شمارهٔ ۱۳۷۰
دل آواره به جایی ست که من می دانم
جان گرفتار هوایی ست که من می دانم
بوی خون دل و مشک سر زلفیم رسید
مگر این باد زجایی ست که من می دانم؟
سبزه بر خاک شهیدانش، دلا، خوار مبین
زان که مهر گیایی ست که من می دانم
چشم و زلف و رخت، ار چه همه عشاق کش اند
لیکن این شکل بلایی ست که من می دانم
گفتی از تیغ سیاست کنم، این لطف بود
زان که هجر تو سزایی ست که من می دانم
عمر در کوی توام رفت و نگفتی روزی
کین همان کهنه گدایی ست که من می دانم
آنکه با خسرو گویی که وفا خواهم کرد
این هم، ای شوخ، جفایی ست که من می دانم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل آواره به جایی ست که من می دانم
جان گرفتار هوایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: دل بیقرار به مکانی میرسد که من از آن آگاه هستم و جان هم در شرایطی قرار دارد که من به خوبی از آن خبر دارم.
بوی خون دل و مشک سر زلفیم رسید
مگر این باد زجایی ست که من می دانم؟
هوش مصنوعی: بوی خون دل و عطر مشک موی سرم به مشامم رسید. آیا این نسیم از جایی است که من به خوبی میشناسم؟
سبزه بر خاک شهیدانش، دلا، خوار مبین
زان که مهر گیایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: برای تو که دلت نگرانی است، سبزهای که بر خاک شهیدان روییده را دست کم نگیر. این سبزه نشان از عشق و امیدی دارد که در دل آنها وجود دارد و من به این موضوع واقفم.
چشم و زلف و رخت، ار چه همه عشاق کش اند
لیکن این شکل بلایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: چشم، زلف و چهرهات هرچند برای همه عاشقان جذاب و دلربا هستند، اما این زیباییها بلای خاصی هستند که من به خوبی از آن مطلع هستم.
گفتی از تیغ سیاست کنم، این لطف بود
زان که هجر تو سزایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: گفتی که با چیرگی سیاست میتوانم بر تو تاثیر بگذارم، این محبت بود چون که من میدانم دوری از تو، عذابی است که سزاوار آن هستم.
عمر در کوی توام رفت و نگفتی روزی
کین همان کهنه گدایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: عمر من در راه تو گذشت و تو هرگز به من نگفتی که این همان گدای قدیمی است که من خوب میشناسم.
آنکه با خسرو گویی که وفا خواهم کرد
این هم، ای شوخ، جفایی ست که من می دانم
هوش مصنوعی: کسی که به شاه میگوید که به او وفا خواهد کرد، در واقع به او ظلم میکند، زیرا من این را خوب میدانم.

امیرخسرو دهلوی