شمارهٔ ۶۱۲
از بار دین و دنیا باشد مراد هر کس
میگوی هر چه خواهی من بار خواهم و بس
جان دید آن رخ آنگه دانست کز چه سوزد
این نکته جز در آتش روشن نگشت برخس
گر می کشد کسائرا نزدیک خود چو بیند
از پیش او نخواهد رفتن کسی ازین پس
گونی رسی به آن لب گر جان به لب رسانی
گو جان تشنه ما زین آرزو به لب رس
دور از نو ما غریبان گر بی کسیم شاید
چون نیستیم همدم جز با رقیب ناکس
عکس جمالت افتد گه گه بکوی دلها
چون پرتو تجلی بر وادی مقدس
زید کمال خرقه بر قامتی که آید
در چشم همت او یکسان پلاس و اطلس
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از بار دین و دنیا باشد مراد هر کس
میگوی هر چه خواهی من بار خواهم و بس
هوش مصنوعی: هر کسی از زندگی و مسئولیتهایش معنا و هدف خاصی دارد. میتوانی هر چیزی که میخواهی بگویی، اما من تنها پیگیر بار و مسئولیت خودم هستم و بس.
جان دید آن رخ آنگه دانست کز چه سوزد
این نکته جز در آتش روشن نگشت برخس
هوش مصنوعی: روح و جان، زیبایی آن چهره را که دید، فهمید که این احساس سوزان از چه روست؛ تنها در آتش عشق است که این راز روشن میشود.
گر می کشد کسائرا نزدیک خود چو بیند
از پیش او نخواهد رفتن کسی ازین پس
هوش مصنوعی: اگر کسی به کسایی نزدیک شود و او را ببیند، دیگر هیچکس از آنجا نمیرود.
گونی رسی به آن لب گر جان به لب رسانی
گو جان تشنه ما زین آرزو به لب رس
هوش مصنوعی: اگر به لبهای آن معشوق گونی رسی داری، بدان که جان ما از این آرزو به لب رسیده است.
دور از نو ما غریبان گر بی کسیم شاید
چون نیستیم همدم جز با رقیب ناکس
هوش مصنوعی: اگر ما دور از دیگران تنها و بیکسی هستیم، شاید به این دلیل باشد که همدمی جز رقیب بیارزش نداریم.
عکس جمالت افتد گه گه بکوی دلها
چون پرتو تجلی بر وادی مقدس
هوش مصنوعی: هر از گاهی تصویر زیبایی تو در دلها نمایان میشود، مانند نور تجلی که بر سرزمین مقدس میتابد.
زید کمال خرقه بر قامتی که آید
در چشم همت او یکسان پلاس و اطلس
هوش مصنوعی: زید به دنبال کمال است و برای او، چه لباس سادهای باشد و چه لباس گرانقیمت، همه به یک اندازه هستند؛ یعنی او به چیزهای ظاهری اهمیت نمیدهد و به ارزش واقعی آنچه در درون است، بیشتر اهمیت میدهد.