رباعی شمارهٔ ۲۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۲۱ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۲۱ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۲۱ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۲۱ به خوانش علی قلندری
حاشیه ها
کاشی ها رنگ برنگ جفت همند
بی تکلف همه دل تنگ همند
هر کدام نعره کشان دم بزنند
هر کدام نقش مکمل به نقش دگرند
هر انسانی خودش بهشت و جهنم برای خودش درست میکنه. تصور کن ادمی رو که بد نبینه بدی نکنه وتمام وجودش شور و عشقه .عاشق وجود خودش و دیگران و از سر تا به پا امید به زندگی؟ اگه به جای خود خواهی عاشق خودمون باشیم همیشه تو بهشتیم .چه فرقی میکنه چی مال کیه ما چی از اون میفهمیم؟ این مهمه
تا چند زنم به رویِ دریاها خِشت?! / بیزار شدم زِ بتپرستان کِنِشت
خیام ، که گفت دوزخی خواهد بود?! / که رفت به دوزخ و که آمد زِ بهشت?!
غزل ۸۰ دیوان حافظ دقیقا شرح این رباعی است, حتی حافظ تعمدا از کلمات خشت, کنشت, بهشت,... استفاده کرده است!
۱ عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت / که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
۲ من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش / هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
۳ همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست / همه جا خانه یِ عشق است چه مسجد چه کِنِشت
۴ سرِ تسلیمِ من و خشتِ درِ میکده ها / مدعّی گر نکند فهمِ سخن، گو سر و خشت
۵ نا امیدم مکن از سابقه یِ لطفِ ازل / تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
۶ نه من از پرده یِ تقوا به درافتادم و بس / پدرم نیز بهشتِ ابد از دست بِهِشت
۷ حافظا روزِ اَجَل گر به کف آری جامی / یک سر از کویِ خرابات بَرَندَت به بهشت
بازرگان> میسان>عراق > هشتم ژوئن ۲۰۲۴
سلام
بنده تحصیلات و مطالعلتم در زمینه شعر نیست. اما فکر میکنم بیت دوم به صورت زیر صحیح باشد:
خیام! که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
در آخر مصرع های یک و سه و چهار باید علامت سوال گذاشته شود.
خشت بر دریا زدن . کنایه از کار بیهوده کردن است
نیکخواهانم نصیحت میکنند
خشت بر دریا زدن بیحاصلست
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت
افرادی چنان برای مردم از بهشت و جهنم میگویند که گویی همین الان از آنجا آمده اند و همه چیز را به چشم خود دیده اند.
به نظر میاد که وزن شعر مفعول مفاعلن مفاعیلن فاع است یعنی بحر هزج مثمن اخرب مقبوض ازل
چند زنی یعنی چیدن.
لذا چیدن آجر بر روی دریا کنایه از بیهوده کار کردنه.
تا آنجایی که در کتابها خوانده و یادم هست ، صورت درست رباعی اینگونه است :
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بتپرستان و کنشت
خیام !که گفت دوزخی خواهد بود ؟
که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت
در بیت اول خیام مظورش تنها بت پرستانی که چوب و سنگ می پرستند نیست، بلکه افرادی را می گوید که از خدا برای خود بت ساخته اند و با توصیفات و تصاویری که از خدا و بهشت و جهنم و... برای خود می سازند در واقع بر روی دریاها خشت می چینند.
خوانش بیت دوم ایراد دارد. همانطور که دوستان هم ذکر کرده اند خیام مورد خطاب قرار می دهد خودش را. ای خیام، چه کسی گفت که دوزخی وجود خواهد داشت؟
آنچه به تردید ما در انتساب این رباعی به خیام دامن میزند مضامین سطحی به کار رفته در مصرعهای آن است که با هیچ یک از مختصات رباعیات اصیل خیام از جمله حیرت و پرسش از آغاز و انجام جهان یا شادی طلبی و اغتنام فرصت ارتباط ندارد و جز تضرع و زاری و سرزنش و تشبیه مسلمانان به بت پرست در بیت اول و انکار دوزخ و بهشت تنها به این دلیل که کسی به آنجا نرفته یا از آنجا بازنگشته است در بیت دوم، حرف و حکمت نو و عمیقی در این رباعی دیده نمیشود. ضمن این که کنشت در اصل محل عبادت یهودیان و نه بت پرستان است، هر چند که گاهی مترادف با دیر و صومعه نیز به کار برده شده است.
تا چند زنم به روی دریاها خشت :
منظور کار بیهوده کردن است که با توجه به ادامه ی شعر مشخص می شود که شاعر از برخی کارهای باطل در تفکرات دینی انتقاد کرده است.
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت:
در اینجا شاعر از ظاهر پرستان دینی - که با مطالعه ی سایر اشعار این شاعر ، به مخالفت ایشان با بزرگ منسبان ظاهر گرای ادیان می توان پی برد - بیزاری جسته است .
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
در این مصرع جایگاه " علامت گذاری دستوری" گذاری بسیار حائز اهمیت است :
1- خیام که گفت دوزخی خواهد بود .
یعنی : خیام خودش را دوزخی می داند
2- خیام ! که گفت دوزخی خواهد بود ؟
اگر " که " در این مصرع به " چه کسی " تعبیر شود ، گویی شاعر تفکرات خیام را قبول دارد و در مقام دفاع برآمده و کسانی را که خیام را دوزخی دانسته اند مورد عتاب قرار می دهد.
3- خیام ! که گفت : دوزخی خواهد بود ؟
معنی می شود که شاعر از خیام می پرسد - پرسش و پاسخ درونی - چه کسی گفته است که دوزخی هم هست و وجود بهشت و دوزخ را - آنچنان که در مصرع آخر به صراحت می گوید - نفی می کند
با ساکت در حاشیهی این رباعی متفقم. هر یاوهگوی خرد اندیشه و کجفهم بیچارهای که بوده نمیدانم چه بهرهای از سر خصم خیام داشته و چه بسا ریاعیات دیگری هم در پوستین خیام انداخته. بگذریم.بت پرستی خشت بر دریا زدن نیست، خشت در لاهوت زدن است. خیام بت پرست است و نه بیزار از بت. بت پرست نه در کنشت است و بلکه در بتکده و خرابات است. خیامی که جام و بت و بربط را در مقابل بهشت داده. بت پرستی را خشت بر آب نداند. چه پوچی و وهمی ریزد از صورت بیمعنای بیت دوم. اگر خیام صورتگر معنی است معنایی در پس این انکار بی غرض نیست. انکار دوزخ و بهشت به سبب بی شاهدی. خط کش که صورت دروغ است این رباعی نه صورت معنی.
در تاریخ می بینیم که به بزرگان و آزاداندیش های ما معمولا انگ کافری زده اند و مردم نادان را علیه آنها تحریک نموده اند چه بسا خیام نیز از این آزارها به ستوه آمده باشد و نالیده باشد که:
-تا کی برای نادانها توجیه و دلیل بیاورم و کار بیهوده کنم(خشت زدن بر آب)
-از ریاکاران بیزار شدم چون ریشه دشمنی آنها حسادت است و بهتان می زنند و تکفیر میکنند( بت پرست کنشت کنایه از ریاکار زیرا در کنشت آتش مقدس است نه بت).
-کسانی مدعی هستند خیام کافر و جهنمی است. چه کسی از دوزخ یا بهشت آمده که این ادعا را ثابت کند؟
در فیلم برباد رفته رت باتلر در جواب اسکارلت گفت که جهنم در همین دنیا هست ...
...
به راستی آیا مکانی با نام بهشت هست ؟یا جهنم ؟
هست !مطمئنا هست ؛
اما باید بدانیم که همین دنیا هم بهشت و جهنم هست و باید به این توجه کنیم که دوری از خدا جهنم هست نه قرار گرفتن در جهنم .
بیهوده بود به آب دریا زد خشت
یا آنکه برآن نقش زد و چیز نوشت
جز رب نبود اگه از این راز کسی
که اهل جهنم است و که اهل بهشت
تشکر
شیوه بحث و جدل معمول با آیات منطقی و روشنگر قرآن کریم، این گونه است که سخن باطلی را آب و رنگ داده و جلوه می دهند و با آن آیات الهی و بهشت که بشارتش در قرآن آمده و جهنمی که از آن ترسانده را مسخره می کنند مثلاً سخن باطلی چون "مگر کسی از بهشت و جهنم برگشته که خبرش را برایتان بیاورد" را به شعر درآورده و درست و یا نادرست آن را به خیام رحمة الله علیه هم نسبت می دهند تا موجه تر جلوه کند(تعداد اشعاری که به او نسبت می دهند از 80 تا 1200 رباعی متغیر است بنابراین در مورد هیچکدام نمی توان به یقین گفت که از خیام است)، اما برای نقض این استدلال کافیست توجه کنید که همین متنی که در حال خواندن آن هستید از طریق اینترنت در اختیار شما قرار گرفته که توسط امواج الکترومغناطیسی منتقل می شود که قابل دیدن نیستند پس ندیدن چیزی دلیل نبودنش نیست غیر از اینکه سخنی که بر خلاف قرآن کریم است قابل اعتنا نیست حتی اگر به معصومین علیهم السلام نسبت داده شود
برای مطالعه چهار دلیل برای اثبات این که قرآن کریم سخن پروردگار و معجزه است همچنین مقایسه بین نسخه 1440 سال پیش و امروزی قرآن کریم، روی این لینک کلیک کنید
تا چند زنم به روی دریاها خشت
خیام وسعت جهل و نادانیِ افرادِ متعصب و متحجر رو به بزرگی دریا تشبیه کرده است! و هر کدام از این افراد را به دریایی جداگانه! برای همین خود را در برابر دریاهایی از نادانی می بیند که بحث و جدل با آنها همچون ساختن بر روی آب بی فایده می باشد!
بی زار شدم زِ بت پرستانِ کِنشت:
افرادی که بدون بینش و بصیرت خدا را می پرستند با بت پرستان هیچ تفاوتی ندارد, انسان با خدا پرستی باید به سوی آگاهی و دانش حرکت کند نه اینکه روز به روز متعصب تر و نفهم تر شده که باعث بیزاری خردمندانی نظیر خیام شود.
بازرگان> میسان> عراق, ۱۶ ژوئن ۲۰۲۴
خیام ، که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت
به قولِ حافظ:
نا امیدم مکن از سابقه یِ لطفِ ازل
تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
وزن شعر
مفعول مفاعیل مفاعیل فعل