شمارهٔ ۵۰۸
مرا بی تو آسوده حالی نباشد
دمی بی رخت بی ملالی نباشد
خیال نو باشد مرا در دل و بس
تمنای جاهی و مالی نباشد
من و آب چشمی و سودای سروی
چه همت بود آنکه عالی نباشد
ز سر دل جام غافل مباشید
ور او نیست یک رنگ خالی نباشد
مجود این مشرب از زاهد خشک
که کونته به جام سفالی نباشد
چه کار آید این زاهدی شیخ ما را
چرا عاشق لا ابالی نباشد
کمال ار برندان مصاحب نباشی
ترا هیچ صاحب کمالی نباشد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا بی تو آسوده حالی نباشد
دمی بی رخت بی ملالی نباشد
هوش مصنوعی: بدون تو من هیچگاه آسوده نخواهم بود و هیچ لحظهای بدون غم و ناراحتی نمیگذرانم.
خیال نو باشد مرا در دل و بس
تمنای جاهی و مالی نباشد
هوش مصنوعی: در دل من تنها خیال تازهای وجود دارد و هیچ آرزویی برای مقام یا ثروت ندارم.
من و آب چشمی و سودای سروی
چه همت بود آنکه عالی نباشد
هوش مصنوعی: من و آب چشمی و آرزوی درخت سرو، چه تلاشی بود که در نهایت، به خوبی و بلندی نرسید.
ز سر دل جام غافل مباشید
ور او نیست یک رنگ خالی نباشد
هوش مصنوعی: به یاد داشته باشید که از حقیقت دل دور نشوید، حتی اگر آن حقیقت در ظاهر وجود نداشته باشد، این یعنی نباید خالی از معنا بود.
مجود این مشرب از زاهد خشک
که کونته به جام سفالی نباشد
هوش مصنوعی: وجود این مکتب از زاهدانی سفت و سخت است که نمیتوانند به کاسه سفالی دست یابند.
چه کار آید این زاهدی شیخ ما را
چرا عاشق لا ابالی نباشد
هوش مصنوعی: این زاهد چه فایدهای برای ما دارد؟ چرا او نباید به عشق و زندگی carefree توجه داشته باشد؟
کمال ار برندان مصاحب نباشی
ترا هیچ صاحب کمالی نباشد
هوش مصنوعی: اگر با افراد کامل و بافضیلت هم نشینی نداشته باشی، هیچ کس نمیتواند به تو کمک کند یا تو را به کمال برساند.