گنجور

شماره ۱ (ابیات منتخبه من قصیدیه العربیه من بحر الکامل فی مدح شیخه اانشاها لیله دخوله بلده جهان آباد)

کملت مسافه کعبه الآمال
حمدا لمن قد من بالاکمال
و اراح مرکبی الطلیح من السری
و من اعتوارالحط و الترحال
نجانی من قید الاقارب و الوطن
و علاقه الاحباب و الاموال
و هموم امهتی و حسره اخوتی
و غموم عمی اوخیال الخال
و مواعظ السادت و العلما
و ملامه الحساد و العذال
و اعاذنی من فرقه افاکه
و اجارنی من امه جهال
و هجوم امواج البحار الزاخره
و اذیه المکاس و العمال
و انا لنی اعلی المآرب و المنی
اعنی لقاء المرشد المضال
من الآفاق بعد ظلامها
و هدی جمیع الخلق بعد ظلال
اعنی غلام علی القرم الذی
من لحظه یحیی الرمیم البال
تمثیله ماساغ الا انه
ما ناقش الادباء فی التمثال
هویم فضل طود طول والکرم
یینبوع کل فضیله و خصال
نجم الهدی، بدرالدجی، بحر التقی
کنز الفیوض، خزانه الاحوال
کالارض حلما، و الجبال تمکنا
والشمس ضو، والسما معال
عین الشریعه، معدن العرفان
عون البریه، منبع الافضال
قطب الطرائق، قدوه الاوتاد
غوث الخلایق، رحله الابدال
شیخ الانام و قبله الاسلام
صدر العظام و مرجع الاشکال
هاد الی الاولی بهدی مختف
داع الی المولی بصوت عال
مجبوب رب العالمین من اقتدی
بهداه اصبح قدوه الامثال
کم من جهول بالهوی مکبول
نجاه من لحظ کحل عقال
کم من ولی کامل من صده
قد صد عنه عجائب الاحوال
کم منکر لعلو شانه قدردی
فاذاقه المولی اشد نکال
معطی کمال تمام اهل نقیصه
و مزیل نقص جمیع اهل کمال
اخفاه رب العز جل جلاله
فی قبه الاعزاز و الاجلال
یا اهل مکه حوله در طائفا
واهجر حجازا ان سمعت مقالی
و مبیت خیف دع ور کض محسر
و منی منی والرمی للامیال
واسکن بذا الوادی المقدس خالعا
نعلی هوی الکونین باستعجال
حجر مقامک بالمطاف بلاصفا
من طوف حضره کعبه الآمال
ما السعی الا فی رضاه بملتزم
ما الطوف الا حوله بحلال
من شام لمعا من بروق دیاره
بمشام روض الشام کیف یبالی
آنست من تلقاء مدین مصره
نارا تهیج البال بالبلبال
فهجرت اهلی قائلا له امثکوا
ارجع الیکم غب الاستشعال
و نویت هجران الاحبه والوطن
و رکبت متن الادهم الصهال
فطوی منازل فی مسیره منزل
فنسیت اصحابی علی میثاقهم
و اها لجار سابح شملال
و مواعدی من فرط شوق جمال
من لی بتبلیغ السلام لاخوتی
و ببسط عذر الغدر و الاهمال
سلب الهوی لبی فما فی خاطری
غیر الحبیب و طیف شوق وصال
قدحان حین تشرفی بوصاله
من لی بشکر عطیه الایصال
یارب لا احصی ثناءک انه
سفه علی من شم ریح زوال
الله لو اعطیت عمرا خالدا
و ترکت غیرالحمد کل فعال
واتیح لی فی کل منبت شعره
الفا لسان فی الوف مقال
و امیط عنی النفس و الشیطان کی
لا تلهیانی بخطره فی البال
فصرفت عمری کله فی حمده
بشراشری ابدا بلا اهمال
ما اقدرن علی کفاء عطیه
فضلا عن التفصیل بالاجمال
این العطایا و هی غیر عدیده
کیف التنکر و هو بعض نوال
ام کیف احمد ناظما اوناثرا
ذاتا ترقت عن حضیض خیال
سلب التجوز و المجاز ابلغ
من تقدسه عن الامثال
اله الخلایق فی نعوث کماله
سبحانه من خالق متعال
فالعجز نطقی والتحیر فکرتی
ما ینبغی الا السکوت بحالی
فکما قضیت الهنا فی اشهر
طیا لبعد مسافه الاحوال
و حبیتنا حفظا عن لافات
و منتحنا امنا من الاهوال
و رزقنا تقبیل عتبه قبله
فاز المقبل منه بالاقبال
فارزق اله العالمین بحقه
ادبا یلیق بذالجناب العالی
و امدنا بلقائه و بقائه
و عطائه و نواله المتوالی
زدمن حیاتی فی اطاله عمره.
آدم الوری بحماه تحت ظلال
و اجعلنی مسعودا بحسن قبوله
و امنحنی ما یرضیه من اعمال
زد کل یوم فی فوادی وقعه
ما دمت حیا فی جمیع الحال
و امتنی مرضیا لدیه و راضیا
عنه رضا یجدی مفاز مآلی
فالحمد للرب الرحیم المنعم
القادر المتقدس المتعال
ثم الصلوه علی الرسول المجتبی
خیر الوری و الصحب بعد الآل

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کملت مسافه کعبه الآمال
حمدا لمن قد من بالاکمال
هوش مصنوعی: تو به کمال خود در مسیری قرار داری که به آرزوهای عظیم می‌رسد. سپاسگزارم از کسی که تو را به این درجه از کمال رسانده است.
و اراح مرکبی الطلیح من السری
و من اعتوارالحط و الترحال
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من با شجاعت و قدرت، سوار بر مرکب سفر می‌شوم و به جاهایی می‌روم که گاهی با دشواری‌ها و سختی‌ها روبرو هستم. با وجود این چالش‌ها، آماده‌ام که به مقصدهای جدید بروم و سفرهای متفاوتی را تجربه کنم.
نجانی من قید الاقارب و الوطن
و علاقه الاحباب و الاموال
هوش مصنوعی: من را نجات بده از بند خویشاوندان و خانه، و از وابستگی به دوستان و اموال.
و هموم امهتی و حسره اخوتی
و غموم عمی اوخیال الخال
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اندوه ها و دردسرهای الدین و ارتباطات انسانی. شاعر از حسرت و غم ناشی از جدایی دوستان و مشکلاتی که در زندگی با آن روبه‌رو است، سخن می‌گوید. او به احساس عمیق امید و یادآوری خاطرات دوستان و روابط نزدیک نیز اشاره کرده است. در کل، این شعر بیانگر احساساتی عمیق و انسانی در مواجهه با چالش‌های زندگی است.
و مواعظ السادت و العلما
و ملامه الحساد و العذال
هوش مصنوعی: توصیه‌ها و نصایح بزرگان و دانشمندان، و سرزنش‌ها و حسدورزی‌های حسودان و دشمنان.
و اعاذنی من فرقه افاکه
و اجارنی من امه جهال
هوش مصنوعی: مرا از گروهی که دروغ می‌گویند حفاظت کن و از جمعیتی نادان پناه ده.
و هجوم امواج البحار الزاخره
و اذیه المکاس و العمال
هوش مصنوعی: هجوم امواج دریاهای پرخروش و زخم‌های ناشی از کار دشوار و رنج کشیدن.
و انا لنی اعلی المآرب و المنی
اعنی لقاء المرشد المضال
هوش مصنوعی: من به آرزوهای بزرگ و هدف‌های بلند رسیدم و به دیدار راهنمایی که به درستی رهنمون می‌کند، امیدوارم.
من الآفاق بعد ظلامها
و هدی جمیع الخلق بعد ظلال
هوش مصنوعی: از دوردست‌ها بعد از تاریکی، نور و روشنی آمد و همه موجودات بعد از گمراهی به هدایت رسیدند.
اعنی غلام علی القرم الذی
من لحظه یحیی الرمیم البال
هوش مصنوعی: من غلام علی‌ام، آن مرد بزرگ که از زمان یحیی زنده‌دل، نامش در دل‌ها جاودانه مانده است.
تمثیله ماساغ الا انه
ما ناقش الادباء فی التمثال
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگرچه موضوع به شکل واضحی مطرح شده، اما ادیبان و نویسندگان در مورد آن نمی‌خواهند بحث کنند یا نظر ندهند.
هویم فضل طود طول والکرم
یینبوع کل فضیله و خصال
هوش مصنوعی: تو بزرگواری و فضیلت تو مانند کوهی بلند است و کرامت تو سرچشمه هر خوبی و خصیصه نیکو است.
نجم الهدی، بدرالدجی، بحر التقی
کنز الفیوض، خزانه الاحوال
هوش مصنوعی: ستاره هدایت، ماه شب‌ها، دریای تقوی، گنجینه‌ی فیوض، خزانه‌ی حال‌ها.
کالارض حلما، و الجبال تمکنا
والشمس ضو، والسما معال
هوش مصنوعی: زمین همچون خواب و خیال است، کوه‌ها استحکام و قدرت دارند، خورشید نور افشانی می‌کند و آسمان چهره‌ای بلند و برجسته دارد.
عین الشریعه، معدن العرفان
عون البریه، منبع الافضال
هوش مصنوعی: این عبارت به توصیف فردی می‌پردازد که منبعی برای شریعت، دانش و خوبی‌ها برای مردم است. این شخص به عنوان یک راهنما و منبع الهام شناخته می‌شود که به مردم کمک می‌کند تا در مسیر درست زندگی کنند و از فضایل برخوردار شوند.
قطب الطرائق، قدوه الاوتاد
غوث الخلایق، رحله الابدال
هوش مصنوعی: قطب بزرگ راه‌ها و الگوی ثابت‌ها، نجات‌دهنده مردم، سفرکننده به سوی مقام‌های عالی.
شیخ الانام و قبله الاسلام
صدر العظام و مرجع الاشکال
هوش مصنوعی: این بیت به شخصیت بزرگ و معتبر دینی اشاره دارد که به عنوان رهبری برای مسلمانان شناخته می‌شود و مورد احترام همگان است. او در بین عالمان دین جایگاه ویژه‌ای دارد و به عنوان مرجع و منبع حل مسائل و سوالات دینی به شمار می‌رود.
هاد الی الاولی بهدی مختف
داع الی المولی بصوت عال
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به راهنمایی و هدایت به سوی آغازها و اصول اولیه دارد و به دعایی بلند برای رسیدن به پروردگار می‌پردازد. در اینجا، صدای بلند و رسا نمادی از دعوت به معنویت و نزدیکی به حق است.
مجبوب رب العالمین من اقتدی
بهداه اصبح قدوه الامثال
هوش مصنوعی: هر کسی که به هدایت او تاسی کند، شایسته‌ی الگوبرداری و الگو شدن برای دیگران خواهد بود.
کم من جهول بالهوی مکبول
نجاه من لحظ کحل عقال
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد نادان به وسیله عشق و محبت گرفتار می‌شوند و تنها چاره رهایی‌شان، پرهیز از نگاهی است که به آنها تسلط پیدا می‌کند.
کم من ولی کامل من صده
قد صد عنه عجائب الاحوال
هوش مصنوعی: بسیاری از اولیا و بزرگانی که در دنیا وجود دارند، به اندازه قد یک صد، از شگفتی‌های حالات و تجربیات روحانی در خود دارند.
کم منکر لعلو شانه قدردی
فاذاقه المولی اشد نکال
هوش مصنوعی: کسی را نمی‌توان انکار کرد که در بلندا و زیبایی، مانند شانه و قدری بی‌نظیر است؛ وقتی که معشوق آن را به شدت تحسین کند.
معطی کمال تمام اهل نقیصه
و مزیل نقص جمیع اهل کمال
هوش مصنوعی: کسی که به دیگران کمال و تمامیت می‌دهد، کمبودها و نواقص اهل نقصان را از بین می‌برد و نقص‌ها را از اهل کمال دور می‌سازد.
اخفاه رب العز جل جلاله
فی قبه الاعزاز و الاجلال
هوش مصنوعی: خداوند متعال خود را در مکان‌هایی از عظمت و بزرگی پنهان کرده است.
یا اهل مکه حوله در طائفا
واهجر حجازا ان سمعت مقالی
هوش مصنوعی: ای مردم مکه، در طواف دور کعبه باشید و از حجاز دور نشوید، اگر به سخنان من گوش کنید.
و مبیت خیف دع ور کض محسر
و منی منی والرمی للامیال
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساسات و تجارب شخصی در شب‌های خاص و لحظات مهم می‌پردازد. شاعر از نگرانی و خوفی که در دل دارد، سخن می‌گوید و همچنین به چالش‌ها و سختی‌هایی که در مسیرش قرار دارد، اشاره می‌کند. شب‌های تاریک و عزم و اراده برای گذراندن مانع‌ها و رسیدن به هدف‌های بزرگ در این متن احساس می‌شود. در نهایت، شاعر به یادآوری و اشاره به روحیه و تلاش برای غلبه بر مشکلات و موانع پرداخته است.
واسکن بذا الوادی المقدس خالعا
نعلی هوی الکونین باستعجال
هوش مصنوعی: در اینجا به مکانی مقدس اشاره شده است که باید با احترام و بی‌سروصدا وارد آن شد و نشان می‌دهد که این مکان به قدری والاست که باید از هر گونه حواشی و عدم احترام دوری کرد. لازم است به آرامی و با توجه به اهمیت این فضا حرکت کنیم و از تلاش برای شتاب در ورود به آن پرهیز کنیم.
حجر مقامک بالمطاف بلاصفا
من طوف حضره کعبه الآمال
هوش مصنوعی: در مکان مقدس تو، در کنار خانه کعبه، به دور از صفا و آرامش، همواره در حال گردش در آرزوهایم هستم.
ما السعی الا فی رضاه بملتزم
ما الطوف الا حوله بحلال
هوش مصنوعی: تنها تلاش ما باید جلب رضایت او باشد و دور ما باید فقط حول او بچرخد و در مسیر حلال قدم بگذاریم.
من شام لمعا من بروق دیاره
بمشام روض الشام کیف یبالی
هوش مصنوعی: شام را از روشنایی‌های دیارش می‌شناسم، بوی گل‌هایش را استشمام می‌کنم و برایم مهم نیست که دیگران چه فکری می‌کنند.
آنست من تلقاء مدین مصره
نارا تهیج البال بالبلبال
هوش مصنوعی: در آن مکان، در شهر مدین، آتش شعله‌ور است که دل را به تپش می‌آورد.
فهجرت اهلی قائلا له امثکوا
ارجع الیکم غب الاستشعال
هوش مصنوعی: در اینجا شخص به خانواده‌اش می‌گوید که از آن‌ها دور شده و به آن‌ها می‌گوید که به زودی بازخواهد گشت. او از آن‌ها می‌خواهد که صبر کنند تا او بتواند به خانه‌اش برگردد.
و نویت هجران الاحبه والوطن
و رکبت متن الادهم الصهال
هوش مصنوعی: من از خداحافظی با عزیزان و وطنم تصمیم گرفتم و سوار بر اسب سیاه شدم.
فطوی منازل فی مسیره منزل
فنسیت اصحابی علی میثاقهم
هوش مصنوعی: در جاده‌ای که در آن سفر می‌کردم، یاد دوستانم را که با هم پیمانی بسته بودیم، فراموش کردم.
و اها لجار سابح شملال
و مواعدی من فرط شوق جمال
هوش مصنوعی: و اوضاع و احوال دوستانم را به یاد می‌آورم و برای دیدار زیبایی که در دل دارم، مدام در انتظارم.
من لی بتبلیغ السلام لاخوتی
و ببسط عذر الغدر و الاهمال
هوش مصنوعی: من باید پیام سلام را به برادرانم برسانم و به خاطر خیانت و کوتاهی‌های انجام شده، عذرخواهی کنم.
سلب الهوی لبی فما فی خاطری
غیر الحبیب و طیف شوق وصال
هوش مصنوعی: عشق را از من بگیر، اما به جز محبوبم هیچ چیز دیگری در ذهنم نیست و تنها تصویر شوق دیدار او در خاطر دارم.
قدحان حین تشرفی بوصاله
من لی بشکر عطیه الایصال
هوش مصنوعی: وقتی که در آستانه وصال تو قرار می‌گیرم، دو جام از شکر را به خاطر هدیه‌ی این نزدیکی می‌نوشم.
یارب لا احصی ثناءک انه
سفه علی من شم ریح زوال
هوش مصنوعی: ای پروردگار، ستایش‌های تو را نمی‌توان شمرد، حقیقتاً بر کسی که بوی زوال را استشمام کند، نشانه‌ای از حماقت است.
الله لو اعطیت عمرا خالدا
و ترکت غیرالحمد کل فعال
هوش مصنوعی: اگر خداوند به من عمر جاویدانی عطا کند و جز ستایش از او چیزی دیگر نگویم، این کافی نیست.
واتیح لی فی کل منبت شعره
الفا لسان فی الوف مقال
هوش مصنوعی: به من اجازه بدهید که در هر نقطه‌ای که شعر می‌سرایم، زبانم گویای کلام حق و حقیقت باشد.
و امیط عنی النفس و الشیطان کی
لا تلهیانی بخطره فی البال
هوش مصنوعی: از من دور شو ای نفس و شیطان، تا این‌که به وسوسه‌ای در ذهن مشغول نشوم.
فصرفت عمری کله فی حمده
بشراشری ابدا بلا اهمال
هوش مصنوعی: من عمری را صرف تمجید و ستایش او کردم، همیشه با دقت و بدون غفلت.
ما اقدرن علی کفاء عطیه
فضلا عن التفصیل بالاجمال
هوش مصنوعی: ما نتوانستیم به طور کامل و دقیق بر اساس جزئیات اطلاعاتی را ارائه دهیم.
این العطایا و هی غیر عدیده
کیف التنکر و هو بعض نوال
هوش مصنوعی: این بخشش‌ها بسیار زیاد نیستند، چگونه می‌توانی از آنها غافل شوی در حالی که این‌ها بخشی از نیکی‌ها هستند؟
ام کیف احمد ناظما اوناثرا
ذاتا ترقت عن حضیض خیال
هوش مصنوعی: چگونه می‌توان اثر احمد را توصیف کرد، در حالی که ذاتاً فراتر از اوج خیال است؟
سلب التجوز و المجاز ابلغ
من تقدسه عن الامثال
هوش مصنوعی: معنی این بیت به زبان ساده این است که استفاده نکردن از تشبیه و مجاز در بیان، تأثیر بیشتری دارد از این که چیزی را از مقایسه با دیگران دور کنیم و آن را به مقام والایی برسانیم.
اله الخلایق فی نعوث کماله
سبحانه من خالق متعال
هوش مصنوعی: خدای مخلوقات در وصف کمالاتش، که فراتر از هر خالق دیگری است، قابل ستایش و تمجید است.
فالعجز نطقی والتحیر فکرتی
ما ینبغی الا السکوت بحالی
هوش مصنوعی: ناتوانی من در بیان، و سردرگمی‌ام در فکر، به من می‌گوید که بهتر است در چنین حالتی سکوت کنم.
فکما قضیت الهنا فی اشهر
طیا لبعد مسافه الاحوال
هوش مصنوعی: با توجه به شرایط و اوضاع، آنچه خداوند مقدر کرده است در زمان‌های مشخصی به نتیجه می‌رسد، حتی اگر فاصله‌های زیادی وجود داشته باشد.
و حبیتنا حفظا عن لافات
و منتحنا امنا من الاهوال
هوش مصنوعی: ما را به محبت خودت محافظتی قرار دادی از گزندهای زندگی و به ما امنیتی عطا کردی از حوادث ناگوار.
و رزقنا تقبیل عتبه قبله
فاز المقبل منه بالاقبال
هوش مصنوعی: ما روزی ما را در بوسیدن درگاه تقدیر قرار داد، چرا که کسی که به اینجا بیاید، به روی خوشی از زندگی برخوردار خواهد شد.
فارزق اله العالمین بحقه
ادبا یلیق بذالجناب العالی
هوش مصنوعی: خداوند عالمیان را به حق خودش، به آدابی که شایسته این مقام بلند است، آراسته است.
و امدنا بلقائه و بقائه
و عطائه و نواله المتوالی
هوش مصنوعی: ما به دیدار او و بقای او و بخشش و نعمت‌های مداوم او آمده‌ایم.
زدمن حیاتی فی اطاله عمره.
آدم الوری بحماه تحت ظلال
هوش مصنوعی: به من زندگی‌ای بخشیدند تا عمرم طولانی‌تر شود. انسان‌ها سایه‌های او را بر سر دارند.
و اجعلنی مسعودا بحسن قبوله
و امنحنی ما یرضیه من اعمال
هوش مصنوعی: من را به خاطر پذیرش نیکو خوشبخت گردان و از اعمالی که موجب رضای توست به من عطا کن.
زد کل یوم فی فوادی وقعه
ما دمت حیا فی جمیع الحال
هوش مصنوعی: هر روز در دل من حادثه‌ای رخ می‌دهد، تا زمانی که در تمام حالات زندگی می‌کنم.
و امتنی مرضیا لدیه و راضیا
عنه رضا یجدی مفاز مآلی
هوش مصنوعی: درشأن و مقام من نزد او با ارزش و قابل قبول است و او از من راضی است، رضایتی که تأثیر مثبت و مفیدی در سرنوشت من خواهد داشت.
فالحمد للرب الرحیم المنعم
القادر المتقدس المتعال
هوش مصنوعی: پس سپاس و ستایش مخصوص پروردگار رحیم و بخشنده‌ای است که توانا و متعالی و پاک و بزرگوار است.
ثم الصلوه علی الرسول المجتبی
خیر الوری و الصحب بعد الآل
هوش مصنوعی: سپس درود و سلام بر پیامبر بزرگوار و بهترین مخلوق و همراهان او بعد از اهل بیت.