شمارهٔ ۵۲۳
مه نامهربان من وفاداری نمیداند
بر اهل دل به جز ظلم وستمکاری نمی داند
چو دادم دل بدست او به پای محنت افکندش
چه دانستم من بیدل که دلداری نمی دانند
به نزدیک طبیب احوال درد خویش می گفتم
ولی او چاره این نوع بیماری نمی داند
چه سود از ناله و زاری برین در داد خواهانرا
که سلطان حال مسکینان بازاری نمی داند
مراد خاطر ما نیک میداند حی اما
تغافل می کند زانسانه که پنداری نمی داند
لب و دندان چون اونی بکام چون منی اولی
که کسی شیرین تر از طوطی شکرخواری نمی داند
کمال از خلق نتوانست پوشیدن نظر بازی
که او رندست و چون زهاد طراری نمی داند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مه نامهربان من وفاداری نمیداند
بر اهل دل به جز ظلم وستمکاری نمی داند
هوش مصنوعی: ماه زیبای من وفاداری را نمیشناسد و تنها به دلهای مطمئن ظلم و ستم میورزد.
چو دادم دل بدست او به پای محنت افکندش
چه دانستم من بیدل که دلداری نمی دانند
هوش مصنوعی: وقتی دل خود را به دست او سپردم و در دام درد و رنج گرفتار شدم، نمیدانستم که آنها که دل را به دست میگیرند، از دلداری و محبت بیخبرند.
به نزدیک طبیب احوال درد خویش می گفتم
ولی او چاره این نوع بیماری نمی داند
هوش مصنوعی: به پزشک مراجعه کردم و درباره دردم صحبت کردم، اما او هیچ درمانی برای این نوع بیماری نمیشناخت.
چه سود از ناله و زاری برین در داد خواهانرا
که سلطان حال مسکینان بازاری نمی داند
هوش مصنوعی: هیچ فایدهای ندارد که برای دادخواهی و ناله و زاری کنیم، زیرا سلطان از وضعیت و مشکلات مردم ضعیف و نیازمند بیخبر است و به آنها توجهی نمیکند.
مراد خاطر ما نیک میداند حی اما
تغافل می کند زانسانه که پنداری نمی داند
هوش مصنوعی: کسی که ما را دوست دارد، خوب میداند که چه احساسی داریم، اما به عمد خود را بیخبر نشان میدهد و وانمود میکند که از حال ما آگاهی ندارد.
لب و دندان چون اونی بکام چون منی اولی
که کسی شیرین تر از طوطی شکرخواری نمی داند
هوش مصنوعی: لب و دندان مانند بسانی است که در انتظار چیزی شیرین و دلچسب باشند. هیچکس جز من، نمیتواند زیبایی و شیرینی را که طوطیهای شکرخوار میچشند، درک کند.
کمال از خلق نتوانست پوشیدن نظر بازی
که او رندست و چون زهاد طراری نمی داند
هوش مصنوعی: کمال نتوانست خود را پنهان کند، زیرا او مانند رندانی است که در نظر بازی بسیار ماهرند و زاهدان از این نوع حقهها بیخبرند.
حاشیه ها
1400/02/02 11:05
مصطفی
صحیح این است:
مراد خاطر ما نیک میداند حبیب اما
تغافل میکند زانسان که پنداری نمیداند
لب و دندان چون اویی بکام چون منی باید
که کس شیرین تر از طوطی شکر خواری نمیداند