رباعی شمارهٔ ۱۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۸ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۸ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۸ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۸ به خوانش علی قلندری
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
"یکدو سه " باید به صورت " یک دو سه "نوشته شود.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
-
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
اگر معنی این بیت به خود خیام برمیگردد نشان وارستگی قابل توجه اوست کم کسی میتواند چنین ادعائی بکند
تنها عارف وارسته ممکنست از بند گذشته وآینده آزاد باشد و لحظات با ارزش عمررا هدر ندهد ودریابد
در بیت اول رباعی باز به ناپایدلری عمر اشاره شده است
"مرا" به نظرم در این رباعی مهمه. خیام ابتدا نظرش رو دربارهی عمر و دنیا میگه و بعد تاکید میکنه که غصهی گذشته و آینده رو نمیخوره.خودش رو محور قرار میده و نظرش رو میگه.
همینطور... یک دو سه و آب و باد برای گذر عمر... به نظرم با محیط یکی شده یا در حیات حل شده! گذر عمرش رو با باد و آب روان یکی دونسته.بسیار جالبه.
آیا زمان پیمانه ای است که هستی در ان جریان دارد ،
یا اینکه زمان در هستی جریان دارد؟
بعبارت دیگر : هستی (ماده) =زمان (مکان)؟
آیا هستی توصیف زمان-مکان است و بر عکس؟
نوبت به فارسی می شود واره و ان پسوند واره مثل ماهو اره نیست واره دری و پهلوی هم هست در میان مناطقی که دامپرور هستند خانواده هایی که دام هایشان شیر کافی برای مصرف یک روز خانواده را تولید نمی کنند برنامه شیر واره می گذارند و هر چند خانواده شیر های گاو هایشان را روی هم می ریزند و هر روز یک خانواده ان را می برد و این لغت پهلوی در لری باقی مانده است ، پر اشکار است که واره با بار یعنی مرتبه پیوندی دارد
.
با سلام و عرض خسته نباشید .
حقیر در خوانش وزن مصراع سوم، شدیدا"، دچار اشکال شده ام .
هیچ جوره هم نه می توانم تقطیع کنم و نه منبع موثق دیگری در دسترس
دارم .
لطفاً، خود حضرت تان یکبار به دقت مرور فرمایید .
.
.
با مهر ." آگاه " .
با سلام خدمت جناب بختیاری
قطعا در مصرع سوم کلمه ی (این) جا افتاده
هرگز غم این دو روز مرا یاد نگشت
جناب شجاع الدین : مصرع سوم مقدمه مصرع چهارمه. ادامه بیت اول نیست.
با سلام
در مصرع سوم قطعا کلمه ی (این) جا افتاده است
هرگز غم این دو روز مرا یاد نگشت
دوروز رو مشدد بخونید
دور روز
ماشالله به سوات!دو روزو باید مشدد بخونیم؟خخخخخخ
فکر میکنم مصراع سوم در یکی از اشکال زیر درست باشد:
هرگز غم این دو روز مر یاد نگشت
یا
هرگز غم این دو روز در یاد نگشت
هرگز غم این دو روز مرا یاد نگشت
هرگز «غمِ» این دو روز مرا یاد نگشت
روزی که «نیامده»ست و روزی که «گذشت»
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
▣ زوم شاعر روی کلمه ی «غم» است . البته آدمی از غم و غصه خوردن ناگزیر است ولی می تواند غمی را که مربوط به زمان «گذشته» است را مدیریت کند چون از آن فاصله گرفته است و به غصه های مربوط به زمان «آینده» هم فکر نکند چون از مسیر حرکت آن غصه ها بی خبر است . خیام ، این توانایی را به خود نسبت می دهد .
▩ احمد آذرکمان 5 مهر 1397
به نظر من با یک مکث کوتاه پس از هرگز (سکوت سیاه در ریتم 6/8) و تأکید بر واژه «دو»، خوانش مصراع سوم روانتر از آنگونه جناب داوود ملک زاده گرامی خوانده می گردد، و نیز نیازی به اضافه کردن «این» و یا مشدد کردن «دو روز» نیست.
هرگز…، غمِ «دو» روز مرا یاد نگشت…
با احترام به آقای ملک زاده و سپاس از زحماتشان
چند اشکال در این رباعی وجود دارد که سبب میشود انتساب آن را به خیام مورد تردید قرار دهیم. اولین اشکال مربوط به وزن مصرع سوم است که خواننده را ناگزیر میکند در هنگام خوانش شعر بین کلمات دو و روز مکث و توقف کند، مکث زایدی که باید آن را از نوع سکته قبیح در شعر به شمار آورد. دومین اشکال مربوط به همین مصرع و کلمات به کار رفته در آن است. گویا قصد شاعر این بوده است که بگوید: هرگز غم این دو روز در خاطر من نماند (یا چیزی شبیه به این)؛ ولی آیا از کلمات به کار رفته در این مصرع این معنی برداشت میشود؟ سومین اشکال مربوط به تکرار قافیه در مصرع اول و چهارم است که در هر دو مصرع کلمه گذشت، دقیقا به یک معنی، تکرار شده است.
با سلام ودرود فکر کنم بیان درست این رباعی به شکل زیر باشد
روزی دگر از نوبت عمرم بگذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هر گز غم این دوروز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده است و روزی که گذشت
گذشت فعل مفرد مربوط به یک روز است اگر دوسه روز باشد باید گذشتند به کار می رفت
ودر مصرع سوم این لازم است چون تاکید به دوروز مشخص دارد روزی که نیامده است وروزی که گذشت ، نه هر دو روزی
در مصرع آخر
روزی که نیامدست و روزی که گذشت
با پوزش
درمصرع آخر
روزی که نیامدست وروزی که گذشت
این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت
چون ابر به کوهسار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
سلام
متاسفانه گذشت در مصرع اول و آخر به یک معناست .
اشکال دیگر اشکال وزنی در مصرع سوم است که فقط به این صورت درست می شود
هرگز غم این دو روزم از یاد نگشت
چون نیست یقین که شب چه خواهد آورد
پیشش غم ناآمده نتوانم خورد
فردا چو ندانم که چه خواهد بودن
امروز چه دانم که چه میباید کرد
رباعی شماره 112 از انوری
افسوس غم دو روز از یاد نگشت..
هرگز غم این روز از یاد نگشت..
سلام
این چند صباح عمر هم میگذرد
با پست و بلند و بیش و کم میگذرد
جز لحظه ی با جمع عزیزان بودن
باقی همه با رنج و الم میگذرد
تشکر
وقت بخیر
مصرع اول در بیت دوم این رباعی کاملا وزن شعر رو از بین برده ، بنده یک اصلاحیه کوچک زدم ک رد شد ولی متأسفانه اصلاحی هم انجام نشد.
سلام سوفیای عزیز
همانطور که آقا حمیدرضا نوشته نیاز به اصلاح نیست شما دوروز رو پشت هم وبی فاصله بخونین ویک مکث بلند بین دو روز و مرا بگذارید وزن مصرع اصلاح میشه
شاد وخرم باشید
به نام خدای رحمان و رحیم
مولانا نیز شعری در مضمون فوق سروده است:
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق
معنی ابن الوقت در لغتنامه دهخدا:
[ اِ نُل ْ وَ ] (ع ص مرکب ) ابن وقت . آنکه بمقتضای وقت کار کند و سابقه و لاحقه را اعتبار نکند. زمانه ساز. || آنکه از حاضر تمتع جوید بی نظری بگذشته و آینده.
این یک دو سه روزِ نوبتِ عُمر گذشت / چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غمِ دو روز مرا یاد نگشت / روزی که نیامدست و روزی که گذشت
- یک دو سه روز: اشاره به کوتاهی عمر دارد!
- نوبتِ عُمر: فرصتِ زندگی کردن
- چون آب به جویبار و چون باد به دشت: اشاره به شتابِ عمرِ گذران دارد (فرصتِ زندگی هم کوتاه است و هم شتابان)
شاید حافظ هم نیم نگاهی به این رباعی داشته است که می گوید:
هر وقتِ خوش که دست دَهَد مغتنم شمار / کَس را وقوف نیست که انجامِ کار چیست
پیوندِ عُمر بسته به مویی ست هوش دار / غمخوارِ خویش باش, غمِ روزگار چیست?
مشهد> ایران> {۵ ژولای ۲۰۲۳}