گنجور

شمارهٔ ۱۸۴۹

می به جام ار چه زخون من مسکین داری
نوش بادت که شکرخنده شیرین داری
دو حیات است ز یک خنده تو عاشق را
زانکه در حقه یک خنده دو پروین داری
زان لب ساده گرم بوسه ببخشی، کم ازآنک
نظری جانب این گریه رنگین داری
پیش صوفی گذرو، گریه خونین، فرمای
تا به خون دست بشوید دلش از دین داری
نگری در من و چون من نگرم برشکنی
این چه فتنه ست که بهر من مسکین داری
خار در بستر تنهاییم افگند فراق
زان چه سودم که تو آن بر گل و نسرین داری؟
همه را زنده کنی و بکشی خسرو را
جان من این چه طریق است و چه آیین داری؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می به جام ار چه زخون من مسکین داری
نوش بادت که شکرخنده شیرین داری
هوش مصنوعی: اگرچه جام تو پر است از خون من بیدرد، نوش جانت باشد که لبخندت مانند شکر شیرین است.
دو حیات است ز یک خنده تو عاشق را
زانکه در حقه یک خنده دو پروین داری
هوش مصنوعی: دو نوع زندگی از یک لبخند تو به وجود می‌آید و عاشق را به وجد می‌آورد، زیرا با یک لبخند تو دو ستاره در آسمان داری.
زان لب ساده گرم بوسه ببخشی، کم ازآنک
نظری جانب این گریه رنگین داری
هوش مصنوعی: از آن لب بی‌پناه که بوسه‌ای به من می‌دهد، کمتر از آن است که توجهی به این اشک‌های رنگین من داشته باشی.
پیش صوفی گذرو، گریه خونین، فرمای
تا به خون دست بشوید دلش از دین داری
هوش مصنوعی: برو پیش صوفی و با اشک‌های خونین خود از او بخواه که دلش را از دین‌داری پاک کند.
نگری در من و چون من نگرم برشکنی
این چه فتنه ست که بهر من مسکین داری
هوش مصنوعی: به من بنگر و وقتی من به تو نگاه می‌کنم، قلبم را می‌شکنی. این چه مشکلی است که تو برای من، آدم بیچاره، ایجاد کرده‌ای؟
خار در بستر تنهاییم افگند فراق
زان چه سودم که تو آن بر گل و نسرین داری؟
هوش مصنوعی: در تنهایی‌ام درد و غم مانند خار وجود دارد و این دوری از تو چه به من می‌آورد؟ وقتی تو در کنار گل‌ها و نسرین هستی و من در این وضعیت!
همه را زنده کنی و بکشی خسرو را
جان من این چه طریق است و چه آیین داری؟
هوش مصنوعی: چرا باید همه را زنده کنی و سپس خسرو را بکشی، ای جان من؟ این چه روش و چه جریانی است که در پیش داری؟