گنجور

شمارهٔ ۹۸

آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند
خود را به تو هر نوع که بودند نمودند
اهل نظر از آینهٔ وحدت از آن پیش
حیران تو بودند که موجود نبودند
تا چشم دل از غیر تماشای تو عشّاق
بستند، نقاب از رخِ مقصود گشودند
شک نیست که سودازدگان تا به ارادت
سودند سری بر قدمت در سر سودند
تا دل بربایند نمودند رخ خوب
خوبان به طریقی که نمودند ربودند
راهی به عدم جوی خیالی ز دهانش
بر رغم کسانی که گرفتار وجودند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند
خود را به تو هر نوع که بودند نمودند
هوش مصنوعی: کسانی که زنگارهای دلشان را از بین برده‌اند، به هر شکلی که هستند، خود را به تو نشان می‌دهند.
اهل نظر از آینهٔ وحدت از آن پیش
حیران تو بودند که موجود نبودند
هوش مصنوعی: افراد عاقل و عارف در گذشته از آینهٔ یکتایی تو شگفت‌زده بودند، زیرا وجودی نداشتند.
تا چشم دل از غیر تماشای تو عشّاق
بستند، نقاب از رخِ مقصود گشودند
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر تماشای تو، چشم دلشان را از تماشای دیگران بستند و پرده از روی چهره‌ی محبوب برداشتند.
شک نیست که سودازدگان تا به ارادت
سودند سری بر قدمت در سر سودند
هوش مصنوعی: بدون شک، افرادی که دلبسته‌اند، برای عشق و ارادت به تو، سر خود را بر پای تو تسلیم کرده‌اند و همواره در خدمت تو هستند.
تا دل بربایند نمودند رخ خوب
خوبان به طریقی که نمودند ربودند
هوش مصنوعی: دل را به طرز زیبایی ربودند که زیبایی چهره‌های خوب موجب آن شد.
راهی به عدم جوی خیالی ز دهانش
بر رغم کسانی که گرفتار وجودند
هوش مصنوعی: به دنبال راهی برای ناپدید شدن هستی، با خیال‌پردازی از زبان او، برغم افرادی که در دام وجود گرفتارند.