گنجور

شمارهٔ ۵۱۵

مکن بیم که شمشیر رقیب ما بران باشد
می از کشتن نمیترسم رها کن تا بر آن باشد
پر از جانهاست دامنهای زلف تو میفشانش
تو معشوقی مرا فرما که عاشق جان فشان باشد
حدیث لطف گفتارت بکن از دیگری پرسش
که ما را ز آن لب انگشت تحیر در دهان باشد
چه نسبت می کنی مه را بخود خود را نکونر بین
که از تو نابمة فرق از زمین تا آسمان باشد
میان گفتم ار گمشد منش بابم چه میبخشی
قبا گفت و کله بر سر کمر هم در میان باشد
بخوان عاشق درویش اگر مهمان رسد جانان
کباب از سینه آب از دیده شیرینی زبان باشد
کمال از دیده می ریزد سرشک گرم در پایت
خنک آبی که در پای سهی سروی روان باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن بیم که شمشیر رقیب ما بران باشد
می از کشتن نمیترسم رها کن تا بر آن باشد
هوش مصنوعی: نگران نباش که شمشیر دشمن ما تیز است، من از کشته شدن هراسی ندارم، فقط بگذار تا با آن روبه‌رو شوم.
پر از جانهاست دامنهای زلف تو میفشانش
تو معشوقی مرا فرما که عاشق جان فشان باشد
هوش مصنوعی: دامن‌های زلف تو عشق و زندگی را پر کرده است. تو معشوق من هستی، به من اجازه بده که عاشقانه جانم را فدای تو کنم.
حدیث لطف گفتارت بکن از دیگری پرسش
که ما را ز آن لب انگشت تحیر در دهان باشد
هوش مصنوعی: راستی که صحبت‌های نیکو و دلنشین تو را بگو، اما برای آنکه به عمق معنای آن برسیم، بهتر است از دیگران بپرسیم. زیرا ما از شیرینی کلام تو، در حیرت و شگفتی به سر می‌بریم و زبانمان به سخن نمی‌آید.
چه نسبت می کنی مه را بخود خود را نکونر بین
که از تو نابمة فرق از زمین تا آسمان باشد
هوش مصنوعی: این شعر به ما می‌گوید که مقایسه کردن خود با دیگران، به ویژه در مورد چیزهایی که فراتر از آنچه که هستیم، نادرست است. به جای این که به دیگران نگاه کنیم و خود را با آن‌ها مقایسه کنیم، باید به درون خودمان و توانایی‌های خود توجه کنیم. اگر خود را با کسانی که در جایگاه بالاتری قرار دارند مقایسه کنیم، مشخص می‌شود که فاصله ما چه اندازه زیاد است. در واقع، این فاصله می‌تواند به اندازه‌ای باشد که زمین و آسمان را از هم جدا کند. به همین دلیل بهتر است از مقایسه بی‌مورد خودداری کنیم و به پیشرفت و بهبود شخصی خود بپردازیم.
میان گفتم ار گمشد منش بابم چه میبخشی
قبا گفت و کله بر سر کمر هم در میان باشد
هوش مصنوعی: در اینجا، گویا شخصی در حال گفتگویی از خود می‌پرسد که اگر من گم شوم، چه کسی مرا پیدا خواهد کرد؟ همچنین به این موضوع اشاره می‌شود که در این حالت، آن شخص به نیکی و محبت اشاره می‌کند. او می‌گوید که باید شجاعت و اراده جدی داشته باشد و در زندگی تلاش کند، حتی اگر دشواری‌هایی پیش بیاید. این بدان معناست که در تلاش‌ها و چالش‌ها، همواره باید امید و انگیزه را حفظ کرد.
بخوان عاشق درویش اگر مهمان رسد جانان
کباب از سینه آب از دیده شیرینی زبان باشد
هوش مصنوعی: اگر عاشق درویش را بخوانی، وقتی معشوق وارد شود، جانش مثل کباب داغ می‌شود و از چشمانش اشک می‌ریزد، اما زبانش شیرین و دلپذیر خواهد بود.
کمال از دیده می ریزد سرشک گرم در پایت
خنک آبی که در پای سهی سروی روان باشد
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی از چشم می‌ریزد، همان‌طور که اشک گرم در پای تو فرو می‌افتد؛ مانند آبی خنک که در پای درخت بلند و خوش‌نما جاری شود.