
گر به ذکر تو دمی گردد دل
هیچ گرد دل ما می گردی؟
هوش مصنوعی: اگر به یاد تو لحظه‌ای دل ما شاد شود، آیا دل تو هم بر گرد ما نمی‌گردد؟
ورق جور به کف چون خط خویش
همه در گرد بلا می گردی
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت به دست خودت است و همه چیز در دایره‌ی مشکلات قرار دارد، چگونه می‌توانی با آرامش به آن نگاه کنی؟
با خط خویش بگویی کامشب
گرد خورشید چرا می گردی؟
هوش مصنوعی: آیا با قلم خود به من می‌گویی که امشب چرا دور خورشید می‌چرخید؟
من کجا تا به کجا در طلبت؟
تو کجایی و کجا می گردی؟
هوش مصنوعی: من چه بلایی بر سر خودم آورده‌ام که در جستجوی تو هستم؟ تو کجایی و در کدام مکان به دنبال من می‌گردی؟
من دهن باز چو گل منتظرت
تو پریشان چو صبا می گردی
هوش مصنوعی: من مانند گلی دهانم را باز کرده‌ام و منتظر تو هستم، در حالی که تو به آرامی همچون نسیم در حال حرکت هستی.