گنجور

شمارهٔ ۴۴

گفتم قمرت گفت به چشمش گردی
گفتم شکرت گفت به چشمش خوردی
گفتم بازآ گفت که باز آرودی
گفتم مردم گفت کنون جان بردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتم قمرت گفت به چشمش گردی
گفتم شکرت گفت به چشمش خوردی
هوش مصنوعی: وقتی گفتم زیبایی‌ات خیره‌کننده است، او در پاسخ گفت که در چشمانش اثر کرده‌ای. و وقتی از او تشکر کردم، او گفت که این تاثیر به خاطر زیبایی چشمانش بوده است.
گفتم بازآ گفت که باز آرودی
گفتم مردم گفت کنون جان بردی
هوش مصنوعی: گفتم که برگرد، او گفت که تو دوباره تو را برمی‌گرداند. گفتم که من مرده‌ام، او گفت حالا جان من را گرفته‌ای.