شمارهٔ ۱
ای بیخبر از محنت و شاد از الم ما
ما را غم تو کُشت و تو را نیست غم ما
آن کیست که چون شمع نه در آتش و آب است
هرشب ز دم گرم و سرشک ندم ما
مقصود وجود تو و نقش دهن توست
ورنه چه تفاوت ز وجود و عدم ما
تا ما سرِ خود بر قدم دوست نهادیم
دارند جهانی همه سر در قدم ما
چون ماه نو انگشتنما گشت خیالی
با آنکه رقیبان بگرفتند کمِ ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بیخبر از محنت و شاد از الم ما
ما را غم تو کُشت و تو را نیست غم ما
هوش مصنوعی: ای کسی که از درد ما بیخبری و از زحمتهای ما شاد هستی، ما به خاطر غم تو خیلی رنج کشیدیم و تو اصلاً نگران ما نیستی.
آن کیست که چون شمع نه در آتش و آب است
هرشب ز دم گرم و سرشک ندم ما
هوش مصنوعی: این شخص کیست که در حالی که مانند شمع در آتش و آب نمیسوزد، هر شب بر اثر گرمای وجودش و اشکهایی که میریزد، احساس تاسف و دلتنگی را به نمایش میگذارد؟
مقصود وجود تو و نقش دهن توست
ورنه چه تفاوت ز وجود و عدم ما
هوش مصنوعی: مقصود از وجود تو و تأثیر گفتار توست، در غیر این صورت وجود ما و نبود ما هیچ تفاوتی با هم ندارد.
تا ما سرِ خود بر قدم دوست نهادیم
دارند جهانی همه سر در قدم ما
هوش مصنوعی: زمانی که ما سر تعظیم بر قدم دوست میگذاریم، تمام جهانیان نیز در برابر ما سر به زیر مینهند.
چون ماه نو انگشتنما گشت خیالی
با آنکه رقیبان بگرفتند کمِ ما
هوش مصنوعی: وقتی که ماه نو در آسمان ظاهر شد و قابل توجه شد، اندیشهای به ذهنم آمد، حتی با این که رقبای من به دستاوردهای کمتری دست پیدا کردند.