شمارهٔ ۲
ای بر کمال قدرت تو عقل کل گواه
بر بر لوح کبریایی تو توقیع لا اله
آشفتگان خاک رهت رهروان دین
دردیکشان جان غمت سالکان راه
از شبنم عطای تو یک قطره بحر و کان
وز پرتوی جمال تو یک ذره مهر و ماه
مرغ امید از کف جود تو دانهجوی
دست نیاز بر دل در عدل تو دادخواه
نام تو صیقلی ست کز آئینه وجود
بیرون برد به نور خرد زنگ اشتباه
سلطان عزت تو به فرمان کن فکان
گرد از ره وجود برآورد بی سپاه
آثار صنع توست که بر طاق نیلگون
صبح سفید روی نمود از شب سیاه
انوار حسن توست که از جیب آسمان
خورشید سر کشید چو یوسف قمر ز چاه
آنجا که آب لطف تو صد نیش گشته نوش
وانجا به باد قهر تو صد کوه گشته کاه
گاه از جان تو برد به صفا پیر دردنوش
گاه از تو خون خورد به جفا طفل بیگناه
بنهد نسیم لطف تو در ناف لاله مشک
بندد سموم قهر تو بر شاخ گل گیاه
موسی کلیم بارگه توست و پاسبان
فرعون رانده نظر توست و پادشاه
طاعت چه سود زاهد پرهیزکار را
گر بر در قبول تواش نیست آب و جاه
ای آنکه سالکان در کبریات را
نبود به جز سرداق احسان تو پناه
بخشای بر کمال که نقصانپذیر نیست
گر بر خورند از تو محبان بارگاه
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بر کمال قدرت تو عقل کل گواه
بر بر لوح کبریایی تو توقیع لا اله
هوش مصنوعی: ای قدرت کامل، عقل کل بر برتری تو شهادت میدهد و این کلمات یادآور نخواهی بود که هیچ معبودی جز تو نیست.
آشفتگان خاک رهت رهروان دین
دردیکشان جان غمت سالکان راه
هوش مصنوعی: بیقراران و آشفتهحالانی که در مسیر تو حرکت میکنند، پیروان دین و افرادی هستند که با غم تو زندگی میکنند و در جستجوی راهی برای رسیدن به محبوبشان هستند.
از شبنم عطای تو یک قطره بحر و کان
وز پرتوی جمال تو یک ذره مهر و ماه
هوش مصنوعی: از لطافت و عطری که تو به من دادهای، یک قطره از دریا را حس میکنم و از زیبایی تو، ذرهای از نور ماه و ستارهها را درک میکنم.
مرغ امید از کف جود تو دانهجوی
دست نیاز بر دل در عدل تو دادخواه
هوش مصنوعی: پرندهی امید به دنبال روزی از بخشش توست و با دلی پر از نیاز، از عدالت تو طلب یاری میکند.
نام تو صیقلی ست کز آئینه وجود
بیرون برد به نور خرد زنگ اشتباه
هوش مصنوعی: نام تو مانند آینهای صاف و روشن است که از وجود انسانی به درخشش درمیآید و زنگارهای اشتباه را با نور عقل از بین میبرد.
سلطان عزت تو به فرمان کن فکان
گرد از ره وجود برآورد بی سپاه
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، با فرمان تو عزت و ارجمندی برقرار میگردد؛ حتی اگر بیسپاه باشی، وجود تو میتواند از راهی که در پیش است، گرد و غبار برآورد.
آثار صنع توست که بر طاق نیلگون
صبح سفید روی نمود از شب سیاه
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی از آثار و نشانههای خلقت تو صحبت میکند که در صبح نیلگون و روشن، خود را از شب تار و سیاه نشان میدهد. یعنی زیبایی و نورانی بودن صبح نتیجهی وجود و آفرینش توست.
انوار حسن توست که از جیب آسمان
خورشید سر کشید چو یوسف قمر ز چاه
هوش مصنوعی: نور زیباییهای تو چنان است که از آسمان به زمین میتابد، مانند یوسف که از چاه بیرون آمده و قمر را تحت تاثیر قرار میدهد.
آنجا که آب لطف تو صد نیش گشته نوش
وانجا به باد قهر تو صد کوه گشته کاه
هوش مصنوعی: جایی که محبت و نیکی تو مانند چشمهای زلال و شیرین است، به طوری که صد نیشکر از آن به وجود آمده، و در جایی که خشم و قهر تو اتفاق میافتد، قدرت و عظمت کوهها به اندازه کاهی کوچک و بیاهمیت میشود.
گاه از جان تو برد به صفا پیر دردنوش
گاه از تو خون خورد به جفا طفل بیگناه
هوش مصنوعی: گاهی پیش پیر حکیمی، جانم در آرامش و صفاست و گاهی از تو، مثل طفل بیگناه، دچار رنج و درد میشوم و احساس میکنم که به من ظلم شده است.
بنهد نسیم لطف تو در ناف لاله مشک
بندد سموم قهر تو بر شاخ گل گیاه
هوش مصنوعی: نسیم ملایم محبت تو به گل لاله آرامش میبخشد، در حالی که وزشهای تند و خشمگین تو بر گیاهان و گلها آسیب میزند.
موسی کلیم بارگه توست و پاسبان
فرعون رانده نظر توست و پادشاه
هوش مصنوعی: موسی نبی، که با خداوند صحبت میکرد، در دربار تو حضور دارد و فرعون که از چشم تو دور شده، دیگر قدرتی ندارد و تو پادشاهی.
طاعت چه سود زاهد پرهیزکار را
گر بر در قبول تواش نیست آب و جاه
هوش مصنوعی: شایسته نیست که زاهد و پرهیزکار به طاعت و عبادت خود ببالد، اگر در درگاه تو قبول نشود و بهرهای از آب و جاه نداشته باشد.
ای آنکه سالکان در کبریات را
نبود به جز سرداق احسان تو پناه
هوش مصنوعی: ای کسی که سالکان و رهروان در مسائل بزرگ و مهم جز در سایه و حمایت احسان تو پناهی ندارند.
بخشای بر کمال که نقصانپذیر نیست
گر بر خورند از تو محبان بارگاه
هوش مصنوعی: به کسانی که به کمال دست یافتهاند، ببخشایید، زیرا که نقص و کمبود در آنها وجود ندارد، حتی اگر محبوبان درگاه شما را بخورند.