شمارهٔ ۹۵۰
لب یار برهم چرا زد ز پسته
چه موجب شکستن ز مشتی شکسته
شکر پیش آن لب دروغیست شیرین
بیا به چندین گره بر نی قند بسته
بر آن آب عارض خط نازک او
ر غباریست بر خاطر ما نشسته
بچینم به مژگان همه خار راهش
کز آسیب پایم نگردند خسته
نسیم صبا باد دستش دو پاره
که زلفت دو تای تو گیرد دو دسته
نه مهریست بر بسته دل را بروبست
که چون لاله داغیست از سینه رسته
کمال ار به آتش برد چون سپندت
مگو با کس این سر مگر جسته جسته
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لب یار برهم چرا زد ز پسته
چه موجب شکستن ز مشتی شکسته
هوش مصنوعی: چرا لب یار به هم آمد و پسته را شکست؟ چه دلیلی دارد که از یک مشت شکسته این اتفاق بیفتد؟
شکر پیش آن لب دروغیست شیرین
بیا به چندین گره بر نی قند بسته
هوش مصنوعی: شکر در برابر آن لب که به دروغ صحبت میکند، شیرینی خاصی ندارد. بیا و ببین که چگونه قند را با گرههای فراوان به چوب نی بستهاند.
بر آن آب عارض خط نازک او
ر غباریست بر خاطر ما نشسته
هوش مصنوعی: بر روی آن آب که بر صورت نازک او سایهای قرار دارد، گردی نشسته که در ذهن ما باقی مانده است.
بچینم به مژگان همه خار راهش
کز آسیب پایم نگردند خسته
هوش مصنوعی: با مژههای زیبا و بلندم، تمام سر راهش را از خاری پاک میکنم تا مبادا پاهایم خسته و آسیبدیده شوند.
نسیم صبا باد دستش دو پاره
که زلفت دو تای تو گیرد دو دسته
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی مانند باد ملایمی است که موهای تو را به دو دسته تقسیم میکند و وقتی به آن دست میزند، زیبایی زلفهای تو را در بر میگیرد.
نه مهریست بر بسته دل را بروبست
که چون لاله داغیست از سینه رسته
هوش مصنوعی: در دل کسی عشق و محبت وجود ندارد، زیرا مانند لالهای است که از دل داغ و سوختهای بیرون آمده است.
کمال ار به آتش برد چون سپندت
مگو با کس این سر مگر جسته جسته
هوش مصنوعی: اگر کمال و فضیلت تو را به آتش بکشد و نابود کند، به هیچکس دربارهی این راز نگو. این موضوع را تنها در دل خود نگهدار و به آرامی از آن بگذر.

کمال خجندی