رباعی شمارهٔ ۱۲۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ به خوانش زهرا شیبانی
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ به خوانش علی قلندری
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
1.....به شادی سپریم(غنیمت)
2.دیر کهن
واقعا ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
در این غم اکنون هنوز در به دریم
من عاشق خیامم و این بس باشد
در میکده عمر هم او ، مرا بس باشد
روحت شاد یا حکیم
"فردا که از این دیر کهن درگذریم" درست میباشد. متاسفانه منبع را به خاطر ندارم! ولی با توجه به قیاس با دگیر رباعی ها و همچنین مصرع آخر، "کهن" بیشتر به مفهوم نزدیکتر است. در عین حال از زیبایی شعر و معنای آن چیزی کم نمیکند.
---
پاسخ: با تشکر، با متن تصحیح فروغی/غنی مقایسه شد، «فنا» آورده. تغییری اعمال نشد.
دوست عزیز دیر فنا درسته
خود دیر اینجا معنی کهن رو هم میده
به این شکل هم نوشته شده :
ای دوست بیا تا غم فردانخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فرداکه از این دیرمغان درگذریم
باهفت هزارسالگان همسفریم
با درود و سپاس از سامانه پربار گنجور
نسخه ای که فیتزجرالد از آن بهره گرفته، بویژه در نسخه چاپ نخست وی ( 75 رباعی )، مصراع سوم را چنین نوشته:
فردا که از این دیر کهن درگذریم
اما، با به یاد داشتن تصرف کاتب ها که با پنداشت خودشان واژه ها را تغییر می دادند، و از همه گویاتر با نگریستن به مصراع دوم که بر دو واژه ( یکدم - غنیمت )، فنا گویای بهتر اندیشه خیام انست، هرچند که ( کهن ) نیز پیوست گویایی با دیرینگی نهفته در مصراع چهارم دارد.
صادق هدایت نیز در رباعی شماره 130 ، دیر کهن را آورده،
با این یادآوری که نسخه استنادی فیتزجرالد، (سربسریم) مصراع چهارم را ( همسفریم ) نوشته است.
چون امروز بمیری یا که هفت هزار سال قبل چو مردی با همه مردگان برابری چون مرده ها سن وسال ندارن!
فردا که از این دیر دو در در گذریم
با هفت هزار سالگان همسفریم
این جهان کاروانسرایی دو دراست و ما راهیان دیار عدم توجه فرمایید به تکرار حرف دال در مصرع نخست و ه در دومین.
و الله اعلم.
دیر کهن درسته
صادق هدایت هم در ترانه های خیام دیر کهن رو درست میدونه
احمد شاملو هم در با صدای خودش چندی از اشعار خیام رو دکلمه کرده که دیر کهن رو استفاده کرده
دیر مغان که اصلن نمیشه حالا اگه گفته میشد مغاک شاید کمی قابل فکر بود
دیر فنا هم غلطه
فردا که از این دیر فنا درگذریم؟ :-D
به معنی توجه کنید
از دیر فنا درگذریم!
سلام
صرفا جهت اینکه در گوشه ذهنتون این نکته رو هم داشته باشید عرض میکنم:
یکی از آشنایان کهن سال ما در یک دفتری شعرهایی رو که از بر بوده می نوشته و در اواخر عمر که بنیه ایشون کاهش پیدا کرده بوده این وظیفه رو به نوه شون سپرده که ایشون شعر ها رو میخونده از بر و نوه ایشون مینوشته.
در این دفتر به این صورت آمده:
گر فردا از این دیر گُنه در گذریم
با هفت هزار ساله گان همسفریم
با توجه به فرمایشات بزرگواران این به خاطر بنده رسید خواستم این رو هم در کنار سایر احتمالات داشته باشید هرچند بنظر شخصی خودم در سایر گزینه ها عبارات معنادار تری موجوده نسبت به این حالت(دیر گنه)
بین ترکیب واژه های دیر کهن و دیر فنا به احتمال بسیار دیر فنا درست تره چرا که طبق فرهنگ لغات فارسی عمید دِیر (Deyr) به معنی صومعه و محل سکونت راهب و معادل واژه انگلیسی abbey میباشد و همچنین فعل درگذشتن که مصدر درگذریم است طبق فرهنگ عمید به معنی عبور کردن میباشد
بنابراین منطقی تر است که بگوییم
ای دوست فردا که از این سکونتگاه فناپذیر عبور کنیم با مردگان هفت هزار سال پیش تا کنون هم سفر خواهیم بود(پس بیا تا غم فردا نخوریم)
مدتهاست این رباعی توی ذهنمه . ما چقدر زمانیمون رو بخاطر هیچ و ÷وچ از دست میدیم . . .
واقعا این بین قوی ترین قرص اعصاب هست
رباعی عربی از احمد رامی :
لا توحش النفس بخوف الظنون
واغنم من الحاضر امن الیقین
فقد تساوی فی الثری راحل غدا
وماض من الوف السنین
با شک و گمان های بیهوده بیم به دلت راه نده و آرامش و امنیت بی شک و شبهه را در این لحظه مغتنم شمار '
چرا که در دل خاک، آن که فردا از این دنیا برود با آنکه هزاران سال قبل در گذشته، مساوی هستند.
رباعی بدین متن صحیح می باشد:
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر کهن درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
هر چند دیدگاه خیامی صادق هدایت را نمی توان نادیده گرفت ولی به نظر می آید که هدایت قدری از خیام هم فراتر می رو. خیام اعتقاد دارد که : فردا که ازین دیر فنا درگذریم/ با هفت هزارسالگان سر به سریم اما هدایت معتقد است که همین امروز هم با هزارسالگان سر به سریم.
درود بر همگی
دوستان عزیز ، همان رباعی که امدست در ابتدا درست است/
اول که اهنگ شعر بر اوای الف در انتهاست که با اهنگ کلمه فنا همنواست
بجز کلمات پایانی فقط کلمه / عمر / ضمه میخوره
و اعتقاد و تموم اشاراتش به جهان فنا داره و چرا از اعداد هفت و هزار ،استفاده کرده که در این مجلس جای بحثش نیست / چرا از کلمه شمارش استفاده کرده؟ سر بسر بودن هم درسته چون هم معنی همزمانی و بی زمانی رو میده و هم معنی خاک شدن و چینش در قبر و برای اونهایی که گلاب شدن اینو میگم که هزار رو از اول میشن و در هفت بار چهار برمیگردن /
دوستای گل خیامی ، میخواستم نگم که خواب نپره ولی روی این رباعی فقط ادمهای اشنا میان و / تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی / اگه اینجایی حتما دنبال رمزی شاید خودتم ندونی / ضمه کلید این شعره برعکسش کن و بین کلمات بزارش و بخش کن و معانی دیگشونو پیدا کن /
مثال /درگذریم/ / در ، گذر / رهگذریم / / ره گذریم / و ... هر کس اندازه فهمش ریز کنه و شمارش ها و سکون و کسره و فتحه ، اگر فکر میکنید این یه رباعی برا اینه که بیا و بخورو خوش باشو ... نه خیام رو شناختی نه به علم نجوم و ریاضیاتش اهمیت دادی که با دقت دو ملیون بار بیشتر تقویم قمری هست / منظورش از دوست کیه ؟ خیام هیچ دوستی نداشت ، چرا دم عمره ؟ چرا به زمان اشاره میکنه ؟ چرا اسم خودشو تو شعر گذاشته ، تا میتونید کلمات رو ریز کنید تا روی یه رباعی ، چی بگم ... اندازه علمت بهر بگیر و تعجب کن چطور چینش کرده ...
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
این رباعی خیام خیلی حکیمانه به ما نصیحت میکند که در زندگی نورمال و شادمان ادامه بدهید و عمرت را برای طرح های بزرگ و لا ینحل ضایع مساز قناعت پیشه کن قانع باش.
دیر فنا؟
دیر دودر سخن از درگذشتن است ونه از فنا شدن
گذار به جهانی دیر به مرحله ای دیگر از چرخه زندگی
گرامی تاتار
با پوزش، این جمله ی شما نیز نقص دستوری دارد
”این رباعی خیام خیلی حکیمانه به ما نصیحت میکند که در زندگی نورمال و شادمان ادامه بدهید“
لطفاً اصلاحش کنید.
هفت هزار سالگان منظور موجودات غیر ارگانیک میباشد ،
رازی که در مصرع آخر این رباعی موجود است بدین صورت می باشد که هفت هزار سال قبل از خیام در هنگام نوروز خورشید در صورت فلکی گاو طلوع میکرده . آن اقوام گاو آسمانی را پرستش میکردند و برایش قربانی میدادند . خیام درینجا کنایه ای به اساطیر و آیین های باستانی میزند و میگوید که دانش بشر ناقص بوده و همچنان هم ناقص میباشد..یعنی انسان امروزی هم به نحوی دچار کژ اندیشی و نادانی است همچنان که انسان هفت هزار سال پیش بود.
" هفت هزار سالِگان "
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
وین یکدَمِ عُمر را غنیمت شُمریم
فردا که از این دِیرِ فنا درگذریم
با هفت هزار سالِگان سربسریم
- یکدَمِ عُمر: زندگیِ بسیار کوتاه
- دیرِ فنا: سرایِ نیستی، دنیا
- درگذریم: عبور کنیم، برویم
- هفت هزار سالگان: کسانی که هفت هزار سال پیش مرده اند و هیچ نام و نشانی از آنها نیست، هفت هزار سال اشاره به فاصله زمانی خلقتِ حضرت آدم تا حضرت محمد دارد.
- سربسریم: برابریم، هیچ تفاوتی بینِ ما وجود نخواهد داشت!
برداشت آزاد:
ای دوست، بیا نگرانِ فردا و فرداها نباشیم، غم و غصه ها را کنار گذاشته و با بودن در زمانِ حال، قدردانِ لحظاتِ زندگی خود باشیم. مطمئن باش زمانی که بمیریم، هیچ تفاوتی بین ما که الان مرده ایم و کسانی که سالیان بسیار دور مرده اند و هیچ نام و نشانی از آنها نیست، وجود نخواهد داشت. به گفتهی علی(ع)، وقتی که مُردیم، انگار که اصلا به این دنیا نیامده بودیم!
وقت را غنیمت دان آن قَدَر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دَم است تا دانی
کام بخشیِ گردون عُمر در عوض دارد
جَهد کن که از دولت دادِ عِیش بِستانی
دیوان حافظ » غزل 473
- حاصل از حیات: میوه یِ زندگی
- ای جان: ای دوست، ای عزیزِ دل
- دَم: لحظه
- تا دانی: اگر بفهمی!
- وقت را غنیمت دان آن قَدَر که بتوانی / حاصل از حیات ای جان این دَم است تا دانی: تا آنجا که در توان داری برای بهره مندی درست از وقت و زندگی تلاش کن ، ای دوست، اگر خوب دقت کنی خواهی دید، که همه یِ میوه یِ زندگانی، همین لحظه یا دَم است که در دسترسِ تواست و چیزِ دیگری وجود ندارد!
- کام بخشیِ گردون: برآورده شدنِ آرزوها
- جَهد: تلاش و کوشش
- دولت: دارایی، در اینجا منظور وقت است که در واقع باارزشترین داراییِ انسان می باشد
- دادِ عِیش بِستانی: حقِّ شادمانی را به نحوِ اَحسن اَدا کنی
- کام بخشیِ گردون عُمر در عوض دارد / جَهد کن که از دولت دادِ عِیش بِستانی: خیلی ذوق زده نباش که به کامِ خود رسیده ای! بدان که بهایِ آن را پیشاپیش که همانا عُمرِ تو بوده است را برایِ آن پرداخت کرده ای! بنابراین; همیشه نهایت تلاش خود را بکار ببند تا بهترین استفاده از عُمر و وقتِ خویش بِبَری و به گفته یِ عوام حقِّ عیش و شادمانی را خوبِ خوب اَدا کنی!
دوست گرامی شما بر چه مبنایی محاسبه کردی که از زمان خلقت بشر تا زمان حضرت محمد هفت هزار سال شده؟
در رابطه با واژه (دیر) در اشعار نظامی هم از کلمه کهن استفاده شده است.
اگر شادیم اگر غمگین در این دیر
نه ایم ایمن ز دور این کهن سیر
که می داند که این دیر کهن سال
چه مدت دارد و چون بودش احوال
(دیر کهنسال کنایه از دنیا)
بنده خدا خیام خودش هم هفت هزارساله شده.
خیام را می شود مانند انسانی کنار قبرستان و تماشاگه مردگان دانست، یا در هواپیمایی ست که در حال سقوط است ولی خیام شادی خوشی خود را در آن لحظه فراموش نمی کند و بجای داد و فریاد از همان لحظات کم استفاده میکند و توصیه به این کار میکند حتی اگر خود نکرده باشد، این تماما به ارزشمندی زندگی دنیا اشاره دارد که باید از آن استفاده شود.
درود ...خیام بزرگمردی که چنان منطق در او موج میزد و از نشستن در گوشه ای بیزار بود که شاید سخنانش آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت !
شاد بودن را بر حبس کردن خویشتن ارجحیت میداد !!
با تشکر از دوستان برای اطلاعات خوبشان. به نظرم در این شعر خیام از فردا به جای دنیا دیگر استفاده کرده است و قصدش این است که دنیای موجود را با داشته هایش به دنیایی دیگر که هزاران ساله ها در آن اقامت دارند! و اطلاعاتی هم از آن نداریم؟ از دست ندهید
خیام این اشعار رو نزدیک به هزار سال پیش گفته، آیا در اون زمان تصور نمیکردن که از هبوط فرضی آدم پنج هزار سال گذشته؟ منظورش از این هفت هزار سالگان کی هست؟
سلام بر دوستان عزیز
گویند نباید غم فردا بخوریم
این نیستکه بی تفاوت از آن گذریم
فردا که دهد اهل و عیال لیست خرید
بدبخت شویم اگر که آن را نخریم
درود بر همه دوستان.
کاش تو این شبای محرم تو مساجد ربآعیات خیام میخواندید.
بیت دوم این رباعی بسیار قابل تامل هست .میشه تا آخر عمر درگیرش بود و بهش فکر کرد ....
درود بر خیام و خیام دوستان ♥️🙏
با احترام به بزرگ مرد علم و ادب خیام
وبا درود خدمت اساتید علم و ادب.
به نظر بنده همون" دیر مغان" صحیح هستش چون
دیر منظور همون معبد و مسجد و عبادتگاه و مغ جمع مغان که اشاره به روحانیون زرتشتی در دوره مادها و اشکانیان و هخامنشیان و... داره.
نتیجه
فردا از این وعده و وعیدهای عالمان دین خبری نیست و با هفت هزار سالگان خفته در خاک هیچ فرقی نداریم
یه باز خوانی با "دیر مغان"بفرمایید
می خور و خوش باش....زندگی کن و بذار دیگران زندگی کنند🥂👍🏻😉
هردو درست است
دیر فنا اشاره به نابودی وفناپذیر بودن افراد در دنیا دا رد
دیر کهن نیز اشاره به دنیا دارد وتناسب با افراد گذشته قدیمی ۷۰۰۰ هزارساله