گنجور

شمارهٔ ۱۰۶

اگر معارضه حُسن تو را به حور افتد
رخ تو بیند و از شرم در قصور افتد
تو آفتابی و فریاد مهر برخیزد
ز پرتو تو به هر خانه یی که نور افتد
گمان مبر که گذارم ز اختیار تو دست
کمند حلقهٔ زلفت مگر ضرور افتد
گذار رسم عداوت که از ستیزه گری
ز دل رقیب تو نزدیک شد که دور افتد
بلاکشی چو خیالی کجاست جز ایّوب
که در کشاکش محنت چنین صبور افتد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر معارضه حُسن تو را به حور افتد
رخ تو بیند و از شرم در قصور افتد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو با حوریان مقایسه شود، چهره‌ی تو را می‌بیند و از روی شرم دچار کمبود و نقص می‌شود.
تو آفتابی و فریاد مهر برخیزد
ز پرتو تو به هر خانه یی که نور افتد
هوش مصنوعی: تو مانند خورشیدی هستی که با تابش نور خود عشق و محبت را در هر خانه و دل برافروزی.
گمان مبر که گذارم ز اختیار تو دست
کمند حلقهٔ زلفت مگر ضرور افتد
هوش مصنوعی: به گمان نبر که به سادگی از انتخاب تو دست می‌کشم یا از وابستگی به زلف‌های تو کم می‌کنم، مگر آنکه شرایطی ضروری پیش بیاید.
گذار رسم عداوت که از ستیزه گری
ز دل رقیب تو نزدیک شد که دور افتد
هوش مصنوعی: به دوستی و صلح بپرداز و ستیزه و دشمنی را کنار بگذار، چون با این کار، دشمنی که نزدیک شده، دور خواهد شد.
بلاکشی چو خیالی کجاست جز ایّوب
که در کشاکش محنت چنین صبور افتد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی مشکلات و سختی‌ها بسیار می‌شود، صبر و استقامت کسی نظیر ایوب به یاد می‌آید، زیرا او توانسته است در برابر محنت‌ها و دشواری‌ها ثبات و صبر remarkableی از خود نشان دهد. به عبارتی، در شرایط سخت، کسی مانند ایوب به عنوان نماد صبر و استقامت حضور دارد.