برگردان به زبان ساده
خداوندا به حق اسم اعظم
به نور دیده اولاد آدم
هوش مصنوعی: پروردگارا، به حق نام بزرگت و به نور چشم نسل آدمی، به ما رحمت و بخشش عطا فرما.
به سوز سینه صدیق اکبر
به سلمان و به قاسم بار دیگر
هوش مصنوعی: به خاطر درد و رنجی که صدیق اکبر در دل دارد، بار دیگر به یاد سلمان و قاسم میافتد.
به شاه صفدر کرار، حیدر
که از نیروش واشد باب خیبر
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به شخصیتی دارد که به مانند حیدر کرار (علی بن ابیطالب) است و از قدرت و نیروی او الهام میگیرد. حیدر به عنوان یک جنگجوی نیرومند شناخته میشود که در نبردها به پیروزیهای چشمگیری دست یافته است، به ویژه در فتح خیبر. در اینجا، شاعر به ویژگیها و قدرتهای این شخصیت اشاره دارد و او را با ویژگیهای حیدر مقایسه میکند.
نبد فصلی به روز کاروزارش
ز عزرائیل و ضرب ذوالفقارش
هوش مصنوعی: در هیچ فصل و زمانی، روزی خاص برای کار عزرائیل و ضربه ذوالفقار نیست.
به آن سرو گلستان نبوت
به آن شمع شبستان فتوت
هوش مصنوعی: سرو زیبای گلستان پیامبری و شمع روشنی بخش شبستان جوانمردی.
حسن کز محض لطف و خیرخواهی
فرود آمد ز تخت پادشاهی
هوش مصنوعی: حسنی که تنها به خاطر لطف و نیت خوبش از مقام و جایگاه سلطنت پایین آمده است.
به آن نوباوه باغ رسالت
به آن یکتای میدان بسالت
هوش مصنوعی: به آن کودک نوپای دینی که در عرصهی شجاعت و قدرت یکتا و بینظیر است.
حسین آن سرور جمع سعیدان
سپهسالار افواج شهیدان
هوش مصنوعی: حسین، آن پیشوای جمع خوشبختان و فرمانده گروه شهیدان است.
به آن چشم چراغ اهل بینش
که بر وی بد مدار آفرینش
هوش مصنوعی: به آن چشمی که روشنایی و فهم را به اهل بینش هدیه میدهد، نباید نبشنوازی آفرینش را فراموش کرد.
علی بن الحسین آن زین عباد
که بد از غیر ذات بخت آزاد
هوش مصنوعی: علی بن حسین، که به عنوان بهترین عبادتکننده شناخته میشود، پس از آنکه از تقدیر و سرنوشت خارج شد، به آزادی دست یافته است.
به آن کان صفا و منبع نور
که بود اندر قباب عز مستور
هوش مصنوعی: به محلی که پاکی و نور وجود دارد و در عبا و پوشش بزرگ و محترم پنهان شده است.
محمد باقر آن کوه مفاخر
که از تحریریش گفتند باقر
هوش مصنوعی: محمد باقر، شخصیتی بزرگ و با افتخار است که به خاطر دانش و آثارش به "باقر" شهرت یافته است. او همانند کوهی از علم و فضیلت است که دیگران به تحسین و تعریف از او پرداختهاند.
به حق مجمع البحرین انوار
که شد او را ز صدیق و علی یار
هوش مصنوعی: به حق دو دریا، نور او از دوستانش صدیق و علی روشن شد.
امام صادق و مصدوق، جعفر
که این دو منصب او را شد میسر
هوش مصنوعی: امام صادق و مصدوق، جعفر با دو مقام بزرگش به این مرتبه نائل آمد.
به حق جمله اهل بیت اطهار
کلان و خرد و مرد و زن به یکبار
هوش مصنوعی: درستی و بزرگی همگی اهل بیت، اعم از بزرگ و کوچک، مرد و زن، به صورت یکجا و همزمان مورد تأکید قرار گرفته است.
که هر یک کشتی بحر یقین اند
چو کشتی لنگر روی زمین اند
هوش مصنوعی: هر یک از آنها مانند کشتیهایی هستند که در دریاهای یقین حرکت میکنند، همانطور که کشتیهایی با لنگر در سطح زمین ثابت میمانند.
بدان سر مست صهبای محبت
که بد غواص دریای محبت
هوش مصنوعی: آگاه باش از کسی که تحت تاثیر عشق است و مانند غواصی در عمق احساسات عاشقانه غوطهور میشود.
رئیس عشقبازان قطب بسطام
که در این ره نزد چون وی کسی گام
هوش مصنوعی: رئیس دلباختگان و عاشقان، همانند قطب بسطام است و در این مسیر، مانند او کسی قدم نمیزند.
به شرب بوالحسن از جام عشقت
که بد شایسته اقدام عشقت
هوش مصنوعی: از جام عشق تو، گوارا بنوش، زیرا که عشق تو لایق بهترین گامهاست.
به حق بو علی آن قطب فایق
به خواجه یوسف آن غوث الخلایق
هوش مصنوعی: به حق بو علی، آن شخصیت برجسته و پرنفوذ، مانند خواجه یوسف است که بزرگترین منبع کمک و راهنمایی برای بشریت میباشد.
به عبدالخالق آن البرز تمکین
امام پیشوایان ره دین
هوش مصنوعی: عبدالخالق، پیشوایان دین را به پیروی از خود وادار کرده است.
که پا ننهاد آن فرخنده اختر
بجز اندر قدمگاه پیمبر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آن ستاره خوشبختی فقط در مسیر پیامبر قدم برداشته است و خارج از این مسیر جایی نیامده است.
به حق خواجه عارف کان معنی
به محمود آن شه انجیر فغنی
هوش مصنوعی: به درستی که خواجه عارف، آن مفهوم را به محمود، آن پادشاه، نسبت داده است که شبیه به انجیر غنی است.
به تمکین عزیز آن پیر نساج
که بر چرخ برین سود از شرف تاج
هوش مصنوعی: به خاطر تسلیم شدن عزیز در برابر آن پیری که با مهارت در بافندگی میتواند بر فراز دنیا، سود و بهرهای را از ارزش و جایگاه خود به دست آورد.
به حق خواجه بابا سماسی
به آن خورشید برج حق شناسی
هوش مصنوعی: به درستی که آقای بزرگ سماسی مانند آن خورشید روشن و درخشان است که نشانهای از حق و حقیقت را نمایان میکند.
امیر سید کلال آن پیر کامل
که فکر غیر نگذشتیش بر دل
هوش مصنوعی: امیر سید کلال، آن پیر و عارف کامل، هرگز به غیر از خداوند فکر نکرد و دلش مالامال از غیر او نبود.
به حق پیر پیران بخارا
کزو شد سنگ خارا زر سارا
هوش مصنوعی: به برکت وجود پیران با智慧 شهر بخارا، چیزی که به نظر سخت و بیارزش میآمد، تبدیل به طلا و ارزشمند شده است.
بهاالدین و الدنیا محمد
که این راه هدی زو شد ممهد
هوش مصنوعی: بهاالدین و دنیا، محمد، که این راه هدایت را برای دو نفر مهیا کردند.
به بی نقشی چو کردی سر بلندش
نهادی نام شاه نقشبندش
هوش مصنوعی: وقتی که به جایگاه بزرگی رسیدی، نام و نشان خود را بر روی چیزهایی که بینقش و فرخته بودند، نقش کردی.
ز بس کز وی گره از کار واشد
خطابش خواجه مشکل گشا شد
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه مشکلات و گرههای کارش به خوبی حل شده است، او را با احترام و به نیکی خطاب میکنند و او را شخصی میدانند که میتواند به راحتی مسائل را برطرف کند.
به قطب حق علاء الدین عطار
که از عالم گشادی قفل اسرار
هوش مصنوعی: علاءالدین عطار، یکی از بزرگترین و معتبرترین شخصیتها در عالم عرفان و معارف الهی است که در میانگین گستردگی و عمق علم و دانش، قفلهای اسرار را باز میکند. او در دسترسی به حقیقت و شناخت عمیق، قطب و محور راهنمایی است.
به آن پیری که نقش آمد مقامش
از آن یعقوب چرخی گشت نامش
هوش مصنوعی: در اینجا به فردی اشاره میشود که به سن و سالی رسیده و اعتبار و مقام بالایی دارد، به گونهای که دیگران به او احترام میگذارند و ارزش او را میشناسند. این شخص به عنوان الگویی برای دیگران شناخته میشود و نامش به خوبی در خاطرها باقی مانده است.
به حق آبروی پیر احرار
کزو زیب دگر بگرفت این کار
هوش مصنوعی: به خاطر احترام و اعتبار پیرمردانی که در راه خوبیها و فضیلتها قدم گذاشتهاند، این عمل زیبایی که به دست آمده، ارزش بیشتری پیدا کرده است.
چه گویم من ز وصف آن گرامی؟
در وصفش چنین سفته است جامی
هوش مصنوعی: نمیدانم چگونه از توصیف آن عزیز بگویم، زیرا در این راستا به قدری گفتنی هست که زبانم قاصر است.
مقام خواجه برتر از گمان است
برون از حد تقریر و بیان است
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه شخصی بزرگوار و صاحب فضیلت، فراتر از تصورات و گمانهاست و نمیتوان آن را به خوبی با کلمات توصیف کرد.
دلش بحری است ز اسرار الهی
ازو یک قطره از مه تا به ماهی
هوش مصنوعی: دل او مانند دریا است و پر از رازهای الهی است، و از آن دریا یک قطره هم به اندازهی یک ماهی میرسد.
به خواجه زاهد آن پیر صفا کیش
به جانبازی مولانای درویش
هوش مصنوعی: این بیت به شخصی اشاره دارد که در مقام والایی از تقوا و زهد قرار دارد و در عین حال به یاد میآورد که مقام و جایگاه مولانا، درویشی است که زندگیاش پر از فداکاری و جانفشانی بوده است. در واقع، این جمله بینش و احترام به بزرگی و پاکی روحانی را در کنار یادآوری فداکاریهای یک درویش ارائه میدهد.
به حق خواجگی کاندر بدایت
نمودی درج اسرار نهایت
هوش مصنوعی: به خاطر حقیقتی که تو در آغاز، رازهای عمیق را نمایان کردی.
به آن مهر سپهر ارجمندی
ختام خواجگان نقشبندی
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به ارزش و اهمیت بزرگ یک شخصیت یا مقام وجود دارد. به نوعی بیانگر این است که او در نهایت، به عنوان یک الگو یا فرد برجسته در میان دیگران شناخته میشود.
که صهبای محبت راست ساقی
در دریای عرفان خواجه باقی
هوش مصنوعی: ساقی عشق به حقیقت در پی سرمستی و خوشحالی از دریا و عمق معرفت، همیشه حاضراست.
به آن سیار سیر بی نهایت
به آن سرهنگ ارباب درایت
هوش مصنوعی: به دوستی که همیشه در حال پیشرفت و حرکت است و به فردی که تجربه و دانش زیادی دارد.
به آن ینبوع اسرار نهانی
که کس او را نمی داند، تو دانی
هوش مصنوعی: به چشمهای از رازهای پنهان اشاره شده است که هیچکس آن را نمیشناسد، اما تو آن را میدانی.
به آن دریای زخار معانی
به آن شهباز اوج لامکانی
هوش مصنوعی: به آن دریای پرعمق و پرمعنا، به آن پرندهای که در آسمانهای بینهایت پرواز میکند.
به نور دیده فاروق احمد
کزو شرع محمد شد مجدد
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به شخصی به نام فاروق احمد دارد که به عنوان یک مفسر و مجدد دین اسلام شناخته میشود و نور دیدۀ او به نوعی به خاطر تأثیرات مثبت او در پیروی از تعالیم محمد (ص) ستوده شده است. به عبارت دیگر، او در راه ترویج و تجدید اسلام تلاش کرده و باعث روشنایی و هدایت دیگران شده است.
ز نورش شد سواد هند روشن
وزو سرهند شد وادی ایمن
هوش مصنوعی: نور او سبب روشن شدن هند شد و همچنین سرزمین سرهنگ، وادی ایمن را نیز روشن کرد.
چراغ محفل باریک بینان
سپهسالار فوج پاک دینان
هوش مصنوعی: چراغ شبنشینی افرادی که کمعمقاند، فرماندهی گروهی از افراد با ایمان و پاکنهاد است.
نسنجد هر که داند ارتقایش
نگاه هیچکس از نقش پایش
هوش مصنوعی: هر کسی که به ترقی و پیشرفت خود آگاه باشد، نباید نگران نظر دیگران باشد، زیرا آثار و نشانههای او خود را نشان میدهد.
به هر دو دیده آن غوث قیوم
سعید عروه الوثقای معصوم
هوش مصنوعی: در هر دو چشم خود، آن یاری که همیشه پایدار است و در کنار ماست، را مینگرم که به عنوان رفیق مطمئن و بینقص، به ما کمک میکند.
به شیخ عبدالصمد آن نجم ثاقب
محمد عابد والا مناقب
هوش مصنوعی: به شیخ عبدالصمد، ستاره درخشان و ارزشمند، که محمد عابد با فضیلت در اوصاف و ویژگیهایش شناخته میشود.
به سیف الدین و سید نور محمد
به شمس الدین حبیب الله ارشد
هوش مصنوعی: به سیفالدین و سید نور محمد و شمسالدین حبیبالله ارشد اشاره دارد. این افراد به نوعی مقام و ارزش خاصی دارند و احتمالاً به عشق و احترام نسبت به آنها ابراز احساس میشود.
به پیر ما که هست اندر زمانش
هدایت حصر اندر آستانش
هوش مصنوعی: به انسان بزرگسال ما که در زمان خود راهنمایی میکند و در درگاه او، محدودیتی وجود ندارد.
نشد جز بندگی آرامگاهش
از آن شد نام عبدالله شاهش
هوش مصنوعی: تنها چیزی که از او باقی مانده، خدمتگزاری و احترام به آرامگاهش است و به همین دلیل او را عبدالله شاه مینامند.
نگویم از کمالاتش که چون است
ز وصفش که اندیشم فزون است
هوش مصنوعی: نمیخواهم از ویژگیهای او حرف بزنم، زیرا وقتی به توصیف او فکر میکنم، میبینم که کلمات قاصر از بیان زیباییهایش هستند.
غریب و بی کسم بر من ببخشای
چو کس مشکل گشا نبود، تو بگشای
هوش مصنوعی: من تنها و غریب هستم، لطفاً مرا ببخش. چون هیچکس دیگری برای حل مشکلاتم نیست، تو باید آنها را برطرف کنی.
دری بگشای از خوشنودی خویش
برین سرگشته مهجور دلریش
هوش مصنوعی: لطفاً از سر خوشنودی خود، دری را برای من که دلناگهان گمشده و بیقرار هستم، باز کن.
به هر کس کز کرم کردی نگاهی
دو عالم را نمی سنجد به کاهی
هوش مصنوعی: هر کسی که از روی لطف و محبت به او نگاهی بیندازی، ارزش دو جهان را ندارد کنار یک دانه کاه.
ز بحری کز فیوضت گشت ریزان
ز عین مکرمت بر این عزیزان
هوش مصنوعی: از دریایی که به خاطر نعمتهایش، مثل باران بر این عزیزان نازل میشود.
به رحمت رشحه ای هم بر دل من
اگر ریزی، شود حل مشکل من
هوش مصنوعی: اگر ذره ای از رحمتت بر دل من بریزد، مشکلم حل خواهد شد.
ز من هرگز نشد کاری که باید
گنه زینسان که در گفتن نیاید
هوش مصنوعی: هرگز از من کار درستی سر نزد که شایسته باشد و این گونه گناهکارانه است که نتوانم آن را بیان کنم.
ز اعمال بد خود شرمسارم
نه طاعت، نه زبان عذر دارم
هوش مصنوعی: من از کارهای بد خود شرمندهام، نه به خاطر عبادتها، بلکه به خاطر این که حتی زبانی برای عذرخواهی ندارم.
چو بر خود بینم از بس شرمساری
به دوزخ خوشترم از رستگاری
هوش مصنوعی: وقتی خودم را میبینم و از شدت شرم و خجالت احساس خوبی ندارم، به نظرم عذاب در دوزخ از رستگاری و نجات بهتر است.
بیامرز و مپرس از کار خامم
به رسوایی نیرزد انتقامم
هوش مصنوعی: ببخش و در مورد اشتباهاتم سوال نکن، چون انتقام گرفتن از من ارزش رسوایی ندارد.
اگر چه بس ستم بر خویش کردم
قباحتهای از حد بیش کردم
هوش مصنوعی: هرچند که بر خودم سختی هایی را تحمیل کردم و کارهای ناپسند زیادی انجام دادم، اما باز هم از این رفتارها پشیمان نیستم.
چو می اندیشم از دریای جودت
خوشم با اینهمه نقض عهودت
هوش مصنوعی: وقتی به بخشش و کرامت تو فکر میکنم، از آن خوشحالم، اما با این وجود، به نقض وعدههایت فکر میکنم.
به محض فضل تو امیدوارم
تو خود فرموده ای آمرزگارم
هوش مصنوعی: به محض این که عنایت تو شامل حال من شود، امیدوارم که خودت گفتهای که آمرزنده هستی.