گنجور

شمارهٔ ۷۷۱

اگر من از عشق آن دو رخ میرم
ای گل روضه دامنت گیرم
کاشی سازند از گلم مرغی
با کمان ابرونی زند تیرم
دیدم آن رخ بخواب خوش سحری
بخت و روز نکوست تعبیرم
پیش رو ار نشانیم چون زلف
باید اول نهاد زنجیرم
شد سپیدم چو شیر موی و هنوز
بابت طفل چون می و شیرم
حرص پیران فزون بود به بتان
در گذر ای جوان که من پیرم
پیش خط لب گشود و گفت کمال
لطف تحریر بین و تقریرم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر من از عشق آن دو رخ میرم
ای گل روضه دامنت گیرم
هوش مصنوعی: اگر من به خاطر عشق آن دو چهره می‌میرم، ای گل، دامنت را به دست می‌گیرم.
کاشی سازند از گلم مرغی
با کمان ابرونی زند تیرم
هوش مصنوعی: ای کاش از خاک و گل، یک مرغ زیبا بسازند که با کمانش بر قلب من تیر شوق بیندازد.
دیدم آن رخ بخواب خوش سحری
بخت و روز نکوست تعبیرم
هوش مصنوعی: دیدم که آن چهره زیبا در خواب، نشانه‌ای از بخت خوب و روزهای خوش آینده است. تعبیر من این است که این خواب نشانه‌ای از خوشبختی است.
پیش رو ار نشانیم چون زلف
باید اول نهاد زنجیرم
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم نشانه‌ای بر روی پیشانی‌ام بگذارید، باید ابتدا زنجیری را به دور زلف‌هایم ببندید.
شد سپیدم چو شیر موی و هنوز
بابت طفل چون می و شیرم
هوش مصنوعی: موی من مانند موی شیر سفید شده و هنوز به خاطر نوزادم مانند شیر و شکر هستم.
حرص پیران فزون بود به بتان
در گذر ای جوان که من پیرم
هوش مصنوعی: پیران به زیبایی‌های ظاهری و عشق به معشوقان بیش از حد دلبستگی دارند و این نکته را به تو، ای جوان، یادآوری می‌کنم که من هم سن و سالی دارم و در این باره تجربه‌ای دارم.
پیش خط لب گشود و گفت کمال
لطف تحریر بین و تقریرم
هوش مصنوعی: او با لب‌ها سخن گفت و بیان کرد که زیبایی در نوشتن و بیانش را ببینید.