گنجور

شمارهٔ ۱

ابر می‌بارد و من می‌شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه‌کنان، ابر جدا، یار جدا
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل روی‌سیه مانده ز گلزار جدا
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد ای مردم چشم
مردمی کن مشو از دیدهٔ خونبار جدا
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده چون دیده از آن نعمت دیدار جدا
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت
زود برگیر و بکن رخنهٔ دیوار جدا
می‌دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست
پیش از آن خواهی، بستان و نگهدار جدا
حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابر می‌بارد و من می‌شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟
هوش مصنوعی: باران می‌بارد و من از یارم دور می‌شوم، چطور می‌توانم در چنین روزی که دل‌تنگ او هستم، خود را به آرامش برسانم؟
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه‌کنان، ابر جدا، یار جدا
هوش مصنوعی: ابر و باران و من و محبوبم به وداع همدیگر نشسته‌ایم، همه در حال گریه کردنیم، ابر از من جداست و محبوب نیز.
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل روی‌سیه مانده ز گلزار جدا
هوش مصنوعی: چمن تازه سبز شده و هوا دلپذیر است، باغ پر از سبزه است، ولی بلبل با رخ سیاهش از گلزار دور افتاده.
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
هوش مصنوعی: ای آن کس که در هر رشته از موهای زلفت مرا به بند کشیده‌ای، با این حال چه کار می‌کنی؟ همه بندهایم را یکباره باز کن و آزادیم کن.
دیده از بهر تو خونبار شد ای مردم چشم
مردمی کن مشو از دیدهٔ خونبار جدا
هوش مصنوعی: چشمانم به خاطر تو پر از اشک و غم شده است، ای انسان، تو هم با مردم همدردی کن و از غم و اندوه دور نشو.
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده چون دیده از آن نعمت دیدار جدا
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌خواهم که نعمت دیدن باقی بماند، زیرا پس از این، مانند دیدن خواهد بود که از آن نعمت ملاقات جدا شده است.
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت
زود برگیر و بکن رخنهٔ دیوار جدا
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر تو پر از اشک و درد شده است. زودتر از خاکی که بر سر راهت افتاده، برگرد و دیوار جدایی را بشکن.
می‌دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست
پیش از آن خواهی، بستان و نگهدار جدا
هوش مصنوعی: من جانم را به تو می‌دهم، اما اگر به این موضوع باور نداری، قبل از اینکه برود، آن را بگیر و به طور جداگانه حفظ کن.
حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
هوش مصنوعی: زیبایی تو دیری نمی‌پاید؛ هنگامی که از خسرو دور شدی، گل نیز مدت زیادی باقی نماند، وقتی که از خار جدا شد.

خوانش ها

شمارهٔ ۱ به خوانش زهرا بهمنی

حاشیه ها

1395/06/29 12:08
کسرا

وه که در هوای بارانی چه میکند این شعر با دل و جان

1395/12/15 14:03
آریو

با صدای دلنشین همایون شجریان در آلبوم رگ خواب بسیار زیباتر شد

1395/12/15 22:03
علی

همایون شجریان با صدای دل نشینش ذر آلبوم رگ خواب قطعه ی ابر می بارد این شعر را خونده ولی متاسفانه تو سایت بیپ تونز این آلبوم فعلا موجود نیستش

1395/12/17 15:03
علی

عجیب ترین و دلنشین ترین نکته ی این شعر واسه من اینه که هم عاشق از فراق می ناله هم معشوق!!!!!تا حالا غزل ندیده بودم اینطور!!!!اگه حماسه ی عاشقانه بود قابل هضم بود برام ولی این غزل انقدرررررر قوی این احساس دو طرفه رو بیان کرده که آدم از واکنش درمی ماند!!!!!
صدای همایون هم که...گفتن ندارد!

1401/04/24 11:06
ناپیدا

عشق دوطرفه است همیشه ... عاشق معشوق هم است و معشوق عاشق هم است ... کتاب حالات عشق مجنون را بخوانید 

1395/12/17 23:03
کافه چی

ای کاش ای کاش این شعر و بخونه کاش صدای شجریان و بشنوه اونوقت بفهمه چه غوغایی تو دلمه رفیق کاش بودی...

1396/01/07 03:04
امین

شاعر عالی، همایون عالی، فقط ببینید اهنگی که سهراب پورناظری زده چیه، اصلا وحشتناک و بی نظیره...

1396/01/12 01:04
ناشناس

سلام و خدا قوت
بیت 8 مصرع دوم، به لحاظ معنایی بجای "پیش" کلمه "بیش" صحیح نیست؟

1402/04/08 08:07
خلیل بهرامیان

درود دوست گرامی . با توجه به مفهوم شعر که میفرماید :" بهای نرفتنت را جان خودم قرار میدهم . اگر باور نمیکنی ، پیش از آنکه(بخواهی) بروی ، آنرا (جانم) از من بستان و جریان جدایی را متوقف کن! همانطور  که ملاحظه میفرمایید "کلمه "پیش"معنی شعر را کامل میکند اما کلمه "بیش" در اینجا ایجابی ندارد. (البته این نظر حقیر است.)

1396/02/26 19:04
کیوان

بیت دوم ایا من جدا گریه کنم، ابر جدا، یار جدا نیست؟ قشنگتر نیست؟

1401/03/14 17:06
آشفته آنم

زیبایی اصلا مهم نیست در اینجا و در این شعر
نظر شاعر و نوشته شاعر مهمه
ما نباید به خاطر اینکه از نظر افراد امروزی یا از نظر خودمون یک چیز قشنگه دست ببریم در دیوان یک شاعر
سلیقه ی شاعر در اون لحظه و چیزی که در گذر زمان مانگار بوده قطعا باید ماندگار باشه
درود و سپاس

1401/03/17 10:06
حمیدرضا قدیر

کیوان جان، به سلیقه شما و بنده نیست!

شاعر اینگونه سروده

1396/02/28 20:04
Ali

این غزل اینقدر برام درد داشت که یک شبانه روز برای کسی که ازم جدا شده گریه کردم واقعا آتشی به دلم زد با صدای عالی همایون شجریان

1396/02/07 05:05
سروش

احتمالا بیت دوم به شکل زیر باید باشد:
ابر، باران و من و ...
منظور شاعر این بوده که ابر سرشار از باران است و من و یار به وداع ایستاده ایم. به وداع ایستادن ابر خیلی منطقی به نظر نمی رسد.

1396/03/29 00:05
مهرداد

لطفن لینک آهنگ همایون شجریان رو هم اضافه کنید.
سپاس.

1396/03/15 13:06
منتقد

خیر کیوان جان..اینچنین که هست و خود شاعر سروده، هم از لحاظ زبانی و هم موسیقیایی بهتر است

1396/03/15 13:06
منتقد

سروش جان این ویرگولی که شما گذاشتید، تفاوتی در اصل قضیه نکرده

1396/03/16 18:06
مسعود maskhaz@gmail.com

مصرع اول بیت دوم صحیح اینست :
ابر ، باران و .....
درست معادل « ابر می بارد »
یعنی باران صفت ابر است
یعنی ابر در حال باریدن است و
من و یار به وداع یکدیگر ایستاده ایم .
اگر واو عطف بین ابر و باران بود پس
چرا در مصرع بعد از من و ابر و یار
می گوید ولی حرفی از باران نمی زند ؟

1402/02/08 19:05
رهی رهگذر

با جناب مسعود عزیز کاملن موافقم. در ضمن "ابر" شاید، مگر "باران" کجا میتواند "ستاده" باشد.

1396/04/27 18:06
Ben Omar

جناب maskhaz
درست نوشته اند. مصرع اول بیت دوم - باران اسم نیست. اسم فعل است - یعنی ابر باران است - دارد مببارد از فعل باریدن
همایون خان شجریان هم اشتباه خوانده و یک واو بین ابر و باران گذاشته.
ابر باران - جوی روان - باران و روان صفت نیستند - اسم فعل اند.
ابر باران - که با - جدا گریه کنان هم آهنگی پیدا میکنند.
اگر به اشتباه - ابرو باران و من و یار بگوئیم - 4 عامل داریم
ابر - باران - من - یار
در مصرع دوم شاعر فقط از 3 عامل یاد میکند:من - ابر - یار

1396/04/28 04:06
بی سواد

جناب بهمن
ابر و جوی البته اسم اند، باران و روان اما صفت اند صفت فاعلی خاص یا صفت حالیه .
اسم فعل ؟؟
شاید اسم فاعل مورد نظر بوده است.

1396/04/30 00:06
ترانه

جناب کیوان
در دستور زبان فارسی هنگامی یک فعل یا لغت به قرینه لفظی حذف می شه که عینا در جمله بعدی تکرار بشه.اینجا اگر بگیم گریه کنم، جملات به این صورت میشه :ابر جدا گریه کنم، یار جدا گریه کنم، ابر جدا گریه کنم که بی معنی است اما اگر از واژه گریه کنان استفاده کنیم به این صورت میشه :من جدا گریه کنان، یار جدا گریه کنان، ابر جدا گریه کنان که هم وزن شعر حفظ میشه و هم معنی آن.

1396/04/05 09:07
ساغر

در پاسخ به دوستانی که درباره ی بیت دوم نظر دادند، به نظر من همین صورت نوشته شده کاملا صحیحه و همایون هم درست خوانده. منظور این بوده که ابر و باران هم دارن با هم وداع میکنن هنگام باریدن باران (چون باران از ابر جدا میشه) درست مثل که من و یار که داریم همان وقت وداع میکنیم. ابر و باران و من و یار، همه در حال وداع هستن. یه جور تشبیه استفاده شده.

1396/06/27 17:08

این آهنگ توسط همایون شجریان در آلبوم رگ خواب به نام ابر می بارد اجرا شده.

1396/06/04 00:09
خسرو

آقا سروش فکر کنم اون واو بین ابر و باران درست باشه...شاعر خیلی به نکته ظریفی اشاره داره. "ابر و باران" و "من و یار" به وداع ایستادیم. ابر داره با بارانی که ازش جدا میشه وداع می کنه و من و یار هم باهم وداع می کنیم. توی مصرع دوم گفتن دوستان که چرا از باران حرفی زده نمیشه. باران خودش مثل گریه هست دیگه نیاز نیست باران هم گریه کنه. بعلاوه قرار نیست توی شعر همه چیز به لحاظ منطقی جور بشه باهم. زیاد نباید مته به کون خشخاش گذاشت

1396/07/30 05:09
مسعود maskhaz@gmail.com

باران در مصرع اول بیت دوم (صفت ابر) است یعنی درحال باریدن
بعد از کلمهء باران ( فعل : است ) به قرینهء معنوی حذف شده
ابر در حال باریدن است و من و یار به وداع یکدیگر ایستاده ایم
و در اینحال من از یکطرف گریه میکنم و ابر از یکطرف و
یار هم از یکطرف می گرید . به همین سادگی .
مته به چی گذاشتن ؟ فارسی را پاس بدارید لطفا

1396/09/24 15:11
فرهاد

از دوستان خواهش میکنم توضیحاتی در باره بیت چهارم - ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی چه کنی بند زبندم همه یکبار جدا-بدهند. از قبل تشکر میکنم.

1401/03/14 17:06
آشفته آنم

قطعا اهالی شعر ادب و خیلی ها میدانن که جای دل معشوق در بین زلفان و گیسوان معشوق است و در اینجا امیر خسرو دهلوی به بهترین شیوه ای که می تونسته این رو بیان کرده
از نظر بنده که هیچ کباده ای از شعر ادب نمی کشم و خاک ره این راه هم نیستم تعریف و معنی این بیت اینگونه است
می دانی که به بند بند زلفانت بهت متصل ام یعنی با تمام وجور عاشق و دلباخته ی تو هستم
چه می کنی که مرا از بند بند زلفانت جدا می کنی یعنی چطور می توانی یا چرا می خواهی که این همه عشق و علاقه به یکباره و ناگهانی ازت قطع بشود

1396/09/25 01:11
حسین،۱

فرهاد عزیز
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
می گوید : من بسته و گرفتار هر موی زلف توام
{ با شانه به زلفت } بند از بندم به یکباره جدا مکن
زنده باشی

1396/09/04 14:12
فرهاد

حسین عزیز!
تشکر از توضیح که دادی. حق داری. با شانه کردن بند بند تن آدم را جا به جا میکنند. تجربه هائی که این جا و آن جا دیده ام گویا با پرشان کردن مو هم میشود. که دیگر خدا به فریادت برسه...

1396/09/09 12:12
علیرضا

سلام من این شعر رو قبلا هم خونده بودم ولی از وقتی که با صدای همایون شجریان گوش دادم واقعا تازه فهمیدم چقدر زیباست و باید احسنت گفت به این عزیز و آقای سهراب پورناظری که با آهنگ زیباشون ای اثر رو جاودانه کردند

1396/11/09 23:02
حمیدرضا

ای مردم چشم یعنی چی ؟

1400/08/19 22:11
امیررضا محمدی

مردمک چشم 

1401/03/14 17:06
آشفته آنم

در این بیت یک جناس زیبا هم داریم و اگر سخت گیر هم باشیم ایهام تناسب عالی که واقعا آدم را دیوانه می کند
مردم در دو معنی  مردم انسان های کوچه خیابان و مردمک بکار می رود
در مصرع اول می گوید ای مردم چشم  ( ای مثل مردک چشم ) که اکثر جاها که فردی را به چشم تشبیه می کنن نشان از اهمیت آن است چون چشم پر اهمیت ترین نقطه ی بدن بوده در زمان قدیم و امروزه یعنی غایت اهمیت
و در مصرع بعدی می گوید مردمی کن که یعنی مانند مردم شهر از نظر بنده باش و از دیده من جدا نشو که هم جناس تام به نظر بنده میشود گرفت هم ایهام تناسب

1396/11/10 00:02
nabavar

حمید رضا جان
ای مردم چشم، یعنی ای که چون چشم من عزیزی، چون مردمک چشم دوستت دارم ،
مثل اینکه بگوئیم ای نور چشم من
مردمک چشم که امروز مصطلح است ، همان مردم چشم است.
زنده باشی

1396/11/10 00:02

زگریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است

1396/11/10 19:02

دل من به کرشمه فریفتی، دل و دین ربوده گریختی
به کجا بجویمت به کجا همه گشته ام جهان به جهان

1397/02/07 13:05
حمید میرزاخانی

با سلام من هم چندبار بیت هشتم رو خوندم فکر می کنم بیش صحیحه نه پیش

1397/04/05 20:07
فرهاد

سلام!
خواهشی بزرگ از دوستانی که کتاب این غزلیات را دارند. مصراع اول از بیت چهارم بسیار مشغولم کرده است. "ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی "حداقل میدانم همایون شجریان این بیت را "در سر هر موی" خوانده است. از دوستانی که نسخه بدلی دارند، هر قدر هم اختلاف کوچک به نظرشان بیاید خواهش میکنم آن را در اینجا درج کنند. بسیار خوشحالم خواهید کرد. از قبل تشکر میکنم.

1397/07/20 00:10
Sp

عرض ادب
دیدم دوستان بر سر لغات پیش و بیش در بیت هشتم اختلاف کردند، بر آن شدم که بنده هم نظرمو عرض کنم.
منظور از لغت پیش، که در نسخه سایت هم درج شده و به عقیده بنده شق صحیح هست، اینه که ای معشوق، بفرما، پیش از آنکه جان من رو از من طلب کنی، خود جانم را نثار تو میکنم.
و بیش از آنجا غلطه که در فدا کردن جان کم و بیش وجود نداره، مقداری و طیفی نیست، صفر و صد است و سیاه و سفید؛ یا جان فدا میشود و یا خیر.
یک نکته دیگر هم که در خیلی از حاشیه های اشعار دیدم و حائز اهمیته این است که تمنا میکنم از دوستان علاقه مند و شعرخوان، این قدر زود و عجولانه و خودسر نظرات غیر کارشناسانه و ظن های شخصی رو درباره ی اشعار اعمال نکنید. استدعای به جد دارم، چرا که اگر امروز میبینیم اینهمه اختلاف بر سر نسخه های اشعار هست و بعضا به کلی دیوان ها محتواشون فاسد و قلب شده، علتش ظن ها و اظهار نظرات از همین دسته هست از طرف کاتبانی که خودشون رو برتر و با سواد تر از شاعر آثار میدونستند و به زعم خودشون حنی لطفی میکردند در حق شعرا.
سخن به درازا کشید، پوزش میخوام و پیشاپیش سپاسگزارم

1397/09/04 19:12
m.s

این غزل با صدای همایون شجریان زیر بارون با یار

1398/01/01 15:04
شاهین

ای مرا در تهِ هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
مطابق نسخه : یمین الدین ابوالحسن خسرو و به تصحیح : اقبال صلاح الدین و با مقدمه و اشراف استاد محمد روشن
1 : [تَهْ] (اِ) پایین ، زیر ، قعر
2 : پایان چیزی
3 : ریشه ، بیخ

منظور شاعر از واژه ی "تَه" در مصرع فوق بخش تحتانی و زیرین زلف یار است که همان سر گیسو میشود
گمان میکنم جناب شجریان تَه را به غلط بیخ و بن و ریشه مو انگاشته و به گمان خویش با جانشینی سر به جایِ ته آن را اصلاح نموده است

1398/04/08 06:07
علی ویرگول

اینجا نوشته "ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی"
چیزی که همایون جان شجریان میخونه میگه "ای مرا بر سر هر موی به زلفت بندی"
کدومش درست تر هست؟
اگر با دلیل بگین ممنون میشم

1398/09/10 16:12

طبق یک یا دو نسخه، ابر باران و من یا ستاده به ودراع درست است، بر اساس قرینه های مصراع دوم و صفت فاعلی بودن کلمه‌‌ی باران، ابر باران درست است، ابر در حال بارش است و من و یار برای وداع آماده شده‌ایم

1399/01/04 09:04
مهدی

این شعر را خواننده بلندآوازه پاکستان، «اقبال بانو» نیز به غایت زیبایی در سبک «غزل» خوانده‌اند.
پیوند به وبگاه بیرونی

1399/06/23 01:08
گروه کسا

این شعر با موزیک و صدای همایون شجریان فوق العاده است. حتما پیشنهاد میکنم یکبار با صدای کمی بلند با هندسفری گوش کنید. توی سایت میتونید تماشا کنید. Https://kasagroup.co

1400/03/17 17:06
علی فرجی

سلام
معنی بیت

دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم

مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
چیست؟ باتشکر

1400/10/01 01:01
فاریان

به عنوان نوآموز میپرسم: آیا وزن شعر اشتباه درج نشده؟ نباید با فاعلاتن شروع شود؟

1401/04/11 09:07
حسین یوسف زاده

فاریان عزیز، شعر با فاعلاتن شروع شده، همانطور که خود می دانی این یکی از اختیارات وزنی محسوب می‌شود که شاعر در رکن اول می تواند به جای فعلاتن رکن فاعلاتن بیاورد بنابراین اصل بر فعلاتن است..

1401/04/14 19:07
Ben Omar

سروده ی زیبائی است ولی حیف که شاه بیت آنرا تقریبا همه اشتباه میخوانند و بعد از غلط خواندن آن توسط همایون شجریان - جبران این خطا آسان نخواهد بود.
ابر باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان - ابر جدا - یار جدا
---------------------------
بین ابر و باران (و) وجود ندارد.
ابر باران - یعنی ابر دارد میبارد
برای درک بهتر - فرض کنید شاعر گفته بود
ابر غران و من و یار ستاده به وداع.
آیا میتوانستید این مصرع را اینگونه بخوانید؟
ابر  و   غران و من و یار ستاده به وداع!!
علاوه بر آن
مصرع اول به سه عامل اشاره میکند - ابر - من - یار
مصرع دوم هم اشاره به گریه ی سه عامل دارد - من - ابر - یار
اگر شعر را به غلط بخوانید - مصرع اول ۴ عامل پیدا میکند ابر-باران- من - یار
مصرع دوم یکی کم میاره!!
ای کاش همایون شجریان این آواز را مجددا درست بخواند - در غیر این صورت
تا ثریا میرود دیوار کج

1401/10/22 17:12
برنا جوانمرد

با سلام حاشیه های زیادی دیدم که اصرار دارند شکل درست بیت دوم، « ابر، باران و...» است و ابر و باران غلط است.استدلال های ادبی ظاهراً درستی هم ارایه می‌دهند ولی چه دوست داشته باشیم یا نه شکل درست همین ابر و باران است. برای توجیه درستی این نظر هم به یک دلیل بیشتر اشاره نمی کنم. در بیت اول شاعر گفته است که ابر می بارد و دلیلی ندارد که دوباره آنرا با صفت فاعلی تکرار کند. ضمن اینکه شاعر با وجه شبه جدایی  من و یار را به جداشدن  باران و ابر تشبیه کرده است. یک جدایی ناگزیر و پر آب چشم

 

 

1401/10/31 07:12
Sahra Mir

ارادت عجیبی به امیر خسرو دهلوی دارم،متاسفانه در سایتها و کتابهای ایرانی اشعار ملمع ایشان(فارسی و اردو)قابل دسترسی نیست ،به این بیت توجه کنید و عمق درد رو تجربه کنید :

شبان ہجراں دراز چوں زلف و روز وصلت چوں عمر کوتاہ 

سکھی پیا کو جو میں نہ دیکھوں تو کیسے کاٹوں اندھیری رتیاں

قوالان پاکستان این اشعار رو بسیار زیبا و سوزناک اجرا میکنند🥺