رباعی شمارهٔ ۳۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۳۴ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۳۴ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۳۴ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۳۴ به خوانش علی قلندری
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
از نظر من کس می نزند دمی در این معنی راست
کس دم نزند دمی دراین معنی راست می باشد
به نظر این حقیر مصرع دوم بیت اول بایستی بدین گونه اصلاح شود:
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
تا قبل از این رباعی را به این صورت در ذهن داشتم:
دوری که در او آمدن و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
تفاوت با شعر درج شده در مصرع اول بیت اول است. در ضمن به یاد دارم زمانی در برنامه ای از تلویزیون مصرع اول بیت دوم را به این شکل خواندند:
کس می نزند دمی در این معنی ِ راست
یعنی به کلمه «معنی» یه کسره دادند، که من اگرچه مطمئن بودم با توجه به فلسفه ی خیام، ولی باز از اساتید ادبیات سوال کردم و تایید کردند که خوانش صحیح آن بدین صورت است:
کس می نزند دمی در این معنی، راست
یعنی به سکون «معنی»
سعی می کنم نسخه ای که این رباعی رو به شکل مذکور در اون خوندم پیدا کنم و مشخصاتش رو ارسال کنم
مصرع اول کسره ندارد ،اشتباه خوانده شده است ،صورت صحیح بدون کسره است.
در گرداوری دیگری از رباعیات که داشتم ، در مصرع اول بیت دوم به جای "معنی"، "عالم" نوشته بود. بدین معنا که "کسی در عالم در این مورد دمی راست نرند". نمیدانم کدام صحیحست. به هر حال خسته نباشید!
به نظر من این طوری درسته :
در دایرهای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کسی نزند دمی در این معنیِ راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
برداشت من این طوری هست :
منظور از "او" انسان هست نه دایره
دم نزدن یعنی اعتراض نکردن
منظور از معنیِ راست همون مصراع آخر هست
"می نزند" احتمال داره که همون "نمی زند" باشه
در این صورت مصرع اول از بیت دوم به این صورت میشه :
کس نمی زند دمی در این معنیِ راست
معنی بیت دوم با معنی این بیت نزدیک هست :
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
یعنی اینکه چرا مردم در مورد مسئله به این مهمی بحث یا اعتراضی نمیکنن.
من اینجوری شنیدم
در دایره ای کامدن و رفتن ماست.
خیام درینجا جهان هستی رو ازلی و ابدی معرفی کرده و به یک دایره بی سر و ته تشبیه کرده
اما این انسان ها هستند که آمد و رفت دارن و کسی هم نمیدونه ایا قبل و بعد از این آمد و شد حیات دیگری وجود دارد یا خیر.
برعکس مذهبیون که دنیا را محدث و دارای آغاز و پایان میپندارند و برعکس انسان را خالد و ابدی!!
چیزی که از این بیت به ذهن من رسید اشاره خیام به بازگشت دوباره انسان به چرخه حیات میاد و تفکر خیام به قضیه تناسخ رو میشه تا حدودی در این ابیات مورد توجه قرار داد.
مردم جان
در تعبیر تناسخ اشتباه می کنی
تناسخ دمیدن روح در : ماده ، گیاه ، حیوان یا انسان دیگر است بعد از مرگ
خیام ، ابداً به بازگشت روح اشاره نمی کند
زنده باشی
خیام در این رباعی بکاز بزرگترین مسایل فلسفی را مطرح می کند ،عنصر گردیدن که اولین بار فلاسفه یونانی مطرح نمودند و بعد در افلاطون و اریطو کلید اصلی جهان هستی شد ،همه چبز در حال گردیدن است هیچ چیز ثابت نییت و این چرخش لازمه بفای جهان هستی است ،ابرها می بارند از فلل مرتغع در دریاچه ها و دریا سرازیر سده و دو باره تبخیر شده و بدین ترتیب زندگی امکان می یابد ،کهکشانها ستاره ای نابود و تبدیل به سیاه چاله می شود ولی در همان حال ستاره جدید متولد میشود،و کل پا برجا مب ماند تک تک موجودات بدنیا می ایند ،پیر می شوند و میمیرند و در همان حال موجودات دیگر پا له عرصه مب گذارند ولی کل پایدار ایت و اقولا مفهوم زندگی همین است اگر چیزب تابت بماند مانند مرداب می گندد و متعفن می سود ،زندگی یعنی گردیدن و این نه اغاز دارد ن پایان
قادر مطلق است این ابر مرد! توانست با همین چهار مصرع، توازنِ منطقی ای از درکِ هستی را بنمایاند. ثابت می کند که نه بدایت و نه نهایت دارد و اگر کسی خلاف این می گوید باید نشان دهد نه اینکه سندش قابلِ تماشا نباشد.
خیام! مهین کلامت را به گوشِ جان می سپاریم.
یعنی این رباعی رو باید با طلا نوشت
رباعی فوق بر اساس نسخه معتبری که ادوارد فیتز جرالد از روی آن اشعار خیام را به انگلیسی ترجمه کرد چنین می باشد امید که خردمندی رباعی فوق را تصحیح نماید :
در دایره ای کامدن و رفتن ماست
آن را نه نهایت نه بدایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست ؟
رباعی بدین متن صحیح است:
در دایره ای کآمدن و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست؟
بدون هیچ شک و تردیدی صورت صحیح این رباعی این است.
در دایره ای که آمد و رفتن ماست
آنرا نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
در فارسی ضمیر او که در این شعر آمده برای شخص بکار می رود. برای اشیا یا مفاهیم ،ضمیر آن و این استفاده شده است که ضمیر اشاره گفته می شود. پس او را در مصرع دوم بیت اول کاملا غلط است. کس می نزند دمی درست است. دوست عزیز آقای میلاد که نوشته اند به نظرشان کس دم نزند دمی درست است، باید توجه کنند که دمی در این رباعی لحظه ای معنی دارد یعنی هیچکس لحظه ای حقیقت مصرع دوم را نمی تواند زیر سوال ببرد و اگر ببرد راست نگفته است. در حالی که دم نزند پیشنهادی آقای میلاد معنی نفس کشیدن می دهد که به هیچ رو در این رباعی شاهکار خیام نمی تواند معنی درست را برساند. در واقع خیام در این رباعی شک و تردید خود را نسبت به کسانی ابراز می کند که جهان و هر چه در او هست را از حفظ می دانند و به نظر می رسد، قبل از آفریدن این جهان با آنها مشورت شده است. شک و تردید در همه چیز ویژگی خیام است و همی ویژگی او را از شاعران دیگر ایران ممتاز می کند.
در دایره ای کامدن و رفتن ماست
ان را نه بدایت نه نهایت پیداست
فکر کنم به این صورت باید باشه
مینزند دمی: دم نمیزند- دم زدن: سخن گفتن، حرف زدن
راست: درست- این معنی: کل مصرع دوم
معنی بیت دوم:
کسی درباره این که آمدن از کجا و رفتن به کجاست، درست نمیگوید (پاسخ درستی نمیدهد).
در مقالهٔ «خیام و آگاهیهای تازه» به قلم محمدافشین علایی (مجلهٔ بخارا، شمارهٔ ۱۳۱، تیر ۱۳۹۸) اشاره شده که این رباعی در مرصاد العباد نجم رازی (تألیف ۶۱۸ الی ۶۲۰ ق) به این صورت از خیام نقل شده است:
«یکی از فضلا که به نزد ایشان به فضل و حکمت و کیاست معروف و مشهور است و آن عمر خیام است از غایت حیرت در تیه ضلالت او را جنس این بیتها میباید گفت و اظهار نابینایی کرد: در دایرهای کآمدن و رفتن ماست ...»
سلام بر یاران
چرخ فلکی که مأمن انسانهاست
هرچند شروع و غایتش ناپیداست
نظمی که در آن هست بما می گوید
کز ناحیه ی ناظم خوب و داناست
تشکر
حبیب شعرهای خوبی میگی
سالها پیش دوست دیگری مانند شما اشعاری اینجا مینوشت اما دیگر ایشان را ندیدیم
تا سر ذوق شعری بیشتر شعراتو بگو روی کاغذ داشته باشی مدام نگاه کن شعرت را
شاید کلمات بهتری به ذهنت رسید و توانستی رباعی بهتری بسرایی یا همان رباعی را دوتا رباعی بسرایی
سلام امیر خان عزیز
ممنون از نظر لطف شما توصیه شما را حتما بکار می گیرم.
سربلند و پیروز باشید.در پناه حق.عزت عالی مستدام.