گنجور

شمارهٔ ۱۰۳۶

صنما در خط سنبل مه تابان داری
بر سر شاخ صنوبر گل خندان داری
دم عیسی همه از لعل شکر بار دهی
حسن یوسف همه در چاه زنخدان داری
تا سر زلف تو برهم نزند عالم را
صورت خویشتن از آینه پنهان داری
ای شه گلرخ شیرین دهن شور انگیز
تا کی احوال من خسته پریشان داری
تشنه شد لعل تو بر خون دل ما هر دم
گرچه در درج گهر چشمه حیوان داری
تا ربانی ز دل سوختگان گوی فرار
گرد بر گرد به از غالیه چوگان داری
ناله زار کمال است چو بلبل شب و روز
با تو در سبزه خوشبوی گلستان داری

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صنما در خط سنبل مه تابان داری
بر سر شاخ صنوبر گل خندان داری
هوش مصنوعی: ای محبوب، تو همچون گل نرگس درخشان و زیبا هستی که بر سر شاخه صنوبر نشسته‌ای و به زیبایی می‌خندی.
دم عیسی همه از لعل شکر بار دهی
حسن یوسف همه در چاه زنخدان داری
هوش مصنوعی: نفسی که عیسی را زنده می‌کند، مانند لعل شیرینی در کامت طعم می‌دهد. زیبایی یوسف نیز تماماً در نشانه‌ای بر روی چانه‌ات نهفته است.
تا سر زلف تو برهم نزند عالم را
صورت خویشتن از آینه پنهان داری
هوش مصنوعی: زمانی که موهای تو به هم نریزد، تمام دنیا را از چهره خود در آینه پنهان می‌کنی.
ای شه گلرخ شیرین دهن شور انگیز
تا کی احوال من خسته پریشان داری
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا و شیرین زبان، تا کی می‌خواهی حال و روز ناچار و آشفته‌ام را نادیده بگیری؟
تشنه شد لعل تو بر خون دل ما هر دم
گرچه در درج گهر چشمه حیوان داری
هوش مصنوعی: لب‌های زیبای تو همچون مروارید، هر لحظه بر درد دل ما عطش می‌گیرد، هرچند که در دشت جواهرات، چشمه‌ای از حیات داشته باشی.
تا ربانی ز دل سوختگان گوی فرار
گرد بر گرد به از غالیه چوگان داری
هوش مصنوعی: تا زمانی که از درد و رنج دل‌شکسته‌ها با خبر باشی، بهتر است آزادانه و بی‌نگرانی در دنیای خودت بچرخی، همان‌طور که در بازی چوگان، چوب را در دست داری و به جلو می‌روی.
ناله زار کمال است چو بلبل شب و روز
با تو در سبزه خوشبوی گلستان داری
هوش مصنوعی: ناله و افسوسی که بلبل می‌زند، نشانه‌ی کمال اوست. او شب و روز در کنار توست و باغ سرسبز و خوشبوی گلستان را در اختیار دارد.