شمارهٔ ۱۶۲
ندانستم که اهلیت گناهست
ایا این ره که می پویم چه راهست
ز جور روزگار و طعن دشمن
جهان بیش جهان بینم سیاهت
نه هر مردی تواند کرد مردی
سوار شیر دل پشت سپاهست
کسان را بر در هر کس پناهی
مرا بر درگه لطفش پناهست
اگر آهی کشم درهم کشد روی
مگر آیینه را تندی ز آهست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندانستم که اهلیت گناهست
ایا این ره که می پویم چه راهست
هوش مصنوعی: من نمیدانستم که آیا ارتکاب گناه بخشی از سرنوشت من است یا این که راهی که انتخاب کردهام کدام مسیر است.
ز جور روزگار و طعن دشمن
جهان بیش جهان بینم سیاهت
هوش مصنوعی: از ظلم و سختی روزگار و سخنان تند دشمن، به جایی رسیدهام که دنیای اطرافم را تیره و تار میبینم.
نه هر مردی تواند کرد مردی
سوار شیر دل پشت سپاهست
هوش مصنوعی: هر مردی نمیتواند به معنای واقعی مردانه عمل کند؛ تنها کسی که شجاعت و دلیرانگی مثل شیر دارد، در میدان نبرد و در صفوف جنگ، میتواند به عنوان مردی برجسته شناخته شود.
کسان را بر در هر کس پناهی
مرا بر درگه لطفش پناهست
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگیاش به جایی برای پناه بردن نیاز دارد، اما برای من این پناهگاه، رحمت و لطف خداوند است.
اگر آهی کشم درهم کشد روی
مگر آیینه را تندی ز آهست
هوش مصنوعی: اگر من آه بکشم، چهرهام بر میگردد و همه چیز به هم میریزد، مگر اینکه آینه بدون عجله این را نشان دهد.