قطعه شماره ۲۸
زهی شهنشه عالی و ظل یزدانی
قرین دولت و شوکت، خلیل رحمانی
کف سخای ترا بحر گفتم و دل گفت
قیاس بحر ز کف می کنی ز نادانی
چنین کریم و خردمند و دادگر که توئی
چه جای حاتم طائی و شاه ساسانی
تویی ز غایت عدلت همیشه گرگ و پلنگ
روند خانه به خانه ز بهر چوپانی
شجاع و عالم و عادل، کریم بن کریم
به هوش و درک چو آصف ولی سلیمانی
چنین به فرق تو افسر شده است ابر، سزد
اگر ز معجز پیغمبریش بر خوانی
وگر به فن سواری بود رسول، توئی
بزرگ شاه سواران به وحی ربانی
وگرنه بهر چه گردد خجل ز معجزه ات؟
سر فوارس و توران و روم و ایرانی
چو خسروانه نهی پا به توسن گلگون
ندیده چرخ به شیرین سواریت ثانی
غرض ز خالد ازین مدح بود هنر
وگرنه مدح چه حاجت؟ تو مهر تابانی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی شهنشه عالی و ظل یزدانی
قرین دولت و شوکت، خلیل رحمانی
هوش مصنوعی: ای کاش برای تو، ای پادشاه بزرگ و سایه خداوند، خوشبختی و عظمت همیشه همراه باشد، ای خلیل رحمانی.
کف سخای ترا بحر گفتم و دل گفت
قیاس بحر ز کف می کنی ز نادانی
هوش مصنوعی: سخاوت تو را به دریای عظیم تشبیه کردم، اما دل من میگوید که با این مقایسه، در حال نادانی هستی. زیرا نمیتوان بزرگی یک دریا را با کف آن سنجید.
چنین کریم و خردمند و دادگر که توئی
چه جای حاتم طائی و شاه ساسانی
هوش مصنوعی: تو با این همه بزرگمنشی، دانش و عدالت، دیگر چه نیازی به حاتم طائی و شاهان ساسانی داری؟
تویی ز غایت عدلت همیشه گرگ و پلنگ
روند خانه به خانه ز بهر چوپانی
هوش مصنوعی: تو به خاطر عدل و انصافت همیشه به مانند یک چوپان هستی، که حتی گرگها و پلنگها به خانهها حمله نمیبرند.
شجاع و عالم و عادل، کریم بن کریم
به هوش و درک چو آصف ولی سلیمانی
هوش مصنوعی: شجاع و دانا و با انصاف، از خانوادهای بزرگ و نیکوکار، با فهم و درک مانند آصف، ولی همچون سلیمان.
چنین به فرق تو افسر شده است ابر، سزد
اگر ز معجز پیغمبریش بر خوانی
هوش مصنوعی: بر روی سر تو مانند تاجی، ابر قرار گرفته است، بنابراین جایز است اگر از معجزههای پیامبرش برای تو بخوانند.
وگر به فن سواری بود رسول، توئی
بزرگ شاه سواران به وحی ربانی
هوش مصنوعی: اگر در هنر سوارکاری مهارت داشته باشی، تو بزرگترین و بهترین سوار از جانب خداوند هستی.
وگرنه بهر چه گردد خجل ز معجزه ات؟
سر فوارس و توران و روم و ایرانی
هوش مصنوعی: اگر معجزهات سبب شرمندگی میشود، پس برای چه چیزی باید شرمنده باشیم؟ از سرزمینهای فوارس، توران، روم و ایران.
چو خسروانه نهی پا به توسن گلگون
ندیده چرخ به شیرین سواریت ثانی
هوش مصنوعی: وقتی مانند خسرو پا بر اسب زیبا میگذاری، حتی چرخ زمان نیز شیرینی سواریات را نمیتواند فراموش کند.
غرض ز خالد ازین مدح بود هنر
وگرنه مدح چه حاجت؟ تو مهر تابانی
هوش مصنوعی: خالد از این مدح و ستایش هدفش بیان هنر و توانایی خود بود، وگرنه مدح و ستایش چه نیازی دارد؟ تو مانند ماه درخشان هستی.