شمارهٔ ۱۰۴
به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
که همچو سرو بلندش هزار دستان است
درون پرده رخ او هزار سینه بسوخت
نعوذ بالله از آن آتشی که پنهان است
بر آستان نو تنها نه اشک غلطف و بس
به خون و خاک سرو دیده نیز غلطان است
ز گریه بر سر مردم یقین که خانه چشم
فرو رود شب هجران ز بس که باران است
اگر شکست ز نیرت به دیده پیکانی
نهاده دیده دیگر برای تاوان است
چو از لب تو حدیثی به گوش جان برسید
دلم ز دست برفت و حدیث بر جان است
ز شوق روی تو ذوقی است در حدیث کمال
چو عندلیب که از شوق گل خوش الحان است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
که همچو سرو بلندش هزار دستان است
هوش مصنوعی: با زیرکی و فریب چه کار میتوان کرد وقتی که او به اندازه یک سرو بلند و استوار، هزار دست دارد و در دسترس نیست.
درون پرده رخ او هزار سینه بسوخت
نعوذ بالله از آن آتشی که پنهان است
هوش مصنوعی: در پشت پردهی چهرهٔ او، هزار دل در آتش سوخته است؛ پناه بر خدا از آن آتشی که بهطور پنهان وجود دارد.
بر آستان نو تنها نه اشک غلطف و بس
به خون و خاک سرو دیده نیز غلطان است
هوش مصنوعی: در برابر درگاه او فقط اشک شوق نمیریزد، بلکه خون و خاک هم از سر چشمها میچکد و بر زمین میغلتد.
ز گریه بر سر مردم یقین که خانه چشم
فرو رود شب هجران ز بس که باران است
هوش مصنوعی: واژهها و احساسات در این بیت نشاندهندهی عمیقترین اندوه و غم ناشی از جدایی هستند. بیان میکند که چشمان کسی که به خاطر دیگران اشک میریزد، به قدری پر از اشک میشود که در شبهای دوری و غم، گویی باران بر زمین میبارد. این تصویر به نوعی بیانگر غم و اندوهی است که از عشق و جدایی ناشی میشود و به شدت احساساتی را منتقل میکند. در واقع، این فرد به حدی دلتنگ و ناراحت است که چشمانش دیگر تحمل نکرده و به مانند بارانی که میبارد، اشک میریزد.
اگر شکست ز نیرت به دیده پیکانی
نهاده دیده دیگر برای تاوان است
هوش مصنوعی: اگر نتوانستی با قدرت و نیروی خود به هدف برسی و شکست خوردی، پس باید از دیگران کمک بگیری و به دنبال جبران و جبران خسارتهای ناشی از آن باشی.
چو از لب تو حدیثی به گوش جان برسید
دلم ز دست برفت و حدیث بر جان است
هوش مصنوعی: وقتی کلامی از لبهای تو به دل من رسید، روحم از دلم جدا شد و آن حرف مانند داستانی برای جانم حائز اهمیت شد.
ز شوق روی تو ذوقی است در حدیث کمال
چو عندلیب که از شوق گل خوش الحان است
هوش مصنوعی: از شوق دیدن تو، شور و احساسی در دل دارم که مانند بلبل است که به خاطر زیبایی گل، آواز دلنشین میخواند.