شمارهٔ ۲۰
باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوشست
خلوت و مهتاب با خوبان مه پیکر خوشست
غنچه چون زر دارد ار خوش دل بود عیبش مکن
راستی را هر چه بینی در جهان بارز خوشست
کاشکی بودی مرا شادی اگر دینار نیست
زانک با دینار و شادی ملکت سنجر خوشست
چون خلیل ار در میان آتش افتادم چه باک
کاتش نمرود ما را بابت آذر خوشست
ایکه می گوئی مرا با ماهرویان سرخوشیست
پای در نه گر حدیث خنجرت در سر خوشست
بی لب شیرین نباید خسروی فرهاد را
ز آنک شاهی با لب شیرین چون شکّر خوشست
گر چمن خلدست ما را بی لبش مطلوب نیست
تشنه را در باغ رضوان بر لب کوثر خوشست
هرکرا بینی بعالم دل بچیزی خوش بود
عاشقانرا دل بیاد چهره ی دلبر خوشست
باده در ساغر فکن خواجو که بر یاد لبش
جام صافی بر کف و لب بر لب ساغر خوشست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوشست
خلوت و مهتاب با خوبان مه پیکر خوشست
هوش مصنوعی: باغ و دشت در کنار سروهای بلند و گلهای نسرین زیبا به نظر میرسند و همچنین خلوت با ماه در کنار چهرههای زیبا و دلربا نیز بسیار دلنشین است.
غنچه چون زر دارد ار خوش دل بود عیبش مکن
راستی را هر چه بینی در جهان بارز خوشست
هوش مصنوعی: اگر گل خوشدل باشد، ارزش و زیبایی دارد، پس نباید عیبجویی کنیم. حقیقت را هر چه در جهان میبینید، زیباست و آشکار است.
کاشکی بودی مرا شادی اگر دینار نیست
زانک با دینار و شادی ملکت سنجر خوشست
هوش مصنوعی: ای کاش تو خوشحالی من بودی، زیرا اگرچه پولی درکار نیست، اما خوشحالی و شادی بهتر از ثروت و دارایی است.
چون خلیل ار در میان آتش افتادم چه باک
کاتش نمرود ما را بابت آذر خوشست
هوش مصنوعی: اگر مانند خلیل (Abram) در آتش بیفتم، چه اهمیتی دارد؟ زیرا آتش نمرود برای ما عذابی نیست و بلکه همچون آتش خوشی و لذت است.
ایکه می گوئی مرا با ماهرویان سرخوشیست
پای در نه گر حدیث خنجرت در سر خوشست
هوش مصنوعی: اگر میگویی که من از زیبایی چهرههای ماهرو خوشحال هستم، بدان که اگر این خوشحالی به خاطر عشق و درد دل تو باشد، قطعاً این موضوع اهمیت بیشتری دارد.
بی لب شیرین نباید خسروی فرهاد را
ز آنک شاهی با لب شیرین چون شکّر خوشست
هوش مصنوعی: به کسی که لبهای شیرینی ندارد، نمیتوان رابطهای به خوبی و خوشی برقرار کرد؛ زیرا مانند شاهی که شیرینی لبهایش همچون شکر است، دوستداشتنی و دلنشین است.
گر چمن خلدست ما را بی لبش مطلوب نیست
تشنه را در باغ رضوان بر لب کوثر خوشست
هوش مصنوعی: اگر باغ بهشت ما را بدون لبخند معشوق خوشایند نیست، پس برای تشنهای که در باغ رضوان است، نوشیدن از لب کوثر بسیار شیرین و دلپذیر است.
هرکرا بینی بعالم دل بچیزی خوش بود
عاشقانرا دل بیاد چهره ی دلبر خوشست
هوش مصنوعی: هر کسی را که در دنیا ببینی، به چیزهای خوشایند دل خوش است. اما برای عاشقان، دلشان به یاد چهره محبوبشان شاد میشود.
باده در ساغر فکن خواجو که بر یاد لبش
جام صافی بر کف و لب بر لب ساغر خوشست
هوش مصنوعی: نوشیدنی را در جام بریز و به یاد لبهای معشوق از آن بنوش، چرا که نوشیدن از این جام در کنار لبهای ساغر لذتبخش است.
حاشیه ها
1390/11/16 08:02
فرهاد
یاد کردی مرا خواجو به بیتی، مرحبا
یاد مهرویان به زیر طاق پر اختر خوشست :)